پایان خواب زمستانی طالبان و احتمال گسترش جنگ به شهرها

زاهد مصطفا
پایان خواب زمستانی طالبان و احتمال گسترش جنگ به شهرها

شبکه‌ی خبری ان‌‌بی‌سی، به نقل از یک فرمانده‌ی ارشد طالبان در هلمند، در گزارشی نوشته است که فرماندهان طالبان از رخصتی‌های زمستانی به میدان جنگ فراخوانده شده‌اند. این فرمانده‌ی طالبان، در مصاحبه‌اش با ان‌بی‌سی گفته که فرماندهان و والیان این گروه، برای اشتراک در جلساتی به خاطر تعیین راهبرد جنگی سال ۱۴۰۰، بحث روی بن‌بست گفت‌وگوهای صلح با دولت افغانستان و تغییر راهبرد امریکا در مورد موافقت‌نامه‌ی قطر، فراخوانده شده‌اند.
فصل زمستان، از آغاز درگیری طالبان و دولت افغانستان تا اکنون، فصل خواب طالبان و فرصتی برای نفس‌کشیدن نظامیان دولت افغانستان بوده‌است؛ چون، با فراررسیدن فصل گرما، سربازان طالبان از کوه‌ها پایین می‌شوند و تا فرارسیدن فصل سرما، میدان‌های جنگ را ترک می‌کنند.
در این فصل، بیشتر تمرکز این گروه به انجام عملیات تروریستی در شهرها است تا با انفجار و انتحار، هم‌چنان در تیتر رسانه‌ها بمانند و ترس‌شان از حافظه‌ی جمعی به حاشیه نرود. این تاکتیک جنگی طالبان، بیشتر در داخل شهرها توسط مهره‌های داخلی‌شان طراحی و به اجرا گذاشته می‌شود؛ پالیسی‌ای که در زمستان جاری، بیشتر روی انفجارهای کوچک تمرکز داشته و دست کم طی دو ماه اخیر، تنها در شهر کابل هر روز یک یا چند موتر را توسط ماین‌های چسپکی منفجر کرده است؛ تا در گرماگرم گفت‌وگوهای صلح و چانه‌زنی نماینده‌های طالبان در قطر، میدان جنگ را هم‌چنان گرم نگه دارد.
با توجه به وضعیت پیش‌آمده در گفت‌وگوهای صلح که ظاهرا خبر از بن‌بست این پروسه می‌دهد، رویکرد جنگی طالبان در بهار پیش رو، تغییر خواهد کرد و امکان می‌رود که این گروه هم در میدان نبرد و هم در انجام عملیات تروریستی در شهرها، با راهبردهای جدیدی برگردد.
فرصتی که گفت‌وگوهای صلح برای طالبان مساعد کرد و رؤیای رسیدن به امارت اسلامی را در ذهن سربازان این گروه نزدیک به اتفاق رساند، به سربازان طالبان روحیه‌ی بیشتری داده است تا برای رسیدن به این رؤیای دیرین و ناممکن، بیشتر از پیش تلاش ورزند؛ چون دست کم، حتا در صورت بن‌بست قطعی گفت‌وگوهای صلح، این باور به آنان داده شد که تلاش‌های‌شان طی نزدیک به دو دهه رویارویی با دولت افغانستان، بی‌نتیجه نبوده‌است.
هم‌چنان، این گفت‌وگوها، فرصت آغاز دیپلماسی علنی این گروه را در منطقه مهیا کرد. سفرهای هیئت طالبان به کشورهای ایران، روسیه و پاکستان که سه کشور تأثیرگذار بر مناسبات منطقه و افغانستان است، می‌تواند به پیچیدگی جنگ در سال پیش رو بینجامد.
ترامپ که با هم‌کاری خلیل‌زاد، سریال صلح را کلید زده بود و در پی بیرون‌ کشیدن سربازان امریکایی از نبرد فرسایشی افغانستان، تمام تلاشش را به کار بست، تا دست کم‌ اگر صلح نه، ماست‌مالی‌ای از صلح ارایه دهد و پای امریکا را از قضیه‌ی افغانستان بیرون بکشد، جایش را به جو بایدن خالی کرده‌است؛ کسی که کارش را با بازبینی و آوردن اصلاحات در تصمیمات ترامپ آغاز کرد.
بایدن، در اولین روزهای کاری‌اش، «گروه مطالعه‌ی افغانستان» را در کانگرس امریکا ایجاد کرد تا در مورد افغانستان تصمیم بگیرند.
آن چه نتیجه‌ی مطالعه‌ی این گروه بود و به شکل پیشنهاد به بایدن ارایه شد، خبر از جدی‌نگرفتن توافق‌نامه‌ی صلح دولت ترامپ با طالبان می‌دهد و هشدار در مورد خروج زودهنگام سربازان امریکایی از افغانستان.
این که بایدن در نهایت سربازان امریکایی را از این نبرد فرسایشی بیرون خواهد کشید یا نه، موضوعی است که تحلیل نزدیک به احتمال از آن، پیش از وقت است؛ اما آن چه مسلم است،
دوام‌دار شدن جنگ در افغانستان است، که سربازان امریکایی نیز در این نبرد خواهند جنگید؛ مسأله‌ای که با توجه به موجودیت رقیبی مثل ایران و روابطی که بین طالبان و این کشور به وجود آمده است، می‌تواند زنگ خطر جدیدی برای افغانستان باشد؛ برای کشوری که در شرایط متفاوتی نسبت به سال‌های پیش به سر می‌برد و گپ تا جایی کشیده شده که پارلمان، خواستار کنار رفتن غنی از قدرت به هدف رسیدن به صلح شده‌است.
همه‌ی این اتفاق‌ها، خبر از تغییر در موقعیت طالبان و دولت افغانستان می‌دهد؛ تغییری که در آن، دولت افغانستان آسیب‌پذیرتر شده است. آن‌ چه دولت باید به عنوان راهبرد جنگی و مقابله با طالبان در دستور کار سال پیش روی بگیرد، باید برای طالبانی که تصور می‌کنند در موقعیت برتری قرار گرفته‌اند، غافل‌گیرکننده باشد. هم‌زمان با آغاز جنگ‌های بهاری، اگر دولت نتواند نمایش قدرت‌مندی از خودش در میدان نبرد داشته باشد، با توجه به وضع شکننده‌ی سیاسی در داخل شهرها، سال پیش رو برای دولت و مردم افغانستان سال بدی خواهد بود و دامنه‌های این نبرد، گسترده‌تر خواهد شد.
کارشناسان نظامی در افغانستان، باید روی طرح‌های مقاومتی و تهاجمی در میدان نبرد و هم‌چنان راهبرد جلوگیری از کشیده‌شدن جنگ در شهرها تصمیم بگیرند.
شکی نیست که حملات تروریستی طالبان در شهرها افزایش خواهد یافت و این گروه، تمام تلاشش را به خرج خواهد داد تا زندگی را برای مردم و دولت در شهرها به چالش بکشد؛ چالشی که می‌تواند به مرور زمان به بیزاری مردم از دولت بینجامد و فرصت رسیدن طالبان به رؤیای دیرین شان –امارت اسلامی- را بیشتر مساعد کند.
اگر این گروه موفق شود در تبانی با مهره‌هایی که در شهرها دارد، رویکرد انفجارهای همه‌روزه‌اش در کابل را در همه شهرهای افغانستان گسترش بدهد و یا جای ماین‌های چسپکی را به موتربمب تبدیل کند، وضع از اینی که هست برای مردم و دولت بدتر خواهد شد.
بنا بر این، رویکرد نظامی سنجیده‌شده در میدان نبرد، تمرکز روی شناسایی مهره‌های طالبان و دور نگه‌داشتن جنگ از شهرها، می‌تواند فرصت بیشتری در اختیار دولت افغانستان قرار دهد که در صلح و یا ادامه‌ی جنگ، موقعیت برتری داشته باشد.
هنوز روشن نیست که سرانجام رییس‌جمهور امریکا چه تصمیمی در مورد افغانستان خواهد گرفت؛ اما گزارش‌هایی که خبر از همکاری طالبان و القاعده می‌دهد، با موجودیت ایران، خروج نظامی امریکا از افغانستان را دور از احتمال کرده‌است؛ چون، توافق و همکاری بین طالبان، القاعده و ایران، زنگ خطری برای امریکا است و خواب این کشور را برهم می‌زند؛ نگرانی‌ای که ممکن است به اعزام سربازان بیشتر امریکایی در نبرد با طالبان بینجامد.