(قسمت اول)
دغدغهی آموزش از راه دور، تنها محدود به دورهی شیوع کرونا در جهان نیست؛ بل که در سالهای اخیر و به صورت گسترده در یک دههی اخیر، آموزش و پرورش و یا تحصیلات با استفاده از ابزارهای غیر حضوری، به پیمانهی وسیع در آموزش و پرورش جا باز کرده است؛ به گونهای که میلیونها دانشجو و دانشآموز از گوشه و کنار جهان فرصت شرکت در برنامههای درسی دانشگاهها و مراکز آموزشی جهان را به دست آورده اند. ظرفیت و اهمیت آن، به گونهای است که حتا در حالی که دانشآموزان از صنف درسی حضوری هم برخوردار باشند، باز هم برای تقویت درسها و بهرهمند شدن از امکانات بهتر آموزشی در اوقات غیر رسمی خود، در صنفهای آنلاین و تقویتی با پرداخت فیس، عضو میشوند.
در شرایطی که آموزشهای حضوری در مراکز تحصیلی و آموزشی در کل جهان به دشواریهایی مواجه شده و یا هم غیر ممکن شده است و معارف و تحصیلات عالی فغانستان نیز از این همهگیری مستثنا نیست، گزینههای بدیل که همان تدریس غیر حضوری «فارغ از فضای مکتب و دانشگاه» می باشد، اجتنابناپذیر است. سؤال اصلی در حال حاضر این است که استفاده از ابزارهای مرسوم در آموزشهای غیرحضوری چگونه در افغانستان ممکن است؟ راههایی که در دنیا به صورت معمول برای آموزشهای رسمی و بیرون از فضای مکتب استفاده میشوند، عبارت از روشهای صنف معکوس، صنفهای تلویزیونی، صنفهای رادیویی، انترنت: موک (MOOC)، ویدیو کنفرانس، کانالها و چتگروپهای شبکههای اجتماعی است که هرکدام اینها ویژگیها و امکانات به خصوص خود را دارد؛ اما در افغانستان بنا به دلایلی مانند نبود امکانات و زیربناهای تکنولوژیک، فقر، بیسوادی و عدم آشنایی به استفاده از تکنولوژی، همهی این گزینهها نه تنها که بسیار پرهزینه؛ بلکه ناممکن است.
باید توجه داشته باشیم که آموزش و پرورش غیرحضوری برای معارف افغانستان هم در کوتاهمدت و هم در درازمدت میتواند دارای فوایدی و نقاط قوت هم بوده و در مواردی، با توجه به وضعیت فعلی معارف افغانستان، به دلایلی که در زیر میآورم، استفاده از تکنالوژی وگزینههای مناسب آموزش غیر حضوری، در صورت تطبیق درست، میتواند بهتر از حضور هر روزه در صنف عمل کند و یا حد اقل در پروسهی آموزش و پرورش، سهولتهای زیادی ایجاد کند.
در این یادداشت به برخی از روشهای معمول در جهان و قابلیت استفادهی آن در معارف افغانستان را مورد بررسی قرار میدهیم.
اول؛ تدریس از طریق تلویزیون
تلویزیون شاید مناسبترین راه و یگانه راه کاربردی به صورت عموم برای تدریس شاگردان معارف افغانستان باشد. سهمداران اصلی این نوع آموزش وزارت معارف و خانوادهها استند. خانوادهها باید در مدیریت وقت درسی شاگردان بیش از هر وقت دیگر سهم بگیرند. وزارت معارف در ارائه و خدماترسانی مسؤولیت اصلی را به عهده دارد. به دلیل اهمیت و یگانه راه رساندن خدمات آموزشی در وقت قرنتین که احتمالا بخش عمدهای از این سال تعلیمی را در بر بگیرد، وزارت معارف باید نه تنها که از ظرفیتهای موجود استفادهی اعظمی کند که باید به ایجاد ظرفیتهای جدیدی که دامنهی خدماترسانی آموزشی را با هر وسیلهی ممکن گسترش میدهد، اقدام کند. با امکانات و ظرفیتهای موجود به دلایل زیر تلویزیون دارای اهمیت ویژه است:
۱– قابلیت دسترسی: این که همین وسیله برای عموم مردم بدون هزینههای اضافی قابل دسترس است.
۲– با استفاده از تلویزیون میشود برترین استادان معارف را در دسترس همه شاگردان و به صورت رایگان قرار داد. با این وسیله میشود که استادان نخبهی معارف را برای ضبط درسهای باکیفیت که شاگردان معمولا در ولسوالیها و بسیاری از مکاتب دولتی و خصوصی به آن دسترسی ندارند، دعوت کنند.
۳– با ضبط کردن یک سالهی برنامهی درسهای معارف، گنجینهی بزرگی از مواد درسی در دسترس اهالی معارف قرار میگیرد. این روش فواید زیادی دارد:
الف. با ضبط کردن یک بار این درسها و پخش آنها از طریق تلویزیون و گذاشتن آن روی انترنت، شاگردان میتوانند از طریق تلویزیونهای خود آن را ضبط کنند و ضبطشدهی آن را در سی دی، دی وی دی و یا مبایلهای هوشمند و کمپیوترهای خود شان به تکرار بشنوند.
ب. دستاندرکاران معارف میتوانند نخبهترین استادان را استخدام کنند تا با داشتن وقت کافی و امکانات مناسب، با کیفیتترین درسها را برای شاگردان معارف یک بار و برای همیشه تهیه کنند. این درسها برای تمام شاگردان و حتا در مواردی بهتر از رفتن شاگردان در مکتب است؛ چرا که آنطوری که ما میدانیم، شماری از استادان مکاتب توانایی تحلیل و تدریس حتا همین کتابهای درسی معارف را ندارد و در بهترین صورت، استادان لایق معارف تنها توانایی فهم کریکولم و بعضی از مهارتهای تدریس را دارند؛ بنا بر این، این درسها سطح تدریس و دانش را در معارف کشور بالا میبرد.
ج. ضبط شدن این درسها در قدم اول برای ارتقای ظرفیت استادان معارف و در گام دوم کمکدرسی خیلی خوب برای همیشه خواهد شد. حتا بعد از شروع درسها استادان و شاگردان میتوانند این درسها را برای کمک درسی و بالابردن سطح دانش خود شان به کار ببرند.
دولت برای این کار حد اقل دو تا تلویزیون در اختیار دارد: معارف، ملی و شبکههای محلی تلویزیون ملی در ولایات. بر علاوهی تلویزیون معارف و تلویزیون ملی، باید از دیگر شبکههای خصوصی هم حد اکثر استفاده برای معارف صورت بگیرد.
به نظر من تلویزیون ملی را به گروهی از استادانی که توسط وزارت معارف استخدام میشوند تا در همین مدت از تلویزیون به شاگردان درس بدهند، اختصاص بدهند و تلویزیون معارف را هم تا حد ممکن برای همین مدت که مکاتب تعطیل اند، باید به دست استادان نخبهی مکاتب کابل بسپارند. از استادان مسلکی مکاتب باید استفاده صورت بگیرد. این کار سبب تنوع درسها در معارف شده و گنجینهی معارف را پربارتر میکند.
مشکلاتی که پخش تلویزیونی به دنبال دارد
باید توجه داشته باشیم که تلویزیون با تمام ظرفیتهایی که دارد، با محدودیتهایی هم دچار است که مهمترین آنها عبارت اند از:
الف. در مناطق ناامن کشور که که زیر کنترل مخالفان دولت قرار دارد و یا به دلایل مشابه، تلویزیون ممنوع است.
ب. مناطقی که برق ندارد. اکثریت روستاها و بعضی از شهرها برق کافی برای دنبال کردن برنامههای آموزشی تلویزیونی ندارند؛ مثلا اگر یک خانواده سه دانشآموز داشته باشد و هر کدام شان روزانه چهار ساعت درسی بیستدقیقهای داشته باشند، این خانواده روزانه حد اقل به چهار ساعت برق نیاز دارد.
ج. اقلیتهای زبانی مانند اوزبیکی، بلوچی، ترکمنی و غیره که به زبان خود شان آموزش میبینند و معارف ظرفیت تولید و یا امکانات پخش تلویزیونی برای همهی شان را ندارد.
وزارت معارف باید آمادگیهای لازم برای جبران کردن این محدودیتها و راههای بدیل پیدا کند.
ادامه دارد…