یکی از اساسیترین مشکلات شهر کابل، ترافیک سنگین و نبود مقررهی اجرایی در مورد حمل و نقل عمومی مثل بس، کاستر و تونس است. جمعیت چند میلیونی با جادههای کم عرض و باریک با موترهایی که در هر طرف بدون اینکه علامت پارک ممنوع باشد. دستفروشان و کراچیبانهایی که در سطح شهر از پیادهروها تا داخل جادههای عمومی، بساط پهن کردند و امرار معیشت میکنند که خود نیازمند پرداخت جداگانهای است.
آنچه همهی ما هر روز تجربه میکنیم، استفاده از تونس و کاستر و ملی بس است. با وجودی که چوکیهای پر و همه ایستادهاند ولی شاگرد راننده فریاد میکشد: «چوکیها خالی،چوکیهای خالی» ما هم سوار میشویم. نه اینکه او میگوید چوکی خالی است، بلکه چندان توجهی به آن نمیکنیم. بحث بر سر این نیست که چرا وقتی میبینیم چوکی خالی نیست بازهم سوار میشویم که باید رعایت شود ولی رعایت چند نکته در کمترشدن ترافیک و راهبندان کمک میکند.
نخست توقف در ایستگاههای تعیین شده است. بسها فقط در ایستگاههایی که تعیین شده توقف کنند و مسافران نیز این را درک کنند و بفهمند که اگر در هر نقطهای توقف صورت گیرد، چقدر از وقت دیگران به هدر میرود و بر راهبندان میافزاید. بعد، توقف مشخص و هرچند کوتاه، به همان میزان در سرعت رسیدن به مقصد کمک میکند. توقف در ایستگاهها نباید بیش از چهار دقیقه ادامه یابد درحالی که فعلا اگر بخواهی از قلعهی نو به پل سوخته بروی، یک ساعت طول میکشد آنهم اگر راهبندان نباشد. هرچند نکتههای زیادی وجود دارد ولی خب آقای سردبیر فرمودند که اینجا نباید بیش از ۲۰۰ کلمه شود. حالا نزدیک تقریبا ۳۰۰ کلمه شده. باید در استفاده از کلمات اقتصادی رفتار کرد.