قرنتین و افزایش کارگاه‌های ادبیِ آنلاین؛ آدمِ تنها شاعر می‌شود!

زاهد مصطفا
قرنتین و افزایش کارگاه‌های ادبیِ آنلاین؛ آدمِ تنها شاعر می‌شود!

کرونا؛ مهمان ناخوانده‌ای که همه را خانه‌نشین کرده و ظاهرا در برخی از بخش‌های زندگی، تبدیل به مصداق ضرب‌المثل «شری برخیزد که خیر ما باشد!» شده است. قرنتین خانگی، محدودیت گشت‌وگذار، تنهایی و مواجهه‌ با خود، شاید عده‌ای را به ستوه آورده؛ اما برای آنانی که به خلوتی نیاز داشتند، تبدیل به فرصتی شده است که این روزها تأثیرات آن را در شبکه‌های اجتماعی می‌توان دنبال کرد.

شکل‌گیری جلسه‌های ادبیِ آنلاین، کارگاه‌های نقد آنلاین و برگشت عده‌ای از شاعرانی که سال‌ها مهر سکوت بر لب گذاشته بودند، بیان‌گر تأثیرات مثبت کرونا بر این قشری از جامعه است که به دلیل مصروفیت‌ها برای نان، فرصتِ بودن با خود شان را از دست داده بودند.

استفاده از انترنت در کشورهای جهان سوم، همواره با نقد و واکنش روبه‌رو بوده است؛ به خصوص در افغانستان که بازار بازی‌های بی‌سر و تهِ سیاسی گرم است و هر روز، موضوع تازه‌ای به خورد کاربران مجازی داده می‌شود و همه، بدون این که به نتیجه‌ی قابل تأملی برسند، با موج‌های خلق‌شده در حرکت اند.

فرید برزگر، شاعر افغانستانی مقیم در ترکیه که با جمعی از شاعران دیگر، «شعر آنلاین افغانستان» را به راه انداخته اند، قرنتین خانگی را، فرصتی برای معنامندی شبکه‌های مجازی می‌داند که با خلق گروه‌های مختلف مجازی، فعالیت‌های سازمان‌یافته‌ای را به راه انداخته است: «شبکه‌های اجتماعی در کشور ما مورد استفاده‌ی بد قرار گرفته است. فضاهای مجازی ما پر از مباحث نفرت‌انگیز و جدال‌های سیاسی بر سر هیچ است؛ این مباحث، ناشی از بی‌برنامگی کاربران شبکه‌های مجازی است. آقای برزگر، تولید برنامه‌های مفید ادبیِ آنلاین را، راهی می‌داند برای دادن انگیزه به دیگر کاربرانی که در بخش‌های مختلف دغدغه‌ی فعالیت و کار دارند.

برزگر، می‌گوید که قرنتین، با این که فرصت‌های زیادی را گرفته است؛ اما فرصت‌هایی را هم خلق کرده است که در زندگی واقعی، بخشی از این فعالیت‌ها ممکن نبود؛ فعالیت‌هایی که صدها شاعر و مخاطب را از کشورهای گوناگون، در کارگاهی مجازی جمع کرده است.

از زمان شیوع کرونا در افغانستان که بیش از سه ماه می‌گذرد، چند کارگاه آنلاین ادبی در افغانستان به راه انداخته شده است که صدها نفر از شاعران، منتقدان و دوست‌داران ادبیات و هنر را گرد هم آورده است.

جرجیس پارسی‌بان که با عده‌ای از شاعران جوان، کارگاه‌ خوابیده‌ی شعر دانشگاه را پس از چند ماه، در فضای آنلاین آغاز کرده اند، می‌گوید که فرصت ایجادشده توسط قرنتین، آنان را دغدغه‌مندتر کرده است: «قرنتین با زمانی که ایجاد کرد، توانست به ما بفهماند که می‌شود، دغدغه آفرید.»

دو دهه‌ی اخیر افغانستان، شاهد شکل‌گیری ده‌ها انجمن و کارگاه ادبی در ولایت‌های مختلف بوده که همه پس از مدتی، فرو پاشیده است. نان و جنگ نابرابر با زندگی در افغانستان، یکی از دلایل اصلی فروپاشی این نشست‌های ادبی بوده است؛ نانی که شاعر مجبور بوده است برای رسیدن به آن، دست از دامن شعری که نان نمی‌آورد، بردارد.

شعر دانشگاه، یکی از همین کارگاه‌های شعر در افغانستان است که شش سال پیش، توسط برخی از شاعران جوان در دانشگاه کابل پایه‌گذاری شده و در این مدت، کنده و گریخته، کارگاه‌های هفته‌وار نقد و خوانش شعر برگزار کرده است. چند ماه پیش، به دلیل مصروفیت اعضای این کارگاه ادبی برای رسیدن به نان و زندگی، این کارگاه که یکی از کارگاه‌های ادبیِ فعال در کابل بود، نیز توقف یافت.

شیوع کرونا و محدودیت گشت‌وگذار، نزدیک به تمام فعالیت‌های بیرونی انسان امروز را تعطیل کرده است؛ این محدودیت‌ها، زمانی ایجاد کرده است برای کوچ‌کشی در فضای آنلاین. برگزاری جلسات درسی مکاتب و دانش‌گاه‌ها به صورت آنلاین، جلسات اداری و برخی فعالیت‌های دیگری که در فضای مجازی ممکن است، به یکی از فرصت‌های طلایی‌ای بدل شده است که اگر انسان امروز به این امکانات دست‌رسی نداشت، نمی‌توانست حدس هم بزند که چه بلایی سرِ زندگی‌اش می‌آمد.

افسانه واحدیار، یکی از گرانندگان کارگاه نقد «سپیدار» که از دو سال به این سو به صورت آنلاین فعالیت دارد، قرنتین برایش فرصتی بیش‌تر خلق کرده و زمان بیش‌تری را برای نقد و بررسی آثار شاعران در این گروه تلگرامی می‌گذارد. بانو واحدیار می‌گوید که جلسات مجازی، تبدیل به فرصتی شده است برای آشنایی شاعرانی که در نقاط مختلف جهان زندگی می‌کنند: «تشکیل گروهای مجازیِ ادبی، زمینه‌ی آشنایی با شعرا و صاحب‌نظران ادبی را فراهم کرده است.»

کارگاه ادبیِ «سپیدار»، چنان که از نامش پیداست، محورِ شعر سپید افغانستان کار می‌کند و بانو واحدیار، باورمند است که قرنتین، فرصتی را خلق کرده تا شعر سپید، جایگاه بهتری در ادبیات افغانستان باز کند: «من مطمئن استم بعد از ختم قرنتین، کلی نگاه به شعر سپید تحول خواهد یافت و ما شاهد افزایش میل و گرایش شعرا به شعر سپید خواهیم بود.»

کارگاه‌های نقد و خوانش شعر آنلاین، در کنار برداشتن محدودیت‌های مکانی، محدودیت‌های زمانی را نیز برداشته است و زمانی که شما یکی از اعضای این کارگاه‌ها باشید، در ۲۴ ساعت شبانه‌روز، هر ساعتی که فرصت داشتید، می‌توانید به یکی از این آدرس‌ها مراجعه و از موضوعاتی که در فایل‌های شنیداری یا نوشتاری بارگذاری شده است، استفاده کنید؛ هم‌چنان به عنوان منتقد، فرصت زیادی دارید که در مورد کارها تحقیق و فکر کنید.

محمد مایا که جلسه‌ی آنلاین «حاشیه» را با برخی شاعران از بلخ راه انداخته است، می‌گوید، با آن که گارگاه‌های حضوری مزیت خودش را دارد؛ اما کارگاه‌های مجازی، فرصت بیش‌تری را خلق کرده است تا منتقد سعی کند مسؤولانه حرف بزند یا بنویسد. مایا می‌گوید که در یک جلسه‌ی حضوری، ممکن منتقد حرف‌های خوب یا پراکنده‌ای بگوید که یک بار شنیده می‌شود؛ اما کارگاه‌های مجازی، این فرصت را داده است که حرف‌ها در قالب فایل‌های شنیداری یا نوشتاری، ماندگاری داشته باشد و افراد زیادی در زمان‌های مختلف، بتوانند با مراجعه به این فایل‌ها، آن را بشنوند و بخوانند. به باور مایا، این فرصت، می‌تواند به خلق گفت‌وگو و گفتمان در بستر ادبیات افغانستان بینجامد.

هنوز مشخص نیست، کرونا؛ این مهمان ناخوانده‌ی قرن ۲۱، چه زمانی دست از سر انسان بر خواهد داشت. سؤال این‌جاست که این همه شور و اشتیاق برای برگزاری کارگاه‌های آنلاین، محصول بیکاری یک عده شاعر و ادبیاتی است که ار فرط بیکاری، به راه‌اندازی این کارگاه‌های مجازی روی آورده اند، یا پس از ختم قرنتین نیز، این فعالیت‌ها ادامه خواهد یافت.

جرجیس پارسی‌بان، می‌گوید که قرنتین کار خودش را کرده و کرونایی که جان صدها هزار انسان را گرفته است، توانسته این انگیزه را خلق کند؛ این بستگی به کارگذاران دارد که آیا پس از قرنتین، دوباره فقط به دنبال نان خواهند رفت یا این فعالیت‌ها را به عنوان یک فرصت غنمیت، دنبال خواهند کرد. به باور پارسی‌بان، کرونا استارت خودش را زده است و این کارگذاران استند که چقدر متعهدانه این روند را دنبال خواهند کرد.

هنر در افغانستان، به دلیل جنگ‌های دوام‌دار و جامعه‌ی سنتی، همیشه حال و روز خوبی نداشته است؛ اما شعر فارسی، انگار قرعه‌ی خوش‌بخت‌تری داشته است. شاید قسمتی از این خوش‌بختی، ویژگی شاعرانگی زبان فارسی و پشتوانه‌ی کلاسیک ادبیات فارسی باشد؛ اما موجودیت کشور فارسی زبان ایران، پلی شده است که شاعران فارسی زبان در جنگ‌زده‌ترین کشور جهان –افغانستان- نیز، کماکان نزدیک با معیارهای شعری در ایران دست و پا بزنند.

هر چند نبود پرسش‌گری و تفکر در نهادهای تخصصی دانشگاهی، هنوز نتوانسته است گفتمان‌های فرهنگی ادبی را سر و سامان بدهد؛ اما استفاده از فضای مجازی، فرصتی شده است شاعران از نقاط مختلف دنیا، با تجارب مختلف از هنر و ادبیات، در کارگاه‌های مجازی گِرد هم جمع شوند و در تلاش این باشند که ادبیات؛ این حاشیه‌ترین اتفاق در زندگی افغانستان را، وارد متن کنند و با نقد آن چه به عنوان شعر تولید می‌شود، گفتمان ادبیات را وارد گفتمان‌های فرهنگی و اجتماعی کنند.

محمد مایا، کارگاه‌های ادبی مجازی را، فرصتی برای تخصصی شدن بحث‌های ادبی و هنری می‌داند و می‌گوید که این کارگاه‌ها، با دربرگیری‌ای که دارند، می‌تواند در درازمدت، جایگزینی باشد برای جلسات حضوری که دچار محدودیت‌های زمانی و مکانی است.

این همه‌ی ماجرا نیست؛ تنها کارگاه‌های شعر نیست که در زمان قرنتین فعالیت‌های بیش‌تری را به راه انداخته اند. زندگی در خانه و تنهایی، برخی از شاعرانی که به هر دلیل شعر نمی‌گفتند را، دوباره با خود شان مواجه کرده و برگشته اند که شعر بسرایند.

فرنگیس سوگند، شاعری که با موج ادبی دهه‌ی هشتاد وارد ادبیات شده بود و شعر می‌سرود، پس از نزدیک به یک دهه، قرنتین برایش فرصتی داده است که دوباره برگردد و خودِ گم‌شده‌اش را پیدا کند. سوگند، فعلا در آلمان زنگی می‌کند و مادر یک فرزند است. او، دلیل این سکوت طولانی‌اش را، درگیری با فعالیت‌های سیاسی در افغانستان عنوان می‌کند؛ و جنجال جاافتادن در جامعه‌ی آلمان که نزدیک به سه سال از او وقت گرفته است.

فرنگیس، قرنتین را به «خانه‌ی فکر»ی تشبیه می‌کند که انسان‌ها را با خود شان روبه‌رو کرده است. او دوباره برگشته تا شعر بنویسد؛ اما می‌گوید که به دلیل دوری از فضای ادبی، به دنبال فرصت بهتری است تا خودِ گم‌شده‌اش را در شعر پیدا و کارهای تازه‌اش را نشر کند. او، تلاش دارد، شعری بنویسد که به باور خودش، حرفی به گفتن در فضای ادبی امروز افغانستان داشته باشد.

مسیح سیامک، شاعر جوان دیگر افغانستانی که مصروف ادامه‌ی تحصیل در هندوستان است و از چند سال به این سو، شعر نمی‌نویسد، این روزها با غزل‌های تازه‌ای برگشته. سیامک که تجربه‌ی بیش از دو تا سه سال سرایش شعر را نداشت، تبدیل به یکی از چهره‌های امیدوارکننده‌ی شعر جوان افغانستان شده بود؛ اما به دلایلی، نزدیک به سه سال شد، شعری برای مخاطبانش نشر نکرده بود.

مسیح سیامک، روزهای قرنتین و نبود مصروفیت‌های روزمره را، فرصتی یافته است برای فکر کردن به خودش و شعر -چیزی جدا از مصروفیت‌های تحصیلی‌اش- فکر کند. سیامک می‌گوید: «شرایط قرنتین باعث شده احساس تنهایی در غربت و مسافرت را در وجودم بیش‌تر شود؛ این از انگیزه‌هایی بود که باعث شد بیشتر به ادبیات و دست‌یافتن به توانایی بیرون ریختن دغدغه‌های فردی و درونی علاقه‌مند شوم.» او، تلاش دارد با استفاده از این فرصت، با توانایی‌های زبانی بیشتر در بیان شعر دست پیدا کند و خودِ گم‌شده‌اش را پس از کرونا نیز ادامه دهد.

کرونا در افغانستان، وارد مرحله‌ی اوج خود شده و با وجود کم‌بود امکانات تست، روزانه پنج تا هشت‌صد مورد مثبت اعلام می‌شود؛ اما این همه‌ی آمار نیست. عده‌ی زیادی از شهروندان در شبکه‌های اجتماعی، از علایمی مشابه به کرونا شکایت دارند و بی‌اعتمادی به نهادهای صحی با کم‌بود امکانات، باعث شده است که اکثر این شهروندان، جای شفاخانه‌ها، قرنتین و درمان خانگی را پیش بگیرند.

هر چند، پیش از عید روزه، اعلام شده بود که به دلیل اختلال در فعالیت‌های اقتصادی و مردمی که با فقر دست‌ و پنجه نرم می‌کنند، ممکن است برخی از محدودیت‌های گشت‌وگذار برداشته شود؛ اما با شیوع موج تازه‌ی کرونا، احتمال می‌رود که قرنتین در افغانستان هنوز ادامه داشته باشد.