نود و دومین مراسم سالانهی اسکار صبح دیروز به فرجام رسید و فیلم انگل (Parasite) به کارگردانی «بونگ جونهو» از کوریای جنوبی با چهار جایزه، بهترین فیلم سال شد. اگر از زاویهی نگاه هنرمندان کشورهای ایدئولوژی زده و معطوف به تئوری توطئه به جشنوارهها بنگریم، مسؤولین آن با زیر ذرهبین بردن و اهدای جایزه به سوژههای توریستی توأم با فقر و بدبختی، در پی ایجاد تصویر سیاه و عقبگرا از دنیای دیگر اند که شاید زیاد هم بیربط نباشد.
بسیاری معتقدند که فیلم انگل را نمیتوان در ژانر مشخصی دستهبندی کرد؛ اما برخی آن را تجربهای منحصر به فرد و غیر منتظرهای میداند که در ژانرهای گوناگون مثل «درام، کمدی سیاه، جنایی و وحشت»، میدانند که به خوبی از این ژانرها در فیلمش استفاده کرده است.
این نخستین بار است که در تاریخ نود و دو سالهی اسکار یک فیلم زیر نویسدار، برندهی جایزهی بهترین فیلم سال میشود. دلیل برتری بزرگ فیلم انگل از نظر کارشناسان، فاصلهی طبقاتی و سوژهی است که مورد توجه و پسند کشورهای مرفه دنیا قرار دارد و در امریکا از آن استقبال میشود. درگیری خانوادههای فقیر و غنی در کوریا که نشانه و یا کنایه از زندگی در دو کوریا (شمالی و جنوبی) نیز باشد. شخصیتهای آرام که خشونتی پنهان و حس انتقامگیرانهای قوی در دلشان دارند.
«بونگ جونهو» کارگردانی است که مرا به یاد «امیرجان صبوری» در موسیقی افغانستان میاندازد، هنرمندی که در خلق اثر یک تعادل نامرئی را رعایت میکند تا هم مخاطبان جدی و حرفهای با آن ارتباط داشته باشند و هم افرادی که فقط به دنبال سرگرمی استند. برای همین است که «تارانتینو» کارگردان و نویسندهی شهیر امریکایی او را «اسپیلبرگ» آسیا میداند. او با انگل مخاطب را از درون ژانرهای بسیاری عبور میدهد و میتوان گفت که او حتا ژانر تازهی را اختراع کرده است تا فیلمش هرگز یکبار مصرف نباشد و تماشاچی را وا دارد تا بارها فیلم را ببیند و هر بار از درون آن نکتهی جدیدی را کشف کند.
نگاه کارگردان در فیلم انگل هرگز نسبت به فقر و بدبختی یک خانوادهی فقیر ترحم آمیز نیست که مخاطب را وادار به دلسوزی کند؛ بلکه کمره مثل یک شاهد از این گوشه به آن گوشه رفته و درصدد معرفی استعارههای جالب از زندگی این خانواده است. خانوادهی که در یک زیر زمین نمور، با مادرکیکها (سوسک) زندگی همسان دارند و وقتی دود سمپاش شهرداری از کلکین، به خانه وارد میشود، به معنای این است که آدمهای آنجا نیز در شرایط برتر از سوسک نیستند. این استعاره حتا وقتی اعضای خانواده با عناوین گوناگون و برای کار، وارد خانهی یک فرد متمول میشوند، حتا در یک سطح بزرگ و در کل جامعه نیز شبیه سوسکهای مزاحم استند که در کوچه پس کوچههای کثیف و زیرزمینهای نمناک، در هم میلولند.
فیلم مملو از نبرد طبقاتی برای زندگی و نجات از بدبختی است که از استعارههای مدرن برای جنگ استفاده کرده است، جنگ امروز مثل گذشته با تیر و کمان یا نیزه و شمشیر نیست؛ اما خود جنگ که هست و از بین نرفته است، ابزار جنگ امروز میتواند، انترنت، موبایل و یا وسائل الکترونیکی باشند. در فیلم انگل به همان اندازه که افراد فقیر جامعه به آهستگی وارد خانوادههای ثروتمند میشوند، به سرعت از آن رانده شده و دوباره به سر خانهی اول خود بر میگردند. کارگردان در فیلم به ریزترین نکات زندگی اجتماعی افراد و فاصلههای طبقاتی آنان توجه کرده و حتا از بوی بدن انسانها برای نشان دادن شباهت، نزدیکی و یا دوری شان از یکدیگر استفاده کرده است.
اتفاقهای دیگر اسکار ۲۰۲۰:
در نهایت پس از آنکه مراسم اسکار به فرجام رسید، فیلم «انگل» چهار جایزه، فیلم «۱۹۱۷» سه جایزه، فیلم «فورد در برابر فراری» دو جایزه، فیلم «جوکر» دو جایزه و فیلم «روزی روزگاری در هالیوود» نیز دو جایزه به خودشان اختصاص دادند. در مورد جوایز بهترین بازیگر زن و مرد انتظارها این بود که واکین فینیکس برای بازی در فیلم «جوکر» و رنه زلوگر برای بازی در فیلم «جودی»، جایزهی بهترین بازیگران را دریافت کنند.
در هفت سال گذشته فیلم بهترین کارگردان اسکار، به عنوان بهترین فیلم انتخاب نشده است؛ اما امسال انتخاب بهترین کارگردان و آنهم از کوریای جنوبی یک شگفتی نبود؛ چون فیلم انگل بهترین بود.
اسکار بهترین کارگردانی در حالی به بونگ جونهو تعلق گرفت که مارتین اسکورسیزی برای فیلم مرد ایرلندی، تاد فیلیپس برای فیلم جوکر، سام مندس برای فیلم ۱۹۱۷ و کوئنتین تارانتینو برای فیلم روزی روزگاری در هالیوود نامزد بودند.
در بخش اسکار بهترین فیلم سال که رکورد شکست، بهترین فیلم انگل انتخاب شد؛ اما فیلمهای فورد در برابر فراری، مرد ایرلندی، جوجو، جوکر، زنان کوچک، ۱۹۱۷، روزی روزگاری در هالیوود و داستان ازدواج کاندیدا بودند.
در بخش بهترین بازیگر نقش اول مرد، واکین فینیکس برای فیلم جوکر اول شد و آنتونیو باندراس (درد و شکوه)، لئوناردو دیکاپریو (روزی روزگاری در هالیوود)، آدام درایور (داستان ازدواج) و جاناتان پرایس (دو پاپ) نیز بخت اول شدن را داشتند. واکین فینیکس بعد از سه بار نامزد شدن در گذشته و ناکامی، بالاخره امسال جایزهی بهترین بازیگر سال را به خانه برد.
در بخش بهترین بازیگر زن سال نیز رنه زلوگر جایزه را برد؛ اما سینتیا اریوو (هریت)، اسکارلت جوهانسون (داستان ازدواج)، سیرشا رونان (زنان کوچک) و چارلیز ترون (بمب شل) شانس اول شدن داشتند.
جایزهی بازیگر نقش مکمل زن را لارا درن (داستان ازدواج) و نقش مکمل مرد را نیز «بِرَد پیت» (روزی روزگاری در هالیوود) به خود اختصاص دادند.
- بهترین فیلم خارجی زبان: انگل از کوریای جنوبی
- بهترین فیلمنامهی اقتباسی: تایکا وایتیتی
- بهترین فیلمنامهی اورجینال: انگل
- بهترین مستند کوتاه: Learning to Skateboard in a War Zone If You’re a Girlکه سوژهی آن در افغانستان و موجب اعتراض افغانفیلم برای عدم دریافت مجوز نیز است. خانم صحرا کریمی رییس افغانفیلم ضمن تبریک برای جایزهی این فیلم گفته است که این فیلم از افغانستان مجوز تصویر برداری نگرفته است.
- بهترین مستند: کارخانهی امریکایی
- بهترین طراحی صحنه: روزی روزگاری در هالیوود
- بهترین فیلم برداری: ۱۹۱۷
- بهترین جلوههای ویژه: ۱۹۱۷
- بهترین چهرهپردازی: بمب شل
- بهترین انیمیشن: داستان اسباب بازی۴
- بهترین ترانه: راکت من
- بهترین طراحی لباس: زنان کوچک
- بهترین تدوین صدا: فورد در برابر فراری
- بهترین صداگذاری: ۱۹۱۷
- بهترین انیمیشن کوتاه: Hair Love
- بهترین فیلم کوتاه: The Neighbor’s Window
- بهترین موسیقی: جوکر
- بهترین تدوین: فورد در برابر فراری
نکتههای مهم دیگر این بود که دو غول بازیگری دنیا «آلپاچینو و روبرت دنیرو» هر دو در یک فیلم و آنهم به کارگردانی مرد بزرگی مثل اسکورسیزی بازی کرده بودند که به توفیقی دست نیافتند. فیلم جوکر برای آن که در یازده بخش نامزد شده بود، انتظار میرفت که جوایز زیادی را بگیرد که اینگونه نشد. مسألهی جالب دیگر این است که پانزده سال از روزی میگذرد که برندهی بهترین فیلم و بهترین نقش اول زن از یک فیلم بوده است. سال گذشته فیلم «کتاب سبز» در حالی اسکار بهترین فیلم را برده بود که کارگردان آن حتا نامزد بهترین کارگردانی نشده بود، پیش از آن «آرگو» آخرین فیلمی بود که در سال ۲۰۱۳ بدون نامزدی کارگردانش جایزه را برد که سال گذشته کتاب سبز این رکورد را شکست؛ اما امسال فیلم انگل هم بهترین فیلم شد و هم کارگردانش جایزهی نخست را برد.