پس از مدتها تلاش برای به نتیجه رسیدن گفتوگوهای صلح در دوحه -پایتخت قطر-، آنچه آنسوی این گفتوگوها جریان داشت، همگانی شد: کنارهگیری غنی از قدرت و ایجاد دولت موقت؛ موضوعی که بهتازگی از سوی عباس استانکزی، معاون هیئت گفتوگوکنندهی طالبان طی کنفرانس خبریای در مسکو عنوان شد.
استانکزی که در رأس هیئت طالبان به مسکو سفر کرده، موجودیت اشرفغنی در دولت فعلی را تنها مانع برای پیشرفت گفتوگوهای صلح خوانده و گفته است که اگر امروز او کنار برود، گفتوگوها به نتیجه میانجامد.
پیشازاین نیز گمانهزنیها برای ایجاد دولت موقت به وجود آمده بود و همچنان یک روز پیش از سخنان عباس استانکزی، نوار صوتیای از داکتر امین احمدی، یکی از اعضای گفتوگوکنندهی هیئت افغانستان در شبکههای اجتماعی دستبهدست شد که در آن گفته شده بود، راه صلح از دولت موقت میگذرد و اشرفغنی در آن جایی ندارد.
غنی اما که با چنگ و دندان به قدرت چسپیده و تا این جای کار را بهآسانی نیامده است، به رد گفتههای عباس استانکزی، خود را مانع صلح نه که قهرمان صلح خوانده است. او که جمعهشب [۱۰ دلو] در مجمع امنیتی اسپین حرف میزد، از بیارادگی گروه طالبان نسبت به صلح گفت و اینکه این گروه تروریستی، به هیچ تعهدی پایبند نیست. به گفتهی آقای غنی، ۹۰ درصد زندانیهای رهاشدهی طالبان، دوباره به خط نبرد برگشتهاند؛ همان طالبانی که برای نشان دادن حسن نیت بهخاطر رسیدن به صلح، دستور رهاییشان رسماً از سوی رییسجمهور غنی صادر شده بود. غنی، همچنان ایجاد دولت موقت را ادامهی خشونت و خونریزی در افغانستان خوانده است.
غنی کنار برود یا قهرمان صلح خواهد شد، موضوعی است که طی دو روز اخیر، خوراک کاربران شبکههای اجتماعی در افغانستان شده است. برخی از کاربران، خواستار کنارهگیری غنی و ایجاد دولت موقت استند و برخی هم، کنارهگیری غنی را، آغاز بیبندوباری میخوانند که زمینه را برای ورود طالبان فراهم خواهد کرد. اینکه غنی، به دلیل خودکامگی سیاسیاش، مانعی است برای رسیدن به صلح، در آن تردیدی نیست؛ اما آنچه امروز مردم افغانستان با آن روبهرو استند، انتخاب یا رد غنی نیست؛ انتخابی است بین بد و بدتر؛ بدتری که طالب است و تاکنون به هیچ ارزش انسانی و سیاسیای تعهد نشان نداده است.
اگر طالبان راست بگویند که تنها غنی مانع رسیدن به صلح است و ارادهای برای رسیدن به صلح داشته باشند، میتوانند بهعنوان چراغ سبز، دستکم یک ماه آتشبس کامل اعلام کنند و به مردم افغانستان فرصت بدهند تا یک ماه اگر غنی از قدرت کنار برود و زمینه برای ایجاد دولت موقت فراهم شود، آنان دیگر دست به خشونت نخواهند برد، بدون شک، این میتواند گامی برای به دست آوردن اعتماد مردم افغانستان باشد؛ مردمی که دو دهه است از سوی این گروه به بهانههای مختلف سلاخی میشود؛ اما آنچه امروز طالبان مطرح میکنند، این هراس را به وجود میآورد که طالبان با کنار رفتن غنی، بهدنبال فراهم کردن بستر هرجومرج و رسیدن به قدرت از راه نظامی استند.
چیزی که بیش از هر موضوعی، میتواند پروسهی صلح را به درازا و شاید به شکست بینجامد، تقابل طالبان و غنی است؛ طالبانی که حرفی از منطق مدارا و گفتوگو حالیشان نیست و غنی که طی دوران ریاستجمهوریاش، نشان داده است حرف، حرف خودش است و به خواست هیچکسی وقعی نمیگذارد. غنی، یک تکنوکرات تحصیلکردهی غرب است که با خانم یهودیای ازدواج کرده و طالبان که موقفشان روشن است؛ بنابراین، نه طالبان با دولتی صلح خواهند کرد که غنی آن را یکتنه با حلقهی محدود خودش اداره میکند و نه غنی، دولتی که با هزار مشکل و تقلب آن را به دست آورده، رها خواهد کرد؛ چون کنارهگیریاش از دولت، به معنای کنار رفتن از تمام مناسبات سیاسی افغانستان است و شاید به فرارش از این کشور بینجامد؛ چون نهتنها طالبان، اگر در قدرت نباشد، به دلیل مدیریت دیکتاتورانه و خودخواهانهای که از خود نشان داده است، نزدیکترین همکارانش او را طرد خواهند کرد. این را بیشتر از هر کس دیگری، خود غنی میفهمد.
آنچه میتواند در شرایط فعلی کورسویی بهسوی رسیدن به صلح باشد و احتمال ادامهی خشونت را کاهش دهد، آتشبس از سوی طالبان است تا بتواند اعتمادی که بر این گروه نیست را بین مردم به وجود بیاورد و زمینه برای ایجاد حکومت موقت فراهم شود؛ حکومتی که هرچند پشتوانهی قانونی ندارد؛ اما میتوان طرزالعمل کاریای برایش تعریف کرد تا روی چگونگی داخل شدن طالبان در مناسبات شهری و برگزاری انتخابات برای ایجاد حکومت همهشمول کار صورت بگیرد. در صورتی که طالبان باوری به صلح داشته باشند و برای رسیدن به همهچیز، فقط از راه نظامی عمل نکنند، میتواند این فرصت را به وجود بیاورد. اگر حرفهای عباس استانکزی، پس از برقرای آتشبس مطرح شده بود، بدون شک میتوانست فشار بر اشرفغنی را افزایش داده و زمینه را برای کنارهگیری او از قدرت فراهم کند. هرچند بعید به نظر میرسد که اشرفغنی از قدرت دل بکند و آنچه به دست آورده است را حتا به بهای آمدن قطعی صلح، به دیگری تحویل بدهد؛ اما فشارهای داخلی و خارجی، میتواند او را مجبور به کاری کند که تاکنون لحظهای هم به آن فکر نکرده است.