حفاظت از هزاره‌ها در افغانستان یک وظیفه‌ی اخلاقی است که جهان در انجام آن ناکام بوده است!

اسدلله جعفری (پژمان)
حفاظت از  هزاره‌ها در افغانستان یک وظیفه‌ی اخلاقی است که جهان در انجام آن ناکام بوده است!

نویسنده: آلیس هیکسون

مترجم: اسدالله جعفری (پژمان)

مجله امنیت جهانی: ۶ جنوری؛ ۲۰۲۲

هزاره‌ها در معرض تهدیدها و خشونت‌ها

پس از خروج ایالات متحده‌ی امریکا از افغانستان در ماه سپتمبر سال ۲۰۲۱ میلادی، بیش از ۲ هزار و ۸۰۰ شهروند از شیعیانی هزاره‌تبار به زور و اجبار از خانه‌های شان توسط گروه طالبان بیرون رانده شدند. هزاره‌های شیعه به عنوان یک اقلیت قومی و مذهبی در افغانستان، ظلم و خشونت هدف‌مندانه از سوی گروه طالبان و گروهک شاخه‌ی خراسان داعش و یا ISIS-K چیزی جدیدی نیست؛ اما این امر امروز در افغانستان تحت حاکمیت گروه طالبان در حال بدترشدن و وخیم‌تر شدن است. افزایش سریع نقض حقوق بشر در پشت پرده‌های یک قرن بر مبنای طرح‌های ظلم‌محور و ستم سیستماتیک، خطرات رویاروی هزاره‌ها و تصفیه‌ی قومی قریب‌الوقوع آن‌ها را در افغانستان افزایش داده است.

حمایت صلح‌آمیز از حضور امریکا در افغانستان

اگرچه سخن‌گوی گروه طالبان در قطر، گفته بود که طالبان اکنون: «سیاست عدم تبعیض علیه مردم شیعه و هزاره» را در افغانستان در پیش گرفته است؛ اما این یک ادعای دروغین بیش نبود و نیست. بنابراین؛ هزاره‌ها به دلیل حمایت صلح‌آمیز از مداخله و حضور ایالات متحده‌ی امریکا در افغانستان به طور مداوم در مدارس؛ مکاتب؛ عروسی‌ها و مساجد مورد حملات خونین و هدف‌مندانه قرار گرفتند و می‌گیرند. و هم‌چنین مشارکت هزاره‌ها با ایران برای مبارزه با نیروهای مسلمانان‌سنی افراطی و گروهک داعش در عراق، سوریه و افغانستان از دلایلی دیگری این موضوع می‌توان بود.

روابط تهران و رژیم طالبان

بدین‌ترتیب؛ لوِاء فاطمیون تحت حمایت دولت ایران بوده است که از مهاجران و پناه‌جویان افغانستان و عمداً از هزاره‌ها و شیعه‌های افغانستان جلب‌وجذب می‌کند و در ازای خدمت در این لواءی مبارزان، به آن‌ها پول، تابعیت‌شهروندی و سایر حمایت‌های قانونی و بین‌المللی را ارائه می‌دهد. بنابراین؛ با ادامه‎‌ی چنین خشونت‌ها و آزار و اذیت‌های هدف‌مندانه و مغرضانه از سوی طالبان علیه هزاره‌ها در افغانستان، روابط تهران و رژیم گروه طالبان به زودی تیره و تار خواهد شد. در این پاسخ؛ لواء‌ی فاطمیون ممکن است به دنبال استخدام هزاره‌ها و نیروهای بیش‌تری در خاورمیانه باشد و این امر ممکن است به دلیل انزوای شدید سیاسی و اجتماعی هزاره‌ها در افغانستان تمایل بیش‌تری به مبارزه علیه ظلم و استبداد را داشته باشند.

شکست امریکا در حمایت از هزاره‌ها

هزاره‌ها در زمان‌های‌که بزرگ‌ترین گروه‌ِ قومی در افغانستان بودند، اما اکنون تنها ۹ درصد از جمعیت ۳۶ میلیون نفوس افغانستان را تشکیل می‌دهند. با این‌حال؛ «دیده‌بان نسل‌کشی» این موضوع را  «وضعیت اضطراری نسل‌کشی» اعلام کرده است. ارائه‌ی حمایت از مردم هزاره به مفهوم بیش از یک پیمان و منافع بزرگ امنیتی و بین‌المللی برای ایالات متحده‌ی امریکا است و درعین حال یک مسؤولیت اخلاقی مبرم و فراضروری نیز می‌باشد. بنابراین؛ حمایت صلح‌آمیز و مسالمت‌آمیز هزاره‌ها از حضور ایالات متحده‌ی امریکا در افغانستان، ضدیت و لجاجت طالبان را نسبت به هزاره‌ها بیش‌تر کرده است. و اکنون‌که ایالات متحده نیروهای خود را از افغانستان خارج کرده است، جامعه و مردم هزاره بیش از هر زمان دیگری در برابر خشونت و ظلم طالبان قرار گرفته است. امریکا به عنوان یکی از سهام‌داران کلیدی در افغانستان که به مدت دو دهه، طولانی‌ترین جنگ را در افغانستان و خاورمیانه رهبری می‌کرد، شکست امریکا در حمایت از هزاره‌ها در افغانستان یک شکست حساس حقوق بشری در بخشی از ماموریت ایالات متحده‌ی امریکا در این کشور بوده است.

عدم توجه بین‌المللی به وضعیت حقوقی هزاره‌ها در افغانستان

در حالی‌که؛ کمک‌کنندگان سازمان ملل متحد، از جمله ایالات متحده‌ی امریکا، در ماه سپتمبر سال ۲۰۲۱ میلادی، ۱٫۲میلیارد دالر امریکایی برای ارائه‌ی کمک‌های اضطراری و بشردوستانه به افغانستان در پاسخ به بحران اقتصادیی‌که این کشور را فراگرفته است، متعهد شدند. عدم توجه بین‌المللی در مورد مسائل حقوق بشری هزاره‌ها، آن‌ها را در موقعیت آسیب‌پذیری قرار می‌دهد. بدین‌سان؛ برای جلوگیری از نسل‌کشی هزاره‌ها و دیگر خشونت‌ها علیه سایر گروه‌های اقلیت، ایالات متحده‌ی امریکا باید کمک‌های بشردوستانه را از طریق سازمان‌های مستقل هدایت و مدیریت کند. با این اوضاع؛ کمک‌های توسعه‌مندانه و طولانی‌مدت را باید مشروط بر رعایت حقوق بشری و انسانی مردم افغانستان اجرا کند.

اقدامات و خشونت‌های انتقام‌جویانه طالبان مغایر با بیانیه‌های آن‌هاست

زمانی‎که گروه طالبان آخرین بار در اواخر دهه‌ی ۱۹۹۰میلادی به قدرت رسیدند، به دلیل روش‌های سخت‌گرانه حکومت اسلامی خود که در آن زنان را مجبور به خانه ماندن؛ ممنوعیت رفتن دختران به مکاتب و مدارس؛ ممنوعیت تلویزیون و موسیقی و هم‌چنان اجرای اعدام در ملاء عام می‌کردند، یک مطرود و منفور بین‌المللی بودند. در اول؛ بیانیه‌های به نام عفو عمومی طالبان نشان می‌داد که طالبان دیگر می‌خواهند برخی از سیاست‌های خشونت‌بار و خشن گذشته خود را تعدیل کند. با این‌حال؛ اقدامات در صحنه‌های واقعی‌ همیشه با بیانیه‌ها و اظهارات آن‌ها مطابقت نداشته است و نخواهند داشت. بناً؛ این پتانسیل بالقوه وجود دارد که فشارهای هماهنگ، از سوی ایالات متحده‌ی امریکا و سایر کشورهای منطقه می‌تواند مدیریت و رهبری گروه طالبان را وادار کند تا به تعهدات اعلام شده‌ی خود در خصوص احترام به حقوق بشر، به ویژه حقوق زنان و اقلیت‌های قومی و مذهبی در افغانستان عمل کنند.

هند و اقیانوس‌آرام

اگرچه رییس‌جمهور جو بایدن برای تمرکز بر اولویت‌های سیاست خارجی خود در هند و اقیانوس آرام از افغانستان خارج شد؛ اما حفاظت و حمایت از اقلیت‌های قومی و مذهبی مانند هزاره‌ها برای اثبات رهبری جهان واقعی نسبت به مسائل حقوق بشری و هم‌چنین جلوگیری از تروریسم و درگیری‌های خونین و عمیق‌تر داخلی در افغانستان مهم است. این تلاش باید یک مسؤولیت مشترک بین‌المللی با توجه بر مسائل هزاره‌ها در افغانستان باشد. برای این‌که ایالات متحده‌ی امریکا به طور مؤثر بر طالبان برای محافظت از مردم افغانستان فشار بیاورد، باید شرکای بین‌المللی دیگری را نیز در فهرست کارنامه خود داشته باشد.

کمک‌های مشروطه

در جریان کمک‌های مشروطه انکشافی و درازمدت، ایالات متحده‌ی امریکا و شرکای آن باید از طالبان بخواهند که به ناظران مستقل حقوق بشر اجازه‌ی ورود به افغانستان را بدهد تا موارد نقض حقوق بشری را زیر نظر بگیرند و فهرست‌نویسی کنند و نقض حقوق انسانی مردم هزاره و سایر اقلیت‌ها را به دنیا مخابره کنند. با مشروط‌کردن کمک‌های انکشافی و درازمدت احترام و پای‌بندی به حقوق بشر، طالبان کمتر مرتکب سوءاستفاده و خشونت‌های جدی علیه این گروه‌ها خواهند شد. این نوع استراتژی به ایالات متحده‌ی امریکا اجازه می‌دهد تا بدون حمایت از اقدامات خشونت‌آمیز طالبان در حمایت از مردم افغانستان ادامه دهد. کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد نیز، باید تحقیق در مورد کشتار هزاره‌ها را به عنوان نسل‌کشی و یا جنایت علیه بشریت بپذیرد و آغاز کند. آشکارسازی و علنی‌کردن وضعیت مردم هزاره در افغانستان امیدواریِ است که منجر به حساب‌رسی بین‌المللی و فوریت کمک به وضعیت آن‌ها قبل از بدترشدن شود. ایالات متحده‌ی امریکا باید با توجه به این علائم هشدار‌دهنده، اقدامات پیش‌گیرانه‌ی را روی دست بگیرد تا دولت مانند گذشته از موضوعات نسل‌کشی راضی نباشد و لذت نبرد.

آلیس هیکسون

آلیس هیکسون، پژوهش‌گر و کارشناس مسائل امنیتی در خاورمیانه!

خانم آلیس هیکسون کارآموز «جوزف.اس‌.نای جونیور» در موضوعات برنامه‌ی امنیتی خاورمیانه درمرکز مطالعات امریکای شمالی و یا CNAS است. او قبلا در شورای روابط خارجی و هم‌چنین در کانون هم‌گرایی برای حل‌وفصل مسائل سیاست‌گزاری در خاورمیانه کارکرده است. علاوه بر این؛ آلیس در کشورهای مانند عمان و اردن تحصیل کرده و در آن‌جا به عنوان محقق و پژوهش‌گر پایان‌نامه‌ی دوره ماستری خود را در مورد مسائل پناهندگان و مهاجران فلسطینی و حق بازگشت آن‌ها، و یک تحقیقاتی را تحت عنوان «کمی و کیفی» به طور مستقلانه‌ انجام داده است. خانم هیکسون اخیراً از دانشگاه تافتز از رشته روابط بین‌الملل و مطالعات خاورمیانه فارغ‌التحصیل شده است.