در حالی که خیزشهای مردمی علیه طالبان در حمایت از نیروهای امنیتی-دفاعی و نظام، تبدیل به تنها امیدواری مردم در مبارزه با طالبان شده است، نگرانیهایی وجود دارد که اگر این حرکتها به درستی مدیریت نشود، ممکن تبدیل به حربهای برای درگیریهای داخلی و یا پیشروی بیشتر طالبان شود. پیشروی طالبان در مناطق روستایی افغانستان و محاصرهی برخی از شهرهای شمال از سوی این گروه، موجی از خیزشهای مردمی را به دنبال داشت. مردم و رهبران سیاسی اقوام و احزاب مختلف، نمایندگان مردم در شورای ملی و چهرههای برجستهی قومی و سمتی، در واکنش به پیشروی طالبان و ضعف عملکرد نظامی دولت، از دو هفته به این سو سلاح برداشته اند و در بسیاری از مناطق شمال، مقابل پیشروی طالبان در مراکز شهرها و برخی ولسوالیها، کنار نیروهای امنیتی ایستاده اند.
جنگ، ویرانگر است و به میزان افرادی که سلاح به دست میگیرند، ویرانگری جنگ نیز افزایش مییابد. بر اساس این فرضیه، آن چه خیزشهای مردمی را تبدیل به نگرانی کرده، افزایش جغرافیای جنگ و افراد جنگجو است که با درنظرداشت تنشهای سیاسی بین اقوام و گروههای مختلف افغانستان، ترس از عدم مدیریت این حرکتها و یا چندپارچگی خیزشهای مردمی در بخشی از مناطق را، افزایش داده است.
افغانستان، به لحاظ ساختاری، متشکل از اقوام و گروههای مختلف با خوی بومی است؛ خویی که در آن، حساسیتهای قومی، مذهبی، سمتی و حتا تضاد منافع رهبران سیاسی و قومی، در تصمیمگیری و خلق حساسیتهای گروهی نقش دارد. در بافت اجتماعی افغانستان، سمت، قوم و یا رهبر، میتواند به دلیل منافع شخصی، مردم را علیه همدیگر بشوراند و این امکان، در شرایطی که همه مردم سلاح برداشته اند، زنگ خطری است که نیاز به مدیریت، از خودگذری و تعریف شفاف دشمن واحد برای مبارزه را دارد.
عطامحمد نور، یکی از رهبران سیاسی شمال و حزب جمعیت که از چند روز به این سو در خط نبرد با طالبان در مزار رفته است، در آخرین پیامی که در صفحهی فیسبوکش نشر کرده، از سران حزب جمعیت خواسته است که اختلافات درونحزبی را کنار گذاشته و مقابل دشمن مشترک مردم و نظام، بسیج شوند. او، به شکل کنایهآمیزی، به صلاحالدین ربانی که بر سر رهبری جمعیت با او اختلاف دارد و خودش را رهبر میراثی جمعیت میداند، گفته است که فعلا زمان گلایه نیست و دشمن از چندین جهت، در حال پیشروی است. او در این پیام، گفته است که اختلافات درونی باید کنار گذاشته شود تا با اتحاد بتوان در برابر دشمن مردم، نیروهای امنیتی-دفاعی و نظام، مبارزه کرد. «امروز روز دفاع از کشور، مردم دردمند و رنجدیدهی ما است و بر ما است که بدون هر ملاحظهای در کنار همدیگر و به حمایت از نیروهای ملی دفاعی و امنیتی بیستیم.»
عطا که چند روز پیش از رفتن به خط نبرد، در پست فیسبوکیای، کنایههای تلخ و نیشداری به آدرس صلاحالدین ربانی فرستاده و بر اعضای خانوادهی او تاخته بود، امروز در خط نبرد و دشمنی که با تمام تلاش مقابل او ایستاده، به این نتیجه رسیده که اختلافات درونحزبی، به پیروزی دشمن میانجامد و باید اشتباههای گذشتهاش را جبران کند. او، این روزها، خود و سه پسرش را به خط نبرد برده تا اگر جنگی را هم به پیش برده نتوانند، دستکم این انگیزه را به نیروهای مردمی و امنیتی-دفاعی بدهد که رهبرزادگان و کاخنشینان نیز در صف مبارزهی مسلحانه با دشمن استند و دشمنی که در پی پیروزی بر دولت است، دشمن مشترک نظام، و تمام گروههای سیاسی و قومی است. او، در پیامش به پیچیدگی میدان جنگ اشاره کرده و گفته است که اگر مردم کنار هم نباشند، به پیروزی دشمن مشترک همه گروههای حامی نظام میانجامد.
دو روز پیش، مارشال عبدالرشید دوستم، رهبر ترکتباری که همیشه در شرایط حساس نظامی، در خط نبرد بوده است، در گفتوگوی تلفنی با تلویزیون طلوع، از پیچیدگی جنگ و واگذاری بدون درگیری ولسوالیها به طالبان گفت. دوستم که چند هفته میشود به دلایل نامعلومی در ترکیه به سر میبرد، گفته است که به زودی به خط نبرد بر میگردد و در مشورت با رییسجمهور و رهبری وزارت دفاع، مقابل طالبان میجنگد. شایعههایی در مورد سفر او به ترکیه مبنی بر این که از سوی آشپزش زهر داده شده، در شبکههای اجتماعی و برخی رسانهها دستبهدست شده است که اگر این شایعهها درست باشد، نگرانی از بروز اختلافات درونی بین رهبران سیاسی و دولت وجود دارد. هرچند این شایعهها، تا اکنون از سوی نزدیکان مارشال دوستم رد شده است؛ اما اگر واقعیت داشته باشد، ممکن دوستم در پی یافتن مقصر، با دولت یا برخی از رهبران سیاسی مقابل شود. در شرایط شکنندهی کنونی که همه سلاح برداشته اند و طالب نیز فشار نظامیاش را تا آخرین توان افزایش داده، هر نوع اختلاف درونیای، امکانی است برای کلیدزدن یک جنگ داخلی یا زمینهی تفاهم برخی گروهها با طالبان و واردشدن این گروه در برخی از شهرها.
دولت که رهبری جنگ با طالبان را به عهده دارد و وعده سپرده که هر نوع امکانات نظامی و لوژستیکی را در اختیار داوطلبان مبارزه با طالبان قرار میدهد، باید امکانات لوژستیکی و نظامی را به موقع در اختیار مردم قرار بدهد. عدم رسیدگی به موقع امکانات به نیروهای محلیای که در صف مبارزه با طالبان قرار دارند، پشت مردم را خالی و امکان شک علیه دولت را به وجود میآورد. هماهنگی بین نیروهای امنیتی-دفاعی با خیزشهای مردمی، از یک سو، مورال طالبان را ضعیف میکند و از سوی دیگر، امکانی است برای وحدت و یکپارچگی اقوام و گروههای مختلف که باید در شرایط حساس کنونی، تقویت و برجستهسازی شود.
در کنار دولت، قشر تحصیلکردهی افغانستان که در مناسبات جنگ و صلح پیش از این، در حاشیه بوده اند، زمانش رسیده که پا پیش گذاشته و بر امکان وحدت و یکپارچگی اقوام و گروهها و همکاریشان با نیروهای امنیتی-دفاعی، تأکید کنند. در شرایط حساس کنونی، پا پیش گذاشتن قشر تحصیلکرده و آگاه و فعالیت آنان از طریق شبکههای اجتماعی و گفتوگو با رهبران و گروههای مختلف ضدطالبانی، میتواند انگیزهی ضد طالبان در مردم را هدفمندتر کند و به آگاهی بیشتر مردم از وحدت و یکپارچگی بینجامد. نیاز است، گروهی متشکل از آگاهان اقوام مختلف شکل بگیرد و با سفر در میدانهای جنگ، از یک سو، مورال سربازان محلی و امنیتی-دفاعی مقابل طالبان را بیشتر کند و از سوی دیگر، خطرات احتمالی بروز تنشهای گروهی را گوشزد کند تا افغانستان، بار دیگر دچار تکرار مصیبتبار تاریخ نشود.