چند سال پیش که نرمافزار فوتوشاپ تازه وارد کابل شده بود، از بسیار آدمها قهرمان ساخت. نرمافزار فوتوشاپ، کاری با جامعهی افغانستانی انجام که امروز صفحات اسپانسر شدهی جعلی میکنند. فوتوشاپ در او زمان واقعا به جادوگری و شعبدهبازی میماند. خودِ آدمها به خودشان شک میکردند. یک رفیق دارم میگوید: «من پروفیسور «متخصص» فوتوشاپ استم، خدای فوتوشاپ استم.» با هم قصه میکردیم، ازش پرسیدم که کار و بار فوتوشاپ با توجه آمدن نرم افزارهای جدید و افزایش وسائل ارتباط جمعی، دیگر چطور است؟ خندید و گفت: «تا زمانی که نصوار در این کشور وجود دارد فوتوشاپ کار میدهد.» نقل میکرد که همین چند روز پیش، به واسطهی فوتوشاپ برای یک پسر، دختر را گرفتیم. شوکه شدم! گفتم: «مگر چگونه ممکن است در شرایطی که ما زندگی میکنیم فوتوشاپ بتواند دختری را به پسری بگیرد؟ تعریف کرد: «یکی از جوانان سه سال پیش ترکیه رفته. فیسبوک قبلی شه خراب کده و تازه یک حساب ساخته، برادرش یک آلبوم عکسهای شه آورد به مه تحویل داد. گفت: «بیدر اینی آلبوم عکسهای بیدرم و ای هم خودت به علاوهی هزینهی هر عکس همان ۵۰ افغانی بابت دیزاین اگر کار ما شد شرینی دبل هم داری!» مه شروع کدم به فوتوشاپ کدن، یک، یک دانه دانه وایبر کرده رفتم دو ماه بعد، خبر شدم که کارش جور شده.» گفتم: «اگر شما خبر داشتید با این کارتان عذاب وجدان نمیببیند؟» گفت: «ما چه خبر!
اگه او رقم حساب کنی مه ده برابر تمام ملت سیه رویم.» ادامه داد که از سه دورهی انتخابات قبلی مجلس نمایندگان عکسهای بیشماری از نمایندگان شورای ولایتی و مجلس نمایندگان را فوتوشاپ مثبت به قول خودش کردهاست. منظور از فوتوشاپ مثبت؛ یعنی اینکه عکس خود افراد را فوتوشاپ کردهاست. ذهنام هنوز درگیر این قضیه است که مردم هنوز به فوتوشاپ اعتماد دارند. فوتوشاپ جهانی است که ما همه چیز را میتوانیم حذف کنیم یا اضافه کنیم. اگر دل مان خواست کلاغ و طوطی سنجاق میکنیم به سینهِی آسمان. اگر هم دل مان نخواست که همهی مدالهایش را میگیریم. من همهی اینها را در خلال وراجیهای قدیم مرور کردهام. حالا اضافه کنم که ما فتیش آدمهای تنها و نیمکت هم داریم. تصور کنیم یک مرد کنار این زن نشسته است. در یک روزی که زمین و آسمان شباهت زیادی به توصیف مسلمانان از بهشت برین دارد. اگر آن مرد، آدم حسابی باشد که این زن غرق نمیشود در موبایلش. مرد، مرد نبود/نیست ما هم با بیرحمی او را از کاسهی زن حذف میکنیم. آن مرد دقیقا به قاعدهی چهار بند انگشت فاصله دارد با زن؛ اما زن یک جای دیگری است. خیلی قشنگ خدایی میکنیم و پاکش مینماییم. حالا شاید هم مرد بیگناه است و زن گناهکار؛ اما ما به سبب فوتوشاپ در آن جهان، دلمان میخواهد که زن بماند و مرد پاک شود. کار خدا همین است که در هر کاری حکمتهای پنهانی خودش را داشته باشد و به هیچ احدی هم ارتباط نداشته باشد. ما بسیار عکسهای فوتوشاپ و آدمهای تنها و نیمکت داریم.