در حکومت طالبان آمبولانس نیست؛ خانواده‌های قربانیان اجساد فرزندان شان را با کراچی انتقال دادند

فاطمه حسن‌زاده
در حکومت طالبان آمبولانس نیست؛ خانواده‌های قربانیان اجساد فرزندان شان را با کراچی انتقال دادند

قربانیان همه نوجوانان و جوانان دانش‌آموز استند و همه هم هزاره. انفجار نخست در مرکز آموزشی ممتاز در قلعه‌ی نو دشت برچی رخ داد. جزئیات کامل در مورد تلفات آن هنوز در دست نیست، به جز این که طالبان مسؤولان این مرکز آموزشی را بازداشت کردند.

دو حمله‌ی انتحاری و انفجاری دیگر در مکتب عبدالرحیم شهید در حومه‌ی دشت برچی کابل رخ داد. عبدالرحیم شهید، مشهورترین مکتب در غرب کابل است؛ چندین سال پیهم است که از این مکتب، بهترین‌های کانکور سراسری افغانستان فارغ شده‌اند.

این دو انفجار در فاصله پنج دقیقه از هم اتفاق افتاد. شاهدان عینی در دقایق اول اجساد بیش‌تر از سی نفر را شمرده‌اند؛ اما از تلفات نهایی به دلیل این که طالبان اجازه نمی‌دهند، هنوز خبری در دست نیست. شفاخانه‌ها نیز تا هنوز در این مورد اجازه نیافته‌اند چیزی بگویند.

 در لحظات اول تنها چند آمبولانس‌ها آمدند و برخی از زخمی‌ها را انتقال دادند. سرویس خدماتی کابل آمبولانس به دلیل نبود تیل کافی تقریبا فلج شده است. تنها یک آمبولانس این اداره فعال اند و بقیه یا راننده ندارد و یا هم تیلی برای گشت و گذار.

هیچ وقت در تمام بیست سال گذشته که حملات انتحاری در افغانستان رخ می‌داد، شاهد این گونه بی‌پروایی و یا مظلومیت مردمانی نبوده‌ایم که قربانی حملات انتحاری شده بودند. امروز مردم اجساد فرزندان شان را در کراچی ( فرغون) به سمت خانه‌های شان انتقال می‌دادند؛ بدون هیچ گونه دلجویی و یا حمایت از سوی افرادی نظامی که مدعی اند در کنار مردم قرار دارند.

طالبان نه تنها که مردم را حمایت نکردند؛ بلکه شمار زیاد آن‌ها را به سیلی زدند. ویدیوی یکی از دختران جوان که نگران برادرش دانش‌آموزش بود، در شبکه های اجتماعی به گستردگی دست‌به‌دست شد. آن دختر از چشم دیدش، می‌گوید که چگونه افراد طالبان به صورت اعضای خانواده‌های قربانیان سیلی می‌زدند و از رفتن‌شان به شفاخانه ممانعت می‌کردند.

در حالی که تصاویر و ویدیوهای منشترشده نشان می‎‌دهد که شمار کشته‌شدگان این رویداد بسیار تکان‌دهنده و سرسام‌آور است؛ اما مسؤولان امنیتی طالبان، گفته اند که شش نفر در این رویداد کشته شده اند. امروز تنها از یک خانواده سه نواجوان دانش‌آموز شان جان دادند.

طالبان اجساد این دانش‌آموزان را در شفاخانه محمدعلی جناح داخل یک کانتنیر انداخته اند و با سختی موافقت کردند که خانواده به اجساد فرزندان شان دست پیدا کنند. افرادی که این صحنه را از نزدیک تماشا کردند، روایت‌های دردآوری دارند. طالبان حتا اجازه نمی‌دهند مردم برای زخمی‌های این رویداد خون بدهند. این کار احتمالا شمار تلفات را بسیار بالا خواهد برد.

لطیفه رضایی، یک شاهد عینی نوشته است، طالبان اجساد را با بی‌حرمتی تمام روی همدیگر در داخل یک کانتنیر انبار کرده‌اند. به سختی به خانواده‌های قربانیان اجازه دادند که بروند سراغ جسد فرزند شان را بگیرند. اوج قصاوت و بی‌رحمی در یک نظام به شدت افراطی-اسلامی که نه تنها جان انسان‌ها در آن ارزشی ندارد؛ بلکه به اجساد انسان‌ها نیز  به گونه‌ی آشکار بی‌حرمتی می‌شود.

خانواده‌ها، یکی یکی داخل کانتنیر می‌شوند تا سراغ فرزند گم‌شده‌ی شان را بگیرند. طالبان خانواده‌هایی را که برای شناسایی فرزندان شان به شفاخانه‌ی علی‌ جناح آمده بودند، لت‌وکوب کرده و برای پراکنده‌کردن جمعیت شلیک کردند.

برخی گزارش‌های تأیید‌ناشده از کشته‌شدن بیش‌تر از پنجاه نفر در این سه رویداد، خبر می‌دهند. حمله‌‌کننده‌ی انتحای دانش‌آموزان دوره‌ی عالی لیسه عبدالرحیم شهید را هدف قرار داده است. حمله دقیق زمانی انجام شده است که این دانش‌آموزان از مکتب رخصت شده و می‌خواستند به سمت خانه‌های شان بروند.

تصاویری که روزنامه‌ی صبح کابل به آن دست یافته است، بسیار وحشت‌ناک و تکان‌دهنده است. اجساد نوجوانان و جوانان، هر طرف افتاده و هیچ جسدی سالمی را نمی‌توان یافت. یکی دست ندارد، دیگری پایش را از دست داده است و شماری هم اعضای داخلی بدن شان روی سرک افتاده است.

حمله‌ی نخست در بیرون بزرگ‌ترین دروازه این مکتب رخ داده است. انفجار دوم در کوچه پشتی مکتب؛ جای که همه از آن‌جا فرار می‌کردند، رخ داد. تلفات روی تلفات. احتمالا کسانی هم در میان کشته‌شدگان باشند که به کمک قربانیان حمله‌ی اول آمده بودند.

شباهت حمله‌ی امروز در لیسه عبدالرحیم شهید، خیلی نزدیک به حمله به مکتب سیدالشهدا است. مکتب دخترانه‌ای که سال گذشته در هجدهم حمل شاهد یک فاجعه‌ی به تمام‌معنا بود. در حمله به مکتب دخترانه سیدالشهدا، بیش‌تر از ۱۰۰ دانش‌آموز کشته شدند. همه‌ی کشته‌شدگان دختر بودند. در آن رویداد بیش‌تر از صد دانش‌آموز دیگر زخمی شدند و صدها دانش‌آموز نیز، دچار مشکلات جدی روانی و افسردگی حاد شده‌اند.

منطقه هزاره‌نشین غرب کابل، از زمان به قدرت رسیدن اشرف غنی، رییس‌جمهور فراری افغانستان، شاهد حملات بسیار مرگبار در مراکز آموزشی، مکاتب و در مساجد بوده است. در مورد هیچ کدام از این حملات تا هنوز تحقیقات جدی صورت نگرفته است. حمله‌ی امروز یک بار دیگر مجموعه‌ای از انسان‌های بی‌گناه و در شرایط کنونی درمانده را در غم و وحشت فرو برده است.

این در حالی است که در سوم عقرب سال ۱۳۹۹ خورشیدی یک حمله کننده‌ی انتحاری، مرکز آموزشی کوثر دانش را هدف قرار داد. آن رویداد بسیار خونبار بود. قربانیان همه کسانی بودند که برای ورود به امتحان سراسری کانکور آمادگی می‌گرفتند. بیش‌تر از ۶۰ دانش‌آموز در آن رویداد جان باختند.

در تاریخ ۲۴ اسد سال ۱۳۹۷ خورشیدی نیز، مرکز آموزشی موعود هدف یک حمله‌ی انتحاری قرار گرفت. انتحارکننده در داخل صنف آمادگی عمومی کانکور در میان دانش‌آموزان خود را منفجر کرد. در آن حمله بیش‌تر از پنجاه نفر کشته شدند، صدها نفر دیگر در این حملات زخمی شدند. برخی‌ها برای همیشه بخشی از اعضای بدن شان را از دست دادند.

افغانستان با حملات انتحاری در مناطق غیر نظامی آشنا است؛ اما رنج حملات مرگبار به مراکز آموزشی و کشتار نوجوانان دانش‌آموز ویرانگر است، دست کم برای خانواده‌های قربانیانی که عزیزترین فرزندان شان را بدون این که هیچ گناهی داشته باشند، از دست می‌دهند.

گذشته از این‌ها، بارها مساجد در این منطقه‌ای از کابل هدف حملات خونبار قرار گرفته اند؛ حملاتی که هر کدام صدها کشته و زخمی داشته اند.

طالبان پس از انفجارهای امروز، به رسانه‌ها اجازه‌ی نزدیک‌شدن به محل را ندادند. افراد این گروه کمره‌های عکاسی و فیلم‌برداری چندین رسانه را توقیف کرده و یک خبرنگار و تصویر بردار یکی از رسانه‌های خصوصی را نیز بازداشت کردند.

افراد این گروه در مقابل شفاخانه محمد علی جناح که شماری از کشته‌شدگان و زخمی‌های این دو رویداد به آن جا انتقال یافته اند، به اعضای خانواده‌های افراد کشته و زخمی‌شده و کسانی که می‌خواستند به زخمی‌های این رویداد خون اهدا کنند، اجازه ورود ندادند.