نوروز و شب یلدا، جشن‌های باستانی است و با دین و مذهب ارتباطی ندارد

جواد میریان
نوروز و شب یلدا، جشن‌های باستانی است و با دین و مذهب ارتباطی ندارد

اشاره: بدون شک آن‌چه تا هنوز در باره‌ی جشن باستانی شب یلدا گفته و نوشته شده است، کافی نیست و تلاش مان بر این است تا بتوانیم جشن شب یلدا را به عنوان میراث فرهنگی افغانستان در سازمان یونسکو به ثبت برسانیم.
صبح کابل: در آغاز می‌خواهم تعریف و تصویر شما را از یلدا داشته باشم.
مخدوم رهین: پیش از این مسأله، شب یلدای تان را تبریک می‌گویم؛ چون مناسبتی بسیار زیباست، لایق تبریک گفتن است. یلدا در فرهنگ ما و بین ملت ما، سابقه‌ی کهن دارد. یادآوری از یلدا و شب یلدا در ادب ما هم راه یافته. چون شب اول ماه جدی (دی‌ماه) طولانی‌ترین شب سال است؛ در کابلِ سال‌های پیش، به نام اولین شب چله‌ی کلان یاد می‌شد. به این مناسبت، در خانواده‌ها محافل خاص می‌بود، همه وقتی دور صندلی می‌نشستند، خانم‌ها ختم می‌کردند. وقتی ختم تمام می‌شد، به میوه‌های خشک می‌دمیدند و به همه تقسیم می‌کردند؛ مخصوصا برای اطفال. من فکر می‌کنم که به صورت‌های مختلف، متناسب به عرف و عادات ولایات، یادآوری از شب یلدا چه به نام شب یلدا و چه به نام شب اول چله‌ی کلان، در مملکت ما بوده و سابقه‌اش در ادب و فرهنگ ما، اقلا تا هزار سال قبل می‌رسد. حکیم ناصرخسرو بلخی می‌گوید: «قندیل فروزی به شب قدر به مسجد/ مسجد شده چون روز و دلت چون شب یلدا» یعنی متمولان و پول‌دارانی که کوشش می‌کردند برای ریا، مسجد و قندیل را روشن بسازند، ناصرخسرو می‌گوید که قندیل آویزان می‌کنی، روشن می‌کنی، مسجد مثل روز روشن می‌شود؛ اما دلت مثل شب یلدا سیاه و تاریک است. بزرگان دیگری از جمله شاعران بزرگ عهد غزنوی -منوچهری- از شب یلدا یاد کرده است و بعدا امیر معزی یاد کرده است و در دوره‌های بعد به کثرت از شب یلدا یادآوری شده است. این کلمه، قسمی که در بسیاری از کتب و آثار آمده، کلمه‌ی سریانی است به معنای میلاد گفته می‌شود. بعد از این که آیین مهر مانوی‌ها به غرب رفت، تولد حضرت مسیح هم نوعی مقارنت یافت با میلاد و یلدا. این شب، شب دراز است و اهمیت خاصی که این شب دارد، از جهت نبرد بی‌امان بین دو نیروی خیر و شر است. دو نیروی تاریکی و ظلمت و روشنایی و نور که در پایان این نبرد سهم‌گین، روشنایی پیروزمند می‌شود و سیاهی و تاریکی نابود و بر اثر این پیروزی، خورشید تولد می‌شود. آیین مهر، هر چند این تعبیر یلدا و شب یلدا و اعتقاد کهن در آیین مهر که بسیار از آیین زرتشت در سرزمین آریانا جای پا باز کرده بود، مناطق و زمین‌های فراخی را زیر استعلا گرفت. این اعتقاد و از همان روزگار، مهر که نقطه‌ی اتصال جهان مادی با نور ازلی بود، در اعتقاد شان جایگاه خاصی یافت. طبعا خورشید به عنوان جِرم بزرگ فلکی، که اثرش بر زمین، زندگی، باروری، بارندگی، کشت‌وکار، زراعت، و بر هوا و فضا، در همه جا ظاهر است، طبعا اهمیتش اگرنه به عنوان آن چه در آیین میترایی مطرح بود، ولی در هر آیینی، خورشید جایگاه خودش را دارد، به خاطر اهمیتش بر زمینیان و زمین. تجلیل از شب یلدا کار خجسته و فرخنده‌ای است. هر مناسبتی که محبت و صمیمیت بیافریند، صلح و صفا بیاورد، خانواده‌ها، مردم، اقوام و ملت‌ها را به هم نزدیک کند، مبارک است. امیدوار استم، شب یلدای تان، شب یلدای سرزمین ما و شب یلدای همه‌ی ما، مثل شب یلدا، طولانی و سیاه و تاریک بوده، به لطف خداوند تا شب یلدای آینده، مقرون پیروزی، روشنایی و خورشید باشد تا در سرزمین خورشید –خراسان دوره‌ی اسلامی- که به قول مورخان اسلامی، مطلع‌الشمس بوده، «خُرآیان» سرزمین خورشید، جایی که خورشید از آن‌جا می‌آید، زندگی ملی ما مقرون به روشنایی، صفا، صلح، سعادت و کامیابی باشد.
صبح کابل: شما در بخشی از صبحت‌های تان گفتید که یلدا یک کلمه‌ی سریانی است، این سریانی بودن کلمه، چه پیامی را دارد؟
مخدوم رهین: پیامش برای ما این است که یلدا منحصر به یک سرزمین و یک ملت نماند. به مناطق مختلف راه یافت و توانست که پیوند زندگی به روشنایی و نبرد خیر و شر و ظلمت و روشنایی را در واقع ارج بگذارد در هر جای؛ به عبارت دیگر، امروز هم ما می‌توانیم که سرزمین‌های گوناگون را زیر درفش یلدا، به تقویت صلح، محبت و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز کنار هم جمع کنیم.
صبح کابل: بعضی‌ها باور شان این است که سریانی بودن کلمه به این معنا است که چون سریانی‌ها یا سوری‌ها و شام امروز، جشن‌هایی داشتند که یکی از این جشن‌ها شب یلدا بوده؛ اما برخی به این باور اند که این شب در فارسی وجود داشته و بعد از این که وارد جامعه‌ی آن‌ها شده، دوباره با شکل یلدایی‌اش وارد این حوزه‌ شده.
مخدوم رهین: در این که آیین مهر چه می‌گوید، از سرزمین ما؛ از همین گستره‌ی فرهنگی آسیای مرکزی، به مناطق دیگر رفته و تردیدی نیست که تا اروپا هم رسید؛ ولی این که این کلمه، چگونه از این جا به آن جا رفته و یا که این وقعا سریانی است و دوباره آمده به اینجا؛ چون کلمه‌ی کوتاه و مختصر و خوش‌آهنگ است، ممکن است که از آن طرف هم آمده باشد ما هم پذیرفته باشیم.
صبح کابل: باورها بر این است که شب یلدا، برای نخستین بار در بلخ باستان که مرکز ایران باستان بوده برگزار شده؛ اگر ما یلدا را سریانی بدانیم، به گونه‌ای تقابل به وجود نمی‌آید؟
مخدوم رهین: تقابل به وجود نمی‌آید. بسیار پدیده‌ها است که شما در زندگی می‌بینید، در حیات اقوام و ملت‌ها، از یک جا به جای دیگر که می‌رود؛ کلمه‌های نو و نام‌های نو تبادله می‌شود. ممکن است ما در آن‌ زمان‌هایی که حدود چهارهزار سال پیش بوده، یک هزار سال پیش از آیین زرتشتی، ما به نام یلدا نمی‌گفتیم، به نام دیگری می‌گفتیم. در کابل یلدا نمی‌گفتند؛ شب اول چله‌ی کلان می‌گفتند. شاید هم در مناطق مختلف دیگر به نام‌های دیگر می‌گفتند. ولی گویا که کلمه‌ی یلدا جای خود را باز کرده است.
صبح کابل: یلدا آیا واقعا همان طور که ادعا می‌شود، با مهرپرستی پیوند دارد؟
مخدوم رهین: چون مسأله‌ی خورشید است و خورشید برای همه‌ی ملل، اقوام‌ و سرزمین‌ها و آیین‌ها از اهمیت خاصی برخوردار بوده است؛ به خصوص در آیین مهر، شب یلدا که در نتیجه‌ی نبرد سهم‌گین تاریکی و روشنی، خورشید تولد می‌شود، از اهمیت خاصی در آن آیین برخوردار بوده است؛ ولی بر ما و شما، قرن‌ها است که هیچ گونه صبغه‌ی مذهبی ندارد؛ اما رنگ ملی و مثل جشن‌های دیگر کهن ما، امید، صلح‌دوستی، علاقه به روشنی، پاکی و صفا را همراه با خود ارمغان دارد.
صبح کابل: شماری از مذهبیون، یلدا را یک جشن مهرپرستی و مجوسی می‌دانند، اگر این مسأله واقعیت داشته باشد، چقدر به یلدا آسیب می‌زند؟
مخدوم رهین: مبدأ یلدا به مجوسیت هیچ ارتباطی ندارد؛ ولی در هر حال برای ما هیچ گونه صبغه‌ی دینی و مذهبی ندارد و اگر داشته باشد هم زیر تأثیر عقاید اسلامی ما قرار گرفته است. من به شما عرض کردم که زنان بسیار پارسای خانواده‌ی ما مثلا در شب یلدا «ختم قل هو الله و احد» می‌گرفتند. خوش‌بختانه، نقش دین اسلام در همه شئون حیات ما است؛ در جشن‌های ما حتا اگر جشن‌هایی وابسته به عرف مردم باشد؛ چون همه شئون حیات ما برخوردار از روح اسلامی و دینی ما است، هر پدیده‌ی نوی زیر تأثیر دین در آمده و این مبارک است که ما در هر مناسبت ملی هم جای پای معتقدات پاک اسلامی خود را داشته باشیم.
صبح کابل: بعضی‌ها می‌گویند که یلدا به عنوان یک شب نحس است. درازترین شب است و چون یلدا فرا می‌رسید، آتش می‌افروختند تا عاملان شیطانی را نابود کنند. اگر یلدا واقعا یک شب نحس و تاریک باشد، چه تفاوتی در تجلیل از یلدا از گذشته تا حال به وجود آمده است؟
مخدوم رهین: شاید بین ملل مختلف و مناطق مختلف، تفاوت‌هایی باشد در برگزاری مراسم یلدا. شاید هم به خاطری که تاریکی طولانی است در این شب، این مسأله باعث شده که آتش بیفروزند و آتش را جزو جشن این شب در نظر بگیرند؛ چون شب تاریک و سرد است. اگر ترسی از این شب متصور باشد، به خاطر تاریکی غلیظ این شب است نه نفس این شب. اگر شر به خیر غلبه می‌کرد، شاید این شب نحس می‌بود؛ ولی چون پایان نبرد به نفع روشنی و نور و پیرروزی خورشید می‌انجامد، بنا بر این، نمی‌توان شب نحس گفت.
صبح کابل: آیا می‌توان یک شب مقدس گفت؟
مخدوم رهین: شاید در آن زمان‌ها می‌گفتند شب مقدس، ولی ما نباید بگوییم. شب زیبایی است که در عرف و تاریخ و فرهنگ ما آمیخته است.
صبح کابل: شما به این باور استید که اقتدار یک ملت به پشتوانه‌های فرهنگی‌اش است؟
مخدوم رهین: بلی.
صبح کابل: این پشتوانه‌های فرهنگی باید از سوی دولت بزرگ‌داشت و پاس‌داری شود. دولتی که پشتوانه‌های فرهنگی‌اش را پاس‌داری نکند، دولت مقتدر نمی‌تواند باشد. در شرایط کنونی دولت افغانستان چقدر پاس‌دار این ارزش‌های فرهنگی است؟
مخدوم رهین: در جامعه‌ای که امنیت نباشد و جنگ باشد، رسیدگی به پدیده‌های فرهنگی، نه از طرف مردم و نه از طرف حکومت به طور دل‌خواه نمی‌تواند باشد؛ ولی نه تنها وظیفه‌ی حکومت‌ها، بلکه وظیفه‌ی مردم، حلقه‌های فرهنگی و هنری است که مثل جشن نوروز و جشن مهرگان، یلدا را هم گرامی بدارند. جشن نوروز که همیشه بوده بین ما، جشن مهرگان را هم از طرف وزارت اطلاعات و فرهنگ، با جشن هنر یک‌جا در پانزدهم میزان هر سال ما می‌گرفتیم.
صبح کابل: حالا که از وزارت فرهنگ گفتید؛ اجازه بدهید که از دوره‌ی وزارت شما بپرسم؛ دوره‌ی وزارت شما چقدر پاس‌دار ارزش‌های فرهنگی بوده؟
مخدوم رهین: تا بالاترین حد ممکن؛ مثلا احیای نوروز به عنوان جشن ملی ملت افغانستان بعد از این که نوروز طی سال‌ها زخم‌خورده شده بود. در این جشن، من از تمام دوستان افغانستان از دنیا دعوت کردم؛ تمام افرادی که در طول سال‌های جهاد و مقاومت، طرف مردم افغانستان را گرفته بودند، از هر کنج دنیا که بود، دعوت کردیم. این یکی از کارها بود. این قدر تجلیل از بزرگان فرهنگ ما، در طول ۸۰ سال عمر وزارت اطلاعات و فرهنگ نشده بود. از روزی که وزارت به شکل ریاست و ریاست مستقل، بعد وزارت مطبوعات و وزارت کلتور شد، به این حد نبود. احیای خانقاه‌ها و بحث و تحلیل و تجزیه در باره‌ی طریقت‌های خراسان، کاری بود که در گذشته نشده بود و کارهای زیادی دیگر از جمله احیای بسیاری از بناهای تاریخی. متأسفانه همین لحظه هم که مسؤولش نیستم، ولی به عنوان یک شهروند، بسیار تشویش دارم در مورد منار جام که نفیس‌ترین بنای معماری اسلامی در جهان اسلام است.
صبح کابل: ایرانی‌ها جشن نورزو را به عنوان یک جشن بین‌المللی و یک جشن ملی درخواست دادند که ثبت یونسکو شود و هم‌چنان یلدا را درخواست دادند؛ چرا این کار در زمان وزارت شما و بعد از آن صورت نگرفت و ادعایی نشد؟
مخدوم رهین: چرا در مورد نوروز همراهی کردیم. یونسکو نوروز را به عنوان جشن ده ملت، پذیرفت.
صبح کابل: این اقدام را ایرانی‌ها کردند.
مخدوم رهین: در مورد یلدا؟
صبح کابل: در باره‌ی یلدا و نوروز.
مخدوم رهین: نوروز کارش قبول شد و همان زمان تمام شد.
صبح کابل: منظورم که این ابتکار ایران‌ها بود.
مخدوم رهین: نی، ابتکاری ایرانی‌ها.
صبح کابل: خب بگذریم.
مخدوم رهین: همگی ما بودیم. افغانستان هم می‌خواست، فکر کنم تاجیکستان هم، تنها ایرانی‌ها مطرح نبودند. یک کشور نمی‌تواند که یک جشن را بر همه‌ تحمیل کند.
صبح کابل: ما در صحبت‌هایی که با شخصیت‌های برجسته‌ی فرهنگی، استادان دانشگاه و خیلی از شخصیت‌های مطرح داشتیم، وزارت فرهنگ را به عنوان یک وزارت خواب‌برده، منفعل‌رفتار و ناکار در هژده سال پسین می‌پندارند، آیا شما این مسأله را می‌پذیرید؟
مخدوم رهین: در پنج سال اخیر نمی‌توانم بگویم؛ اما پیش از پنج سال، در ده سالی که من وزیر اطلاعات و فرهنگ بودم، اگر کسی چنین نظری داشته باشد، ناشی از کمال حماقتش است؛ اگر استاد دانشگاه باشد یا هر کس دیگر، وقتی که چشمش تا این اندازه کور باشد که نفهمد تنها در غزنی ۳۲ بنای تاریخی احیا شد، در موزیم نابودشده و به یغمارفته پانزده‌هزار اسناد تاریخی جمع شد، موسیقی و موسیقی‌دان تحقیرشده و نابودشده، دوباره جمع شد تا در تالار یونسکو هم جای پای موسیقی افغانستان باز شد؛ وقتی این قدر کر و کور باشند، مرگ شان باد.
صبح کابل: ایرانی‌ها همیشه ارزش‌های فرهنگی را به شکلی مصادره می‌کنند؛ مثلا مولانا را از خود می‌دانند، سید جمال‌الدین و … را. ما به عنوان مسؤول در قبال ارزش‌های فرهنگی ما، راه‌هایی را که باید در پیش بگیریم برای بازداری از این کار ایرانی‌ها، چه می‌تواند باشد؟
مخدوم رهین: ما همیشه مشکلاتی در زندگی خود داشتیم که رأس آن فقر بوده و در چهل سال اخیر هم جنگ. رسیدگی‌ای که ایرانی‌ها به فرهنگ و ارزش‌های فرهنگی کردند را ما نداشتیم، یا به دلیل فقر و یا به دلیل نبود امنیت؛ ولی در هر حال، باید کار کنیم. این ارزش‌ها میراث مشترک همین ملت‌ها است و در این هیچ تردیدی نیست که سهم اصلی از ملت افغانستان است.
صبح کابل: اصطلاح اسلام در نابودی جشن‌های باستانی ما چقدر تأثیر داشته است؟
مخدوم رهین: نوروز و مهرگان در تمام دربارهای اسلام تجلیل شده است. در خلافت بغداد و دمشق و همچنان در شاهان خراسان مثل سلطان‌محمود غزنوی و پادشاهان سامانی تجلیل شده. ما مسلمان‌تر از آن‌ها نیستیم. ما حق داریم جشن ملی داشته باشیم؛ مثل این که جشن استقلال داریم و جشن‌های مناسبتی دیگری.
صبح کابل: تعدادی با رسیدن نوروز، از منابر مساجد و دیگر مجراها صدا بلند می‌کنند که نوروز حرام و یک جشن مجوسی است؛ نظر شما در این مورد چیست؟
مخدوم رهین: نوروز، مهرگان، شب یلدا و دیگر جشن‌های باستانی، از یادگارهای ملی و مردمی است و هیچ ارتباط ندارد به این که دین و اعتقاد و باور ما را صدمه بزند.
صبح کابل: در ایران باستان، نیاکان ما جشن‌های بسیاری را تجلیل می‌کردند؛ اما امروز فقط نوروز، چهارشنبه‌سوری و یلدا باقی مانده است؛ دلیل نابودی جشن‌های دیگر چه می‌تواند باشد؟
مخدوم رهین: زندگی در هر عصری فرق می‌کند. ممکن است ملت‌های دیگر هم جشن‌های زیادی داشته اند؛ اما امروز فقط کرسمس مانده است. بعضی اعیاد مذهبی دیگری هم دارند؛ ولی فرصت و درگیری‌های زندگی صنعتی و پیچیدگی‌های زندگی مدرن، اجازه‌ی تجلیل از جشن‌های دیگر را از مردم می‌گیرد.
صبح کابل: در سال‌های پسین در میان فرهنگیان پارسی‌زبان، تجلیل از یلدا بیشتر شده است، آیا یلدا یک جشن ایرانی- فارسی است یا مربوط یک حوزه‌ی تمدنی؟
مخدوم رهین: یلدا وقتی با متراییسم کهن به مناطق غرب رفت، به هر حال فرامنطقه‌ای شد. در این گستره‌ی فرهنگی، ما یلدا را داریم و باید داشته باشیم؛ اگر در گیرودار جنگ‌ها فراموش هم شده باشد، احیای آن کار زیبایی است. هر مناسبتی که شادی، خوشی و زیبایی بیاورد، مبارک است.