اربابان حکومتى و رسانه‌های خاموش؛ جنگ به کمربند امنیتى مزارشریف رسید

بیژن برناویج
اربابان حکومتى و رسانه‌های خاموش؛ جنگ به کمربند امنیتى مزارشریف رسید

جامعه‌ی دروغ بنیان،‌ شهر تک‌محوره و نبود رسانه‌های آزاد واقعی،‌ مسئولان امنیتی را به دروغ‌گویی و عدم پذیرش واداشته است. هرازگاهی که سخن درباره‌ی شهر مزارشریف و ولایت بلخ در میان باشد، از اصطلاح مردمی «شهر آرام آرامی است» استفاده می‌کنند و این امنیت پوشالی را مدیون این‌وآن رهبر و قومندان و زورگو می‌دانند.
سال‌ها است که در بیست کیلومتری ناحیه شهرستان چهاربولک و تیمورک جنگ شدید میان نیروهای امنیتی و جنگ‌جویان طالب جریان دارد. تا کنون در این جنگ‌ها، ده‌ها تن از دو طرف از میان رفته‌،‌ خانه‌های مردم سوخته،‌ تانکرهای نفت تجارتی سوخته و بقایایش هنوز در مسیر راه افتاده است. این بیست کیلومتر راه که از چهارراهی نوبهار شهرستان بلخ آغاز می‌شود و تا مرز ولایت جوزجان شهرستان آقچه ادامه دارد، طی چندین سال شاهد خرابی‌های بسیاری بوده است.
در این مسیر، مناظر بسیار دل‌خراش،‌ سنگرهای سوخته،‌ نعش سربازان شهید شده در کنار سرک‌ها، تانک‌ها و وسایل زرهی سوخته و نابود شده، خانه‌های آتش‌گرفته و درختان قطع‌شده و سوخته و… به چشم می‌خورد. بدتر از همه، طالبان در این مسیر، در هر صد متر یک گودال بر روی سرک کنده‌اند که موترهای باربری و مسافربری در این گودال‌ها افتاده است.
در کل، طوری به نظر می‌رسد که مواضع حکومت برای دفاع از این شاهراه حیاتی، تنها مختص به برپایی پاسگاه‌های کوچک در جای‌جای این شاهراه بوده و هیچ‌گونه عملیات پاک‌سازی صورت نگرفته است. بنا بر تاکتیک جنگی طالبان، مواضع جنگی دایمی ندارند و در هرجایی می‌توانند، عجالتاً برای خودشان قرارگاه درست کنند و جنگ را ادامه دهند.
جنگ در تمام مسیر این شاهراه چندین سال است که ادامه دارد و بی‌وقفه هر شب درگیری صورت می‌گیرد؛ ولی مسئولان امنیتی و مقامات ولایت بلخ، به‌خصوص والی ولایت بلخ و قومندانان محلی به‌اصطلاح «ناجی بلخ» که خودشان را محور ثبات بلخ می‌دانند، برای این‌که غرور کاذب و جایگاه پوشالی‌شان را حفظ کنند،‌ پیوسته برای مردم و رسانه‌ها دروغ گفتند و در این بخش توجه نکردند تا این‌که جنگ از چهارراهی نوبهار بلخ عبور کرده و اکنون درست به کمربند ورودی بلخ رسیده است.
این مشکل می‌توانست از ریشه حل شود اگر غرور کاذب و فخر کاذب وجود نمی‌داشت. آنان حملات طالبان را همانند یک واقعیت تلخ اعلام می‌داشتند و علیه آن، نیروهای خود را بسیج می‌کردند و امروزه ایست‌بازرسی‌های طالبان در نواحی بلخ،‌ درست در شاهراه شماره یک نمی‌بود،‌ و جنگ نیز به کمربند بلخ نمی‌رسید.
خاموشی رسانه‌ها و پنهان‌کاری مقام‌های حکومتی
ولایت بلخ هیچ‌گاه رسانه‌های آزادی شبیه به کابل در این بیست سال نداشته است. حقایق بسیاری به دور از اطلاع مردم‌ و رسانه‌ها قرار دارد و هیچ حادثه‌ای بنا بر اساسات ژورنالیزم نبوده که جنگ پشت دروازه‌های مزارشریف را گزارش کند و به سطح ملی مطرح بسازد.
از سوی دیگر، دور نگه داشته ‌شدن مردم و رسانه‌ها را در بلخ می‌شود این‌گونه تصور کرد؛ رسانه‌های بلخ بنا بر زد و بندهای حزبی و تجاری ساخته شده‌ که هدف‌شان چیزی ‌جز سرگرمی نیست. خبرنگاران این رسانه‌ها بیشتر تلاش می‌کنند از نکات مثبت گزارش نشر کنند،. مثلاً؛ یک کیلومتر سرک در ناحیه دشت شور جغل‌ریزی شد. رسانه‌ای که بتواند حقایق تلخ جنگ و خونریزی در کمربند مزارشریف را افشا کند،‌ به نحوی اربابان بلخ آن را به ضد خود می‌دانند و مهر کذب و دشمنی سیاسی و حزبی را بر جبین آن می‌گذارند. هم‌زمان فشارهای گوناگون باعث فرار خبرنگاران واقعی،‌ تهدید رسانه‌ها می‌شود و مجرای اطلاع‌رسانی در این ولایت عملاً کور شده است.
برای همه معلوم است که اطلاعات مستند و دقیق، بنا بر قانون اساسی و معیارهای خبرنگاری، حق شهروندان کشور است و خلأ اطلاعاتی بالای تصمیم‌های مردم تأثیر بسیار سنگینی می‌گذارد. اربابان بلخ که هر نوع خبر منفی ولایت بلخ را توهین به شأن و شوکت خود می‌دانند، در این بیست سال مانع اصلی رشد رسانه‌های آزاد در بلخ بوده‌اند و نگذاشته‌اند که هیچ رسانه‌ای آزادانه نفس بکشد.
همین اربابان خود خوانده بودند که با پوشاندن حقایق بسیار بزرگ، جنگ دوام‌دار غرب ولایت بلخ را پوشاندند و اکنون این جنگ به کمربند ورودی مزارشریف رسید و در مناطق اطراف این کمربند در تمام دهکده‌ها بیرق سفید طالبان بلند است و وقتی این اربابان واقعیت را خواهند پذیرفت که طالبان عملاً‌ بالای شهر مزارشریف حمله کنند و اطراف روضه مبارک را تصرف کنند.