آیا آسیای میانه دوباره ميزبان پایگاه نیروهای امریکایی می‌شود؟

ابوبکر صدیق
آیا آسیای میانه دوباره ميزبان پایگاه نیروهای امریکایی می‌شود؟

نویسنده: بوریس پانیر

منبع: رادیو آزادی اروپا

برگردان: ابوبکر صدیق

برنامه‌ی خروج نیروهای امریکایی از افغانستان که در فبروری ۲۰۰۹ از فرودگاه نظامی در ماناس (Manas air base) اعزام شده بودند، آغاز شده است.
اخیرا برخی از رسانه‌ها گزارش داده که امریکا تلاش می‌کند تا پس از دو دهه جنگ و خروج از افغانستان، نیروهای خود را در آسیای میانه جابه‌جا کند.
روزنامه‌ی نیویورک‌تایمز در ۱۵ فبروری گزارش داد؛ مقام‌های امریکایی در حال چانه‌‌زنی با مقام‌های قزاق، اوزبیک و تاجیک اند؛ تا زمینه‌ی استفاده از مراکز نظامی در این کشورها را فراهم کنند.
اگر چه، انتونی بلینکن، وزیر خارجه‌ی امریکا، در ۲۲ اپریل گفت که دیداری با وزیران خارجه‌ی قزاق و اوزبیک داشته؛ اما روشن نکرد که روی فراهم‌آوری زمینه‌ی پایگاه نظامی برای نیروهای امریکایی و متحدان ناتو بحث کرده است یا خیر.
پس از ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۴ نیروهای امریکایی از مراکز نظامی در آسیای میانه استفاده می‌کردند؛ اما حالا این حضور را ندارد. اکنون شانس خوبی برای نیروهای ناتو و امریکایی ایجاد شده تا دوباره در آسیای میانه پایگاه نظامی ایجاد کنند.

روابط پیشین
پس از حمله‌ی ۱۱ سپتمبر در ۲۰۰۱ که توسط القاعده انجام شد، واشنگتن به شکل غیر‌مترقبه در تماس با مقامات اوزبیکستان، قزاقستان، تاجیکستان و قرغیزستان در رابطه به نقش این کشورها برای ورود امریکا به افغانستان صحبت کرد.
دلایل مختلفی وجود دارد که کشورهای آسیای میانه به این همکاری تمایل نشان دهند. به استثنای اوزبیکستان، چهار کشور دیگر آسیای میانه از قدرت‌گرفتن گروه بنیادگرای طالبان در شمال افغانستان که مرز مشترک [افغانستان] با این کشورها است، نگرانی جدی دارند.
طالبان در آگست ۱۹۹۸ به گذرگاه مرزی حیرتان رسیدند و تنها دریای آمو در میان بود تا به اوزبیکستان عبور کنند. یک ماه بعدتر، شیرخان بندر را تصرف کردند و تنها دریای پینی ( Pyani) در میان این گروه و تاجیکستان باقی ‌مانده بود؛ در حالی که توافق بین‌المللی وجود داشت و در ۱۹۹۰ امریکا از کشورهای آسیای میانه حمایت کرده بود؛ به گونه‌ی مثال: امریکا در نخستین اقدام، پنج کشور مستقل آسیای میانه را تشخیص و در«دسمبر ۱۹۹۱» روابط دپیلماتیک خود را با آن‌ها آغاز کرد.
امریکا از رویکرد مستقلانه‌ی این کشورها که مسکو نمی‌توانست سدی در برابر ‌آ‌ن‌ها‌ شود، حمایت کرد. بدون امام‌علی رحمان، رییس‌جمهور تاجیکستان، تا ۲۰۰۷ سایر مقامات و رییسان جمهور کشورهای آسیای میانه پس ۱۹۹۰ به واشنگتن سفر داشتند و رحمان هنوز سفر رسمی به امریکا نداشت.
امریکا هم‌چنان در جریان سال‌های ۱۹۹۲ – ۱۹۹۷ که تاجیکستان درگیر جنگ‌های داخلی بود، کمک‌های بشردوستانه‌ی زیاد به این کشور انجام داد.
کشورهای آسیای میانه روابط با امریکا را به عنوان فرصتی می‌بینند که می‌تواند در راستای مبارزه با گروه‌های تندور اسلام‌گرا در افغانستان، برای منطقه مفید و موثر تمام شود.

وضعیت پیش از ۱۱ سپتمبر
پس از ظهور طالبان – در ولایت‌های مرزی افغانستان – امنیت به دغدغه‌ی اصلی در کشورهای آسیای میانه بدل شده است. به اساس راهبردی که ترکمنستان داشت، بدون درنظرداشت هیچ شرطی، با اکثریت گرو‌ه‌ها به شمول طالبان رابطه‌ داشت؛ اما تاجیکستان و اوزبیکستان به اساس یک قاعده از گروه‌هایی در افغانستان حمایت کردند که بر ضد طالبان بودند. فرمانده احمدشاه مسعود و جنرال عبدالرشید دوستم، بیشتر مورد توجه بودند.
طالبان یک سال پس از تصرف کابل در ۱۹۹۷ به دلیل دریافت کمک گرو‌های – مقاومت – از کشورهای آسیای میانه -اوزبیکستان و تاجیکستان- به سازمان ملل متحد شکایت کردند، به ویژه حکومت تاجیکستان که زمینه را برای فرمانده مسعود در شهر کولاب فراهم کرده بود تا طرح جنگی خویش را نهادینه کند.
حمایت کشورهای تاجیکستان و اوزبیکستان از گروه‌‌ ضد طالبان – جبهه‌ی مقاومت – سبب شد تا زمینه‌ی نفوذ به این کشورها فراهم شود.
در ۱۹۹۶ طالبان زمانی که کابل را تصرف کردند، میان کشورهای اوزبیکستان، قزاقستان، قرغیزستان و تاجیکستان، هم‌سویی‌ کم‌رنگی وجود داشت. این سبب شد تا به امریکا و متحدانش اجازه بدهند که از جغرافیای شان به ویژه از پایگاه‌های نظامی در برابر گروه‌های طالبان و متحدان شان استفاده کند.
نیروهای امریکایی به پایگاه‌ نظامی خان‌آباد در اوزبیکستان و فرودگاه نظامی بیشکک در قیرغیزستان و فردوگاه نظامی در کولاب تاجیکستان؛ جایی که فرمانده مسعود طرح‌های جنگی خویش را می‌ریخت، مستقر شدند.

استقرار متحدان ناتو در آسیای میانه
آلمان از یک مرکز نظامی در «ترمز» اوزبیکستان استفاده می‌کرد و نیروهای فرانسه در یک فرودگاه نظامی در حومه‌ی دوشنبه مرکز تاجیکستان مستقر بودند.
همکاری جدید به زودی آغاز شد، نعمان گانی (Namangani)، رهبر جنبش اسلامی اوزبیکستان (IMU) در یک حمله‌ی‌ هوایی امریکایی‌ها در ۲۰۰۱ در ولایت کندز در شمال افغانستان کشته شد. جنبش اسلامی اوزبیکستان از گروه‌های تروریستی کشورهای آسیای میانه که به طالبان بعیت کرده بود، در ساحات قبایلی پاکستان نیز پناه‌گاه داشت. با این کار حداقل گذرگاه جنوبی کشورهای آسیایی امن شده بود؛ اما تنش‌‌ها در افغانستان ادامه یافت و تا این ‌که طالبان دوباره ظهور کردند و جنگ نیز به پایان نرسید.
حضور نیروهای امریکایی در کشورهای آسیای میانه که از متحدان روسیه اند، برای مسکو مسئله شد. هم‌چنان نگرانی‌های چین از حضور اندک نیروهای ناتو و امریکا در مرز غربی این کشور، رو به افزایش بود.

فرصت وداع
در ۲۴ مارچ ۲۰۰۵ عسکر اکایوف، رییس‌جمهور قیرغیزستان، به دلیل «انقلاب رنگین‌پوست‌ها» در حالت عجیبی قرار داشت؛ انقلابی که در جغرافیای اتحاد جماهیر سابق در جورجیا از سال ۲۰۰۳ – ۲۰۰۴ اتفاق افتاد و چشم‌انداز ناباور‌کردنی‌ای برای مقامات کشورهای آسیای میانه بود.
آکایوف پس از استقلال این کشور در ۱۹۹۱ رییس‌جمهور قرغیزستان شد و رییسان جمهورهای اوزبیکستان، تاجیکستان و ترکمنستان در سال‌ ۱۹۹۲ به قدرت رسیدند.
در سال ۲۰۰۵ حکومت اوزبیکستان اعتراض مسالمت‌آمیز در شهر «اندی جان» را با قوه‌‌ی قهریه‌ی نظامی سرکوب کرد تا به شهروندان اوزبیک این پیام را برساند که؛ این کشور برای انقلاب رنگین‌پوست‌ها نیست و‌ صدها تن در این روند کشته شدند.
در اعتراض سال ۲۰۰۵ به دلیل استفاده از نیروهای قهریه که در آن صدها تن از معترضان کشته شدند، کشورهای امریکا و اتحادیه‌ی اروپا سرکوب معترضان را با استفاده از قوه‌ی قهریه نکوهش کرده و خواهان بررسی نهادهای بین‌المللی شدند. در واکنش، کشور اوزبیکستان خواهان خروج نیروهای امریکایی از پایگاه خان‌آباد این کشور شد.
در جریان نشست همکاری شانگهای (sco) در سال ۲۰۰۵، کشورهای اعضای این سازمان؛ چین و روسیه از موقف اوزبیکستان حمایت کردند و اعلام کردند؛ کشورهای ضد حمایت تروریزم در افغانستان، باید برای خروج نیروهای امریکایی از کشورهای عضو سازمان همکاری‌ها شانگهای زمان تعیین کنند.
نیروهای امریکایی پیش از پایان سال ۲۰۰۵ از اوزبیکستان بیرون شدند؛ اما آلمان‌ هنوز از پایگاه ترمز استفاده می‌کرد؛ نیروهای ناتو در فرودگاهی در دوشنبه‌ی تاجیکستان رو به کم‌شدن نهاده و در ۲۰۰۱۴ به صفر رسید.
پایگاه بیشکک، در ۲۰۱۴ به مسئله‌ای قابل نقد برای سیاست‌مداران قیرغیز که نفوذی‌های روسیه بودند، بدل شد. نیروهای امریکایی از پایگاه نظامی ماناس در بیشکک از ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۴ استفاده می‌کردند که در سال ۲۰۱۰ شاهد اعتراض‌های سنگین مردمی نیز بودند.
روابط کرملین با کرامان بیک بایوف -جاینشین آکایوف- در ۲۰۰۹ به دلیل این‌که تعهد کرده بود تا مرکز نظامی ماناس را ببندد، دچار تنش شد. بیکایوف روابط با امریکا را نسبت به نگرانی‌های مسکو ترجیح داد.
بیکایوف در سال ۲۰۱۰ از ریاست‌جمهوری کنار رفت؛ اما نیروهای امریکایی تا چهار سال دیگر در این کشور باقی ‌ماندند. با این تجربه که مسکو یکی از منقدان سرسخت آن بود، چرا مقامات امریکایی در گزارش نیویورک‌تایمز، هیچ اشاره‌ای نکرده بودند که؛ اوزبیکستان مکان مناسب برای تجدید قوه‌ است.
وضعیت کنونی
در دهه‌ی‌ اخیر، نیروهای امریکایی در افغانستان کاهش یافته و مسئولیت‌های امنیتی به نیروهای امنیتی-دفاعی افغانستان انتقال یافته و جنگ دوباره در گوشه‌گوشه‌ی این کشور داغ شد. مناطق هم‌مرز با کشورهای آسیایی حدود ۱۰ سال پس از ورود نیروهای خارجی‌ به رهبری امریکا در افغانستان، امن بود؛ اما در ۷–۸ سال اخیر، وضعیت امنیتی این مناطق به شدت وخیم شده است. برخی از ولسوالی‌های مرزی با اوزبیکستان و تاجیکستان زیرکنترول طالبان و گروه‌های هم‌سو با آن قرار دارد.
نیروهای امنیتی-دفاعی افغانستان هرازگاهی از کشتن و بازداشت تروریستان اوزبیک‌تبار و تاجیک در ولایت‌های بلخ، بدخشان، تخار و کندز که هم‌مرز با تاجیکستان اند خبر می‌دهند و در ولایت بلخ که مرز مشترک با تاجیکستان، اوزبیکستان و ترکمنستان دارد، نیروهای امنیتی افغانستان هم‌چنان با تروریستان اوزبیک‌تبار در ولایت‌های جوزجان، فاریاب و بادغیس که هم‌مرز با ترکمنستان است، مبارزه می‌کنند.
جندالله، یکی از گرو‌های دیگر تروریستی که در شمال فعالیت دارد و شاخه‌ی خراسان داعش که در بخش‌هایی از سوریه و عراق خلافت را ایجاد کرده بودند، نیز در این ولایت‌ها فعالیت دارند.
میزان جنگ‌جویان داعش معلوم نیست؛ اما روسیه گه‌گاهی تخمین زده است. لوکین فرولوف، سفیر روسیه در تاجیکستان، در ۲۰ فبروری ۲۰۱۹ گفت که بیش از ۳۰۰۰ جنگ‌جوی شاخه‌ی‌ خراسان داعش در شمال افغانستان فعال است.
یک روز پس از آن، رجب‌علی رحمان‌ علی، ژنرال تاجیک، گفت که حدود ۱۶۷۰۰ تروریست در این منطقه حضور دارد و نزدیک به ۶۳۷۰ تن آن خارجی است.
الکساندر بارتینکوف، مسئول امنیت فدرال روسیه، در ما می ۲۰۱۹ گفت که نزدیک به ۵۰۰۰ جنگ‌جوی خارجی در ساحات مرزی افغانستان با آسیای میانه حضور دارد. با این حال، رشید نورگالوف، معاون شورای امنیت روسیه، گفت که ۳۵ تا ۱۰۰ هزار تروریست در افغانستان حضور دارد.

چرا هنوز امریکا هنوز پایگاه می‌خواهد
وضعیت کنونی افغانستان با سال‌های ۱۹۹۰ چندان تفاوتی ندارد؛ طالبان در بخش‌های مرزی افغانستان با آسیای میانه حضور دارند و مهم این‌که برخی از شهروندان اوزبیک‌تبار و تاجیک‌تبار به گروه‌های تروریستی در افغانستان پیوسته اند. در این زمان کشورهای آسیای میانه برای این که روند صلح افغانستان موفق شود، با گروه طالبان رابطه ایجا کرده اند. ظاهرا اما به نظر می‌رسد که صلحی در راه نیست و این قابل درک است که چالش‌های داخلی ترویستی کشورهای آسیای میانه، نمی‌تواند افغانستان را به عنوان پایگاه گروه‌های تروریستی بداند. اجازه‌دادن به امریکا در آسیای میانه، می‌تواند بخشی از این هدف باشد که طالبان را در شمال افغانستان زیر نظارت بگیرند، البته این برای طالبان قابل پذیرش نیست.
روسیه در تاجیکستان و اوزبیکستان پایگاه نظامی دارد و چین نیز در ساحات دوردست نقاط مرزی مشترک کوهستانی میان افغانستان، تاجیکستان و چین، پایگاه کوچکی ایجاد کرده است. هر دوی این کشور توافق همکاری با افغانستان دارند.
ایجاد پایگاه نظامی امریکا به این هدف است که با گروه‌هایی مانند انصارالله، اتحادیه‌ی اسلام و جهاد که از جنبش اسلامی اوزبیکستان بریده و داعش که تهدید جدی در آسیای میانه است، بجنگند.
اگر تاجیکستان با ایجاد پایگاه نظامی امریکا موافقت کند، تنها کشوری است که هم‌زمان از سه قدرت؛ روسیه، چین و امریکا میزبانی می‌کند. اگر قیرغیزستان این کار را انجام دهد، مشابه همین کار را کرده است؛ چون قبلا میزبان ناتو و روسیه بوده است.
اوزبیکستان میزبان پایگاهی از روسیه نیست و هم‌چنان عضو پیمان امنیت جمعی (csto) نبود؛ در حالی که ترکمنسان، تاجیکستان و قرغیزستان عضویت آن را دارد.
اوزبیکستان هم‌چنان به توافق چندجانبه‌ی امنیتی ادامه می‌دهد و در صورتی که کشور با خطر امنیتی روبه‌رو شود، پایگاهی برای نیروهای امریکایی ایجاد خواهد کرد و این فرصت، هنوز برای تاشکند وجود دارد که در مورد پیوستن به پیمان امنیت جمعی فکر کند.
ناتو و امریکا از نیروهای امنیتی افغانستان در برابر طالبان حمایت می‌کند و نیاز دارند تا پایگاه نظامی‌ای در کشورهای همسایه داشته باشند و در صورت نیاز در آینده، دوباره به آن کشور [افغانستان] نیرو بفرستند. البته ایران در نقشه نیست و پاکستان قابل اعتماد.

انتخاب با کشورهای آسیای میانه است
هیچ یکی از کشورهای همسایه‌ی افغانستان خواهان بی‌ثباتی افغانستان مانند عراق پس از ترک نیروهای بیرونی نیست؛ چون این می‌تواند به بیرون از مرزها سرایت کند؛ دلیل دیگری که امریکایی‌ها و نیروهای بین‌المللی، می‌خواهند در آسیای میانه مستقر شوند.
در ۲۰۰۸ روابط ایالات متحده‌ی امریکا با پاکستان تیره شد و امریکا تصمیم گرفت به ایجاد مرکز شبکه‌ی (NDN) از طریق کشورهای اروپایی و روسیه، نیروهای ایتلاف شمال در افغانستان را اکمال کند. در ۲۰۱۵ به دلیل تنش‌های ایجادشده در شبیه‌جزیره‌ کریمیه‌ی اوکراین که کالاهای اکمالاتی نیروهای ایتلاف شمال از آن طریق به روسیه می‌آمد، دچار پیچیدگی شد؛ اما شبکه‌ی (NDN) به راهکار خود از طریق جورجیا، آذربایجان و بحیره‌ی کاسپین به قزاقستان، اوزبیکستان و به افغانستان ادامه داد. البته این شبکه، تنها برای کالا‌های اکمالاتی نیروهای بین‌المللی در افغانستان حدود یک دهه پیش ایجاد شده بود، موثر تمام شد. این شبکه هم‌چنان در زمان خروج نیروهای امریکایی از افغانستان که تا ۱۱ سپتمبر ادامه خواهد داشت، از این کانال برای حمایت از نیروهای افغانستان نیز استفاده خواهد شد.