بازتولید طالبان؛ بازی چندگانه‌ی کرزی و نیروهای خارجی در افغانستان

زاهد مصطفا
بازتولید طالبان؛ بازی چندگانه‌ی کرزی و نیروهای خارجی در افغانستان

گفت‌وگو با جنرال مرادعلی مراد 

اشاره:
این گفت‌وگو، بر مبنای گفته‌هایی از جنرال مرادعلی مراد و پژوهش‌هایی نوشته شده که نویسنده انجام داده است. در این نوشتار، نویسنده تلاش کرده با کنار هم گذاشتن پژوهش‌ها و اظهار نظرهای این جنرال سابق ارتش، به روایت روشن‌تری از جنگ افغانستان برسد.

بخش چهارم
جنرال مرادعلی مراد، مقاماتی در حکومت ازجمله کرزی را، به دادن اطلاعات نادرست در مورد طالبان به نیروهای خارجی مقصر می‌داند و می‌گوید که لابی‌گری به نفع گروه‌های تروریستی از سوی مقاماتی که در حکومت بودند، به ایجاد اعتماد نیروهای خارجی نسبت به طالبان انجامید و زیر نظارت مستقیم این نیروها، جنگی که در بیش از ۹۰ درصد افغانستان خاتمه یافته بود، دوباره زاده شد و شاخ و برگ گرفت. او، در مورد کمک‌های غیرمستقیمی می‌گوید که از سوی نیروهای خارجی و در تبانی با دولت به گروه‌های تروریستی می‌رسد.
به یاد دارید اواخر دور اول و اوایل دور دوم حکومت کرزی را که طالبان دوباره در بیشتر نقاط محلی افغانستان پا گرفته بودند و هرازگاهی، خبر به آتش‌ کشیده شدن قطارهای اکمالاتی ناتو در مسیرهای مختلف از رسانه‌ها به نشر می‌رسید. این افسر عالی‌رتبه‌ی ارتش اما می‌گوید؛ طبق گزارش‌هایی که آنان دریافت می‌کردند، اول امکانات نظامی این قطارهای اکمالاتی خالی و بعد وسایط آن آتش زده می‌شد تا روی چگونگی کمک‌های نظامی و این‌که به چه کسانی این کمک‌ها صورت می‌گیرد، سرپوش گذاشته شود.
در مورد کمک‌های این‌چنینیِ نیروهای خارجی به گروه‌های تروریستی، اظهارات مختلفی در سال‌های گذشته از سوی برخی منابع صورت گرفته که به تأیید حرف‌های این جنرال ارتش می‌انجامد.
حامد کرزی که در اواخر حکومتش به دلیل تنش‌های به وجود آمده بین کابل و واشنگتن در انتخابات سال ۲۰۰۹، دیگر اطمینان حاصل کرده بود، امریکا حامی او و تصمیم‌های خودسرانه‌اش نیست، در گفت‌وگویی با بی‌بی‌سی فارسی، خبر از انتقال اکمالات توسط هواپیماهای خارجی به طالبان می‌دهد.
کرزی، در این گفت‌وگو با استناد به گزارشی که دریافت کرده، می‌گوید که چرخ‌بال‌های نظامی خارجی، در منطقه‌ای بین غزنی و کندهار، در روستایی به نام «حاتم» که دولت به آن دسترسی ندارد، بسته‌هایی را به زمین پرتاب کرده‌اند که گویای همکاری این نیروهای با گروه‌های تروریستی است.
این اظهارات کرزی در زمانی که روابطش با امریکا خراب شده است، در کنار سکوتی که در مورد گزارش‌های حاکی از انتقال اکمالات نظامی در ولسوالی‌هایی از بغلان، در زمان روابط خوبش با امریکا اختیار می‌کند، پرده از نگفته‌هایی برمی‌دارد که طی دو دهه‌ی اخیر در افغانستان، هرازگاهی سر از رسانه‌های مختلفی برآورده و دوباره به سکوت انجامیده است؛ نگفته‌هایی که پشت پرده‌ی جنگ افغانستان را ادامه داده و از گروه آواره‌ای چون طالبان که پس از ۲۰۰۱، در تمام نقاط افغانستان سرکوب شده بود، گروهی می‌سازد که امروز در میز مذاکره، خواهان امارت اسلامی-بی‌قید و شرط- است.
این روایت‌ها در کنار روایت‌هایی که طی سال‌های گذشته در رسانه‌ها درز کرده، مانند قطعات یک پازل، جای مناسب‌شان را پیدا کرده و روشن می‌سازد که چگونه، حکومت مرکزی توانسته است در بازی‌ چندگانه‌ای، هم سر مردم کلاه بگذارد، هم سر نیروهای خارجی و هم سر خودش که احتمالاً کلاهی که بر سر خود گذاشته، گشاد‌تر از دیگران است.
در سال ۱۳۹۴، یکی از مقامات نظامی در لوگر، اطلاعاتی مبنی بر مداخله‌ی مستقیم کرزی در مورد حملات به آموزشگاه‌های نظامی طالبان در این ولایت به رسانه‌ها می‌دهد. این مقام نظامی که در آن زمان، مسئولیت فرماندهی امنیه‌ی لوگر را به عهده دارد، می‌گوید؛ آنان به اطلاعات مؤثقی دست یافته بودند که طالبان در این ولایت، کانال‌های زیرزمینی مصون از حملات هوایی ساخته‌اند که در آن، به کودکان و نوجوانان، آموزش‌های تروریستی می‌دهند. به گفته‌ی این منبع نظامی، زمانی که آنان می‌خواهند طی عملیاتی، این آموزشگاه‌های زیرزمینی را تخریب و افراد مستقر در آن را بازداشت کنند، رییس‌جمهور کرزی، مستقیم در این موضوع مداخله می‌کند و مانع انجام عملیات می‌شود.
جنرال مرادعلی مراد، در کنار تلاش‌های حکومت مرکزی، در انتقال جنگ به شمال و جابه‌جایی گروه‌هایی که بعدها به سربازان طالبان تبدیل می‌شوند، ناکارگی نهادهای محلی حکومت را دلیل دیگری می‌داند که در پا گرفتن دوباره‌ی گروه‌های تروریستی، به‌ویژه در شمال کشور، نقش داشته است. به باور این جنرال چهار ستاره‌ی ارتش، موجودیت فساد اداری در ادارات محلی، سبب دل‌سردی مردم از حکومت می‌شود که این دل‌سردی در برخی مواقع، به نارضایتی مردم انجامیده و آنان را از دولت دور می‌کند.
با روی کار آمدن حکومت جدید، مردمی که بدبختی دوران طالبان و قحطی را پشت سر گذاشته بودند، در نقاط دورافتاده‌ی افغانستان، انتظارهایی از قانون‌مداری در دولت را به سر پرورانده بودند و آماده بودند تا زخم‌هایی که در دوران انقلاب توسط زورمندان دیده بودند، درمان شود؛ اما با شروع حکومت دور اول کرزی، همان زورمندان، تبدیل به بازیگران قدرت دولت مرکزی در محلات شدند و دوباره شروع کردند به مکیدن خون مردم؛ زورمندانی که در چند سال کوتاه حکومت طالبان، به دلایلی دست‌شان از مال مردم کوتاه شده بود و نمی‌توانستند قوانین سفت‌وسخت طالبان را دور بزنند.
دست‌درازی این افراد، دوباره با استفاده از منابع دولت جدید به مال مردم، به تنش بین نماینده‌های محلی دولت و برخی از افراد بانفوذ انجامید که این تنش‌ها، رفته‌رفته به اقدامات مسلحانه کشیده شد و آنانی که پشتوانه‌ی دولتی نداشتند، مجبور شدند خانه‌های‌شان را ترک کرده و به کوه‌ها پناه ببرند؛ جاهایی که برچسپ مخالفت با دولت خورده بود و موافقت با گروه‌های تروریستی. چنین اتفاقاتی را، تقریباً همه کسانی که در ولسوالی‌های دوردست زندگی کرده‌اند، در مورد زاده شدن دوباره‌ی طالبان در ولسوالی‌های شان به یاد می‌آورند.
در کنار موضوعاتی که از آن یاد شد، تضاد منافع بین نیروهای خارجی به‌خصوص امریکا، انگلستان و آلمان، به گفته‌ی این جنرال ارتش، از دلایل دیگری بود که به نیروهای تروریستی کمک کرد تا دوباره زاده شوند. به گفته‌ی او، برخی از کشورهای خارجی، هرکدام به دلیل رقابت و منافعی که داشته‌اند/دارند، به تمویل برخی از گروه‌های تروریستی دست زدند که این همکاری‌ها، زمینه را برای لابی‌های طالبان در خارج از افغانستان باز کرد و لابی‌گران سیاسی این گروه در امریکا و اروپا، به‌دنبال ایجاد روابط با دولت‌ها و چانه‌زنی برای مشروعیت بخشیدن به طالبان برآمدند.
جنرال مراد، زلمی خلیل‌زاد را یکی از این لابی‌ها می‌داند که از آن زمان کارش را دوباره برای مشروعیت‌بخشی سیاسی به طالبان آغاز می‌کند تا سرانجام، مقامات امریکایی را راضی به سپردن پروسه‌ی مقدماتی صلح به او می‌سازد و به‌عنوان سفیر صلح در معضل تاریخی افغانستان، وارد میدان می‌شود.
ادامه دارد…