مذاکره پشت درهای بسته: کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه

صبح کابل
مذاکره پشت درهای بسته: کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه

گفت‌وگوگردان: رستم آذریون

اشاره: این هفته سراغ مصدق پارسا را گرفتم. مصدق، متولد ۱۳۷۱ و دانش‌جوی دکترا و خبرنگار ایران اینترنشنال در مسکو است.

– حال و احوال؟
– اگر بگویم «حال مرا مپرس که هنجارها»… بیخی کلیشه میشه.
– مصدق؟
– والا من چو می، با مست و با هشیار یک‌رنگم.
– مشهور به؟
– پارسا
– کاروبار؟
– شکر اس، می‌گذره.
– شغل؟
– قصه‌گو
– دست‌آورد؟
– پای‌آورد زیاد دارم، بگویم؟
– بهترین مشخصه ‌ات؟
– اهل به‌جان‌زنی نیستم.
– شناس‌نامه؟
– لب‌خند
– ایدیولوژی؟
– به جنجالش نمی‌ارزد.
– هنر؟
– بی‌هنری!
– بهترین مهارت ات؟
– باحوصله‌‌بودن.
– از آرزوهای نوجوانی ‌ات؟
– فوتبالیست‌شدن
– خدا از ما نگیرد روزی شب‌زنده‌داری را؟
– بله! خدا از عمر ما بر عمر این شب‌ها بیفزاید.
– روزمر‌گی؟
– ناخواسته درگیرش استم.
– استوره‌ی زندگی ات؟
– از سرشاری و دیوانگی احمد ظاهر خوشم می‌آید.
– عشق؟
– حالت خوب باشد!
– اعتماد؟
– برگ برنده!
– آیینه؟
– «با غزل آیینه در آیینه می‌پردازمش / او تجلا می‌نماید، من غزل می‌سازمش»
– خوش‌بختی؟
– کودکی که درس می‌خواند.
– بدترین سوتی؟
– به سیاره‌ی اشتباهی آمدم.
– غذای دانشگاه؟
– ما درس نخواندیم، گشنه ماندیم؛ به شما غذا هم دادند؟
– بنز؟
– می‌دانید که خوش دارم.
– خانواده؟
– شماره ۱
– مسافرت؟
– کلید f5 در زندگی واقعی!
– نوستالوژی؟
– از جلگه‌ی نور و علف از چشمه‌ساران آمدی
– روزنامه‌نگاری؟
– برای من نردبان محکمی بود.
– آینده؟
– روشن است!
– کشف خودت؟
– آن‌چه به خود نمی‌پسندی، به دیگران مپسند.
– افغانستان؟
– جنگل صبور درختان سوخته.
– تحلیلی صحبت‌‌کردن؟
– قلندری صحبت‌کردن خوب است.
– میز گرد؟
– اگر چهارکنج می‌بود، شاید نتیجه می‌داد.
– واکنش؟
– طارق آرین!
– وسایل الکترونیک؟
– خریدن شان همیشه برایم هیجان‌انگیز است.
– کار فنی؟
– یک لقمه نان حلال!
– مذاکره پشت درهای بسته؟
– کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه!
– نقطه‌ی قوت؟
– دلم روشن است.
– فوتبال؟
– ترکیب هنر و فن
– ریال مادرید؟
– عشق دوم!
– لیگ قهرمانان؟
– تخصص ریال مادرید!
– الکلاسیکو؟
– جنگ ستارگان!
– بارسلونا؟
– رقیب قدرت‌مند و قابل احترام.
– ایکر کاسیاس؟
– کاکه و بی‌نظیر!
– چشم نم‌ناک؟
– اهلش نیستم.
– فریاد؟
– قلم
– سکوت؟
– میگن نشان پختگی ‌اس، مچم ولا!
– تسلیت؟
– متاسفانه زیاد باید بگوییم.
– نکوهش؟
– مثل قهوه‌خوردن، در برنامه‌ی روزانه!
– توشیح؟
– کار رییس‌جمهوری‌ است؛ اما با خواندن این واژه، استاد دانش یادم آمد.
– تذکره‌ی الکترونیکی؟
– ضرر ندارد!
– زبان خارجی افغانستان؟
– zabane Finglish
– کاخ کرملین؟
– یک‌زمانی مسکو همین چهاردیواری کرملین بوده.
– کاخ سفید؟
– تا بسیار سال‌ها با ساختمان کنگره اشتباه می‌گرفتمش.
– ارگ ریاست‌جمهوری؟
– تنها نقطه‌ی امن افغانستان!
– زبان وسیله‌ی افهام و تفهیم است؟
– زبان هم‌چنان وسیله‌ی افهام و تفهیم است.
– سوپرطاقت؟
– طالبان به ابرقدرت می‌گن؛ البته از آن‌ها گله نیس.
– تخصص؟
– راه خود را پیدا می‌کنم.
– سیاهی با سفیدی نقش بندد؟
– بچین دوباره می‌زنیم، سفید تو، سیاه من!
– جنگی که در همان‌جا آغاز شده بود، در همان‌جا خاتمه یافت. نظر شما چیست؟
– خاک بر سر جنگ.
– ترس؟
– به امتحانش می‌ارزه.
– اضطراب؟
– کم دارم.
– تو مومن استی و نمازت بوسه‌هایت است؟
– این را بگویم که رامین مظهر یک استعداد درخشان است؛ بله! مومن هم استم.
– درج نام مادران در تذکره‌ی الکترونیکی؟
– درج است در جریده‌ی عالم نشان شان!
– جهان‌سومی؟
– باید بیش‌تر تلاش کنی.
– کابل اگر حتا اتاق کوچکی باشد؟
– کابل نگو، نامش کابل‌جان اس.
– نثار بهاوی؟
– به این که رفیق نزدیکش استم، افتخار می‌کنم.
– طارق عظیم؟
– رفیق خالی از خلل.
– طاهر قادری؟
– چند روز پیش از آغاز دوستی ما یک دهه گذشت.
– بهترین معلم؟
– پدرم نوشتن اولین کلمه‌ها را برایم آموخت.
– نگاه آنتونی رابینزانه، چگونه نگاهی است؟
– نگاه سنین ۱۷ تا ۲۰.
– موفقیت در یک روز، چگونه به دست می‌آید؟
– در خواب!
– بهترین روز؟
– اگر بگویم امروز، جوابم خیلی پیچیده می‌شه؟
– بهترین سال؟
– از به‌دنیاآمدنم راضی استم.
– بهترین نوشته ‌ات؟
– ننوشته ‌ام.
– بهترین طنز ات؟
– مه طنز هم دارم؟
– بهترین عکس ‌ات؟
– در سوچی.
– بهترین لباس ‌ات؟
– دریشی‌پوشیدن را خوش دارم.
– بهترین نقدت؟
– هر نقدی از نسیه بهتر است.
– بهترین اعتراض ‌ات؟
– هر چه‌قدر دلم شود، می‌خوابم.
– بهترین کتابی که خواندی؟
– کیمیاگر.
– بهترین فیلمی که دیدی؟
– فیلم «زندگی دیگران»
– یک شعر؟
– حافظا چون غم و شادی جهان در گذر است / بهتر آن است که من خاطر خود خوش دارم
– بهترین مصاحبه‌‌ای که کرده‌ای؟
– سوال تان واضح نیست.
– انرژی مثبت؟
– زیاد دارم.
– انرژی منفی؟
– از من به شما نمی‌رسد.
– کاکا ناکامورا؟
– انسان فداکار.
– رنگ دل‌خواه؟
– یک‌رنگی!
– کجا دوست داری سفر بروی؟
– فرخار!
– اگر پنج دقیقه فرصت ملاقات داشته باشی، به ملاقات چه کسی می‌روی؟
– «گفتم این عید به ملاقات خودم هم بروم»
– پرسش اساسی؟
– چه گپاس؟
– پرسش سرنوشت‌ساز؟
– پرسشی که پیش‌ از پرسیدنش می‌گویی: «یک چیز پرسان کنم راست‌شه میگی؟»
– ویروس کرونا؟
– سال ما را بی‌رقم کرد.
– درس از کرونا؟
– تنها عشق حقیقت دارد.
– در خانه بمانیم؟
– و البته، صمیمانه بمانیم.
– قرنطین یا قرنتین؟
– می‌دانم که هیچ‌کدامش نادرست نیست.
– سازمان جهانی بهداشت؟
– ابراز نگرانی می‌کند.
– گروه گه‌واره؟
-روزنه‌ی درخشان نور در دل تاریک.
– هرکودک یک کتاب؟
– به خودم گفتم: آفرین!
– حلقه‌ی حریص؟
– داستان «سلطانی که کلاغ‌ها برگزیدند» از عزیز نسین را بخوان یا بشنو.
– مشاور نوآوری؟
– اگر کار خوب بتواند، خوش‌حال می‌شوم.
– مشاور ارشد در امورات زیردریایی؟
– اشرف فروغ؟
– مسکو؟
– سفیدبرفی زیبا!
– افریقای جنوبی؟
– تنها جام جهانی‌ فوتبالش یادم می‌آید.