نهاد‌ها و سازمان‌های جوان‌محور

صبور بیات
نهاد‌ها و سازمان‌های جوان‌محور

طی چندین سال اخیر، آنچه که به شدت افزایش یافته و بازار خوب دارد، سازمان‌‌سازی و نهاد ساختن‌هاست. رییس بودن/شدن در چنین نهادها/سازمان‌ها چتری شده برای سوءاستفاده‌های گوناگون با روش‌های مختلف. یکی از کارکردهای زشت این نهادها و سازمان‌ها، تفویض تقدیرنامه و گرفتن برنامه‌های نکوداشت به حساب می‌رود. ۹۰ درصد از اساسنامه‌های سازمان‌ها، نهادهای مدنی، فرهنگی و مؤسسه‌های خدمات اجتماعی شبیه هم‌‌اند. حتا کمتر احزاب سیاسی‌ای را می‌توان یافت که فورمت، ساختار تشکیلاتی و تعیین اهداف، خطوط اساسی و مرام‌نامه‌های‌شان متفاوت از دیگری باشد. این‌جا به یکی از کارکردهای نادرست سازمان‌ها و نهادهای مدنی، فرهنگی و اجتماعی می‌پردازیم. کارگذاران این نهادها، جوانان دانشجو یا فارغ التحصیل از دانشگاه‌های کشور استند. مثلا چند رفیق یکجا می‌شوند با هم گفت‌وگو می‌کنند؛ دست به ایجاد نهادی می‌زنند و برای هر شش نفر پُست‌ها و موقف‌های خیالی تعریف می‌کنند. غالبا در اخیر نام سازمان یک افغانستان قشنگ می‌افزایند که تصور همه شمول بودن را نشان بدهد. پیش از این‌ که اساسنامه مورد تأیید قرار بگیرد، لوگو «نشان» و مهر یک ظرف یک روز ساخته می‌شود، چون مطمئن استند که درخواست جواز برگشت نمی‌خورد‌. شروع می‌کنند به مثلا فعالیت؛ یکی از فعالیت‌های مزخرف و پوچ این سازمان‌ها تقدیرنامه دادن حساب ناشده به مقامات بلند رتبه‌ی حکومتی و نمایندگان مردم در شورای ملی است. چهار نفر می‌روند پیش وزیر «اکس» و رییس «وای» و فلان وکیل و قومندان، پس از نشستن و احوال پرسی؛ پیش از این‌که خود و سازمان‌شان را به معرفی بگیرند، از کارکردها و فعالیت‌های چشم‌گیر «اکس» یا «وای» تعریف می‌کنند. بعد از یک عالم تعریف و لفاظی، نوبت به معرفی خودشان می‌رسد‌. ما اعضای مؤسس، بورد اجرایی و هیأت رهبری و سکرتر جنرال سازمان… افغانستان استیم. فعالیت‌های جناب شما را در تلویزیون‌ها و فیس‌بوک می‌دیدیم بارها در جلسات هیأت رهبری از شما در حضور ۱۰۰ جوان به نیکی یاد کرده‌ایم. بالاخره فیصله کردیم تا شما را ببینیم و یک برنامه‌ی تقدیر برای تان بگیریم اگر فرصت داشته باشید؟ جناب: «بسیار خوش آمدید… مه در خذمت مردم خود هستم.» یک عالم دروغ به کارنامه‌هایش می‌افزاید. «بسیار خوب‌ اس، مه از طریق چندین نهاد دیگر هم تقدیر شدیم اینه «اشاره به الماری» یک تعداد تقدیرنامه‌ها را بچا خانه بردن چون الماری گنجایش نداشت. تشکر از شما جوانای با درک؛ کوچک‌نوازی می‌کنین که ما ره تقدیر می‌کنین.» اعضای سازمان: «مسؤولیت تمام جوانان است که از چهره‌های ملی قدردانی و ستایش کنن. وزیر ، وکیل و یا…: «چه ضرورت دارید؟ ما چه سهم گرفته می‌تانیم؟» سازمان: «وله جناب ما جوانان خودجوش جمع شدیم سازمان ساختیم تا بری افغانستان مصدر خدمت شویم. شما باور کنید! تا هنوز کرایه‌ی دفتر خوده نپرداختیم. خو! خیر او ره خودمان جور می‌کنیم. مثلا در برنامه‌ی تقدیر از شما ۲۰۰ نفر مهمان دعوت می‌کنیم، ما خو جای مناسب نداریم مجبور یک هوتل بگیریم و چای و کلچه تهیه کنیم. مهمانان ما از راه‌های دور می‌آین یک کرایه موترشان را پراخت می‌کنیم دگه خیر و خلاص.« وزیر، وکیل، جنرال و… را که بلا هم زده باشد ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰۰ افغانی برای تقدیر از خودش می‌دهد. بی‌خبر از این‌که در این برنامه ۱۲ نفر دیگر از نهادها و بخش‌های مختلف تقدیر می‌شود و این جریان ادامه دارد. یکی از مشکلات عمده و چالش جدی فراروی حکومت‌داری خوب برنامه‌های نکوداشت و قدرشناسی از سوی جوانان و سازمان‌هایی است که به خاطر ایجاد روابط، گرفتن پول هرچند ناچیز و کسب شهرت انجام می‌شود‌. از طرف دیگر کسانی که برای یک امضای عادی مردم هفته‌ها انتظار می‌کشند ساعات و گاها دو سه روز مصروف و درگیر تقدیر از سوی سازمان‌های جوان‌محور استند. ایجاد سازمان‌های بی‌هدف، پروژه‌محور و مقطعی یکی از عوامل دیگر برای نادیده گرفتن نسل جوان کشور از سوی دولت‌مردان و سیاست‌مداران است. نهادها و سازمان‌های آنچنانی نه تنها برای آوردن تغییر مثبت و بهبود اوضاع موثر و کارساز نیست، بلکه پیامدهای منفی داشته و دارد.