دسکوتیک در سعودی ما در افغانستان می‌رقصیم

بیژن برناویج
دسکوتیک در سعودی ما در افغانستان می‌رقصیم

روزی از روزها، یک مرد نشئه‌، وارد مدرسه‌ی مولانا می‌شود، مولانا که خود از صحنه دور است، متوجه سروصداهای عجیب و غریب طلبه‌های خود شده پنجره را می‌گشاید و دلیل شلوغی را از شاگردانش می‌پرسد؛ شاگردان به مولانا می‌گویند که این مرد نشئه وارد مدرسه شده، این مرد شراب نوشیده. بعد مولانا خطاب به شاگردان خود می‌گوید، وقتی آن مرد شراب نوشیده، شما چرا نشئه شدید؟ نتیجه‌ی اخلاقی این تمثیل مولانا این است که هیاهوی پیرامون  قضیه، دقیقاً از کسانی سر می‌زند که ربط به قضیه ندارد. اکنون اگر دیسکوتیک در عربستان سعودی گشوده شده، دقیقا ما در افغانستان می‌رقصیم و اگر عربستان سعودی مصرف شراب آزاد می‌شود، ما اینجا نشئه‌ایم.

ملت دین‌دوست و مجاهد‌پرور افغانستان، مطمین باشند که گناه شیخان و شبابان سعودی، به اعمال‌نامه‌ی آنان درج نخواهند شد. در هیچ جایی از سعودی حتا محافظه‌کارترین مفتی‌ها، قصد ندارند علیه این اقدام شهزاده بن سلمان مخالفت نشان بدهند؛ این در حالی است که در کشور ما، از منابر مساجد گرفته تا شبکه‌های اجتماعی، پر از خبر داغ تاسیس دیسکوتیک در سعودی است.

دو روز است، همین که دریچه‌ی فیس‌بوک را باز می‌کنم، به دو خوانش از این خبر سر می‌خورم؛ طیف نخست، جوانانی به اصطلاح سکولار‌اند که به گونه‌ای می‌خواهند به محافظه‌کاران و ملاها، طعنه بزنند. این خبر را با چاشنی‌های عجیب و غریب؛ چون عکس‌های برهنه‌ی زنان و بوتل شراب نشر می‌کنند که دقیقاً این عکس‌ها از سعودی نیست و تنها می‌تواند تصور پیرامون این موضوع را تقویت کند. بدین وسیله می‌خواهند محافظه‌کاران را از نگاه روحی و روانی معذب کنند. طیف دوم، همان محافظه‌کاران‌اند که پیوسته از بارتعالی، برای بن سلمان هدایت طلب کردند و گفتند که اگر قابل هدایت نیست، نیست و نابودش بگردان. و این دعوا است که مردم درد و الم انباشته شده و جنگ و خون‌ریزی را فراموش می‌کنند و با چهر‌ه‌ی متعجب و کشیده و دهان گشاد، این خبر را دهان به دهان نقل می‌کنند. آنچه در این موضوع قابل تصحیح است:

۱-عربستان سعودی، یک کشور مستقل با مرزهای معین و حکومت شاهی مطلقه می‌باشد؛ پادشاهی مطلقه، از پدر به فرزند می‌رسد. اعلامیه‌ی حقوق بشر جامعه‌ی اسلامی در سال  ۱۹۹۰ صورت گرفت. در این اعلامیه صراحتا اعلامیه‌ی حقوق بشر را، فرایند یهودی-مسیحی دانستند و رد کردند. بنابراین اعلامیه،‌ مسلمانان می‌تواند تحت حاکمیت حکومت مطلقه‌ی شاهی زندگی داشته باشند و حد شرعی بر آنان جاری شود. حکومت مطلقه‌ی شاهی، از دیدگاه سیاسی یک فرم کلاسیک و در جهان کاملاً نادر است؛ زیرا امپراتوران و شاهان فعلی‌ای که در جاپان و انگلستان دیده می‌شوند، صرفاً کاربرد نمادین دارند، و هیچ نوع صلاحیتی اجرایی ندارند. سال‌ها است که شاهان مطلقه را عملاً انقراض کردند و تنها در عربستان سعودی و چند کشور عربی دیگر می‌توان نمونه‌ی چنین حکومت باستانی را دریافت. شاهی مطلقه را می‌توانیم به در دنیای کنونی به مدیرعامل یا صاحب امتیاز یک شرکت تشبیه کنیم. در کتاب قراردادهای اجتماعی نوشتۀ ژانژاک روسو، این نوع ساختار حکومت را به لحاظ این که دستورات سریعاً قابل اجرا است می‌ستاید؛ یعنی در کل می‌توانیم بگوییم که در نظام شاهی مطلقه، حکومت یا کشور به گونه‌ی یک شرکت بزرگ اداره می‌شود. بنابر این، تصامیم ملک سلمان بدون هیچ نوع مخالفی به کرسی می‌نشیند و پارلمان و شورای علما وجود ندارد که بالای تصمیم مدیرعامل عربستان سعودی، انگشت انتقاد بگذارد. هرکس و هر شخصی که بالای حکومت و تصامیم آن انتقاد کند، کم‌ترین جزایش چوب دار خواهد بود. باید تصحیح کنیم که از نگاه عرف بین‌الملل، کشوری که دارای مرزهای مشخص جغرافیایی، جمعیت و حکومت مخصوص خودش را داشته باشد، هیچ کشوری حق ندارند، ولو به گونه‌ی لفظی مداخله کند. به یاد داریم وقتی عمران خان، نخست‌وزیر پاکستان پیرامون افغانستان اظهار نظر کرد، با شدیدترین الفاظ محکوم شد و بالاخره، حرف خود را پس گرفت. وقتی دوستان افغانستانی این‌گونه بدون ملاحظه پیرامون کشور دیگری تصمیم می‌گیرند و فرد نخست آن کشور را محکوم به مرگ می‌کنند، متوجه نتایج مخرب آن باشند، و همچنان باید بدانند که احساسات دینی‌شان مربوط خودشان می‌شود و هیچ ربطی به کشور دوم و تصامیم آن ندارد. پس به ناحق پیرامون سیاست داخلی یک کشور دیگر هیچ نوع توجیه حقوقی ندارد.

۲-متون درسی مدارس افغانستان، خیلی کهنه و فرسوده‌اند؛ چیزی از نظم جهان کنونی در آن دیده نمی‌شود. طلبه‌های بسیاری که در مدارس درس دین فرا می‌گیرند، جهان را به دو قطب تقسیم می‌کنند، دارالاسلام و دارالحرب. دارالاسلام، به معنای تمام کشورها و سرزمین‌هایی است که مردمان آن سرزمین‌ها به دین اسلام مشرف شدند و عملاً مسلمان‌اند و تمام این سرزمین‌ها باید زیر لواح یک پرچم قرارداشته باشد و در مورد اصطلاح خلافت به کار برده می‌شود، نه رییس جمهور و یا شاه.

همه می‌دانیم که پس از قرارداد وستفالیا در سال ۱۶۴۸ میلادی و متعاقب آن پیمان‌های صلح در سراسر جهانف ایده‌ای به نام «دولت-ملت» به وجود آمد. این دولت-ملت، روش جدید حکومت‌داری و اقتدار را مشخص بر جغرافیا و ملت خاص ساخت و برتمام دولت-ملت‌ها لازم بود تا احترام به حریم همسایه را بدانند و پیش از این نیز چنانچه در اسناد تاریخی وجود دارد، واژه‌ی کشور در ایران بیش از هزارسال قدامت دارد. در حقیقت حسن همجواری و پذیرش کشور در کنار و خود و در کره‌ی زمین، همان پیمان صلح است. مشخص شدن مرزها در قرن ۱۸، سراسر جهان را به ملت‌ها و جغرافیای مخصوص خودشان تقسیم کرد. پس از آن بحث دارالاسلام حتا از طرف کشورهای اسلامی اجرایی نشد. در نظم جهان کنونی اگر ویزه و پاسپورت نداشته باشید، ولو اگر فرد مشهور میان مسلمانان باشید، اجازه سفر به کشورهای اسلامی را ندارید. داستان دالحرب نیز خیلی مشخص و واضح است؛ دارالحرب به معنای این که سرزمین‌هایی که هنوز مسلمان نشده‌اند، در آن سرزمین‌ها باید جنگ جریان داشته باشد تا مسلمان شوند.

۳-فقر جنسی: در افغانستان متأسفانه بیش‌تر کوربحثی‌های ما، بر میگردد به فقر جنسی. اگر کارخانه بسته بندی گوشت آدم در عربستان سعودی ساخته می‌شد، واکنش تندی تا به این سطح نداشت. تابوی جنسی، ملکه‌ی ذهن مان شده است. درست است که دیسکوتیک در عربستان تاسیس شده و اکنون دروازه‌اش عملا به روی مشتریان باز است؛ اما باید بدانیم که واژه‌ی دسکوتیک به معنای واژه‌ی فحشا نیست، در غرب دیسکوتیک مکان برای رقص و موسیقی است. مکان کنترل شده که می‌توانید در آنجا به می‌گساری و رقص بپردازید؛ زیرا این می‌گساری و رقص در خیابان ممنوع است. غربی‌ها، با تاسیس همچون مکان‌هایی، می‌خواهند امیال انسان‌ها را در نقطه‌ی مشخصی ارضا کنند تا شهر در امان باشد. امکان دارد، دیسکوتیک عربی یا همان «نایت کلاب» نهایت کنترل شده باشد و یا اصلاً به سبک و سیاق غربی عمل کند که هیچ ربطی به کشورهای دیگر ندارد. اگر شما برنامه‌های اقتصادی ولی‌عهد عربستان را تعقیب کرده باشید، در می‌یابید که او برای جلوگیری از خارج شدن پول هنگفت خوش‌گذران‌های عربی به خارج از کشور نگران بود، و می‌خواست این‌گونه به تدریج فضای باز برای جوانان و خوش‌گذران‌های عرب مهیا کند تا اقتصاد کشور صدمه نبیند. پس همه چیز نه تنها سکس، بلکه مفاد اقتصادی و روند تدریجی باز شدن جامعه است.