بی‌عدالتی جنسیتی در نظام تعلیمی افغانستان

بتول سید حیدری
بی‌عدالتی جنسیتی در نظام تعلیمی افغانستان

ادمه‌ی شماره‌ی قبلی

۳-دیدگاه فمینیستی

انقلاب صنعتی سبب کشیده‌شدن تمام اقشار جامعه، ازجمله زنان و اطفال به بازار کار شد. تا قبل از انقلاب صنعتی، ضعف فیزیکی و جسمانی زنان، مانع از مشارکت آنان در نیروی کار تولیدی می‌شد. کار در دوران صنعتی با تکنولوژی‌های خودکار، پیش‌شرطی برای حضور زنان در عرصه‌ی اجتماعی و میدان کار شد. در واقع انقلاب صنعتی، تاثیری دوگانه بر وضعیت زنان داشت. اول تقسیمات طبقاتی را توسعه داد و نخبگان جدیدی شامل زنان را پدید آورد؛ به‌گونه‌ای که این اقلیت در مقایسه با زنانی که فاقد مهارت‌های کار با تکنولوژی جدید بودند، از امتیازاتی برخوردار شدند. برای مثال در سال ۱۹۸۰ زنان دارای تحصیلات دانشگاهی در مقایسه با زنان دارای تحصیلات ابتدایی، دست‌مزد بیشتری دریافت می‌کردند. این امر به‌نوبه‌ی خود اهمیت تعلیمات را برای زنان آشکار کرد و انگیزه‌ی آنان را برای کسب آموزش و تحصیل در سطوح بالاتر افزایش داد. از سوی دیگر، حضور زنان دربازار کار – که حیطه‌ای مردانه تلقی می‌شد- منجر به پایین‌آمدن دست‌مزد مردان شد و از این روی با مقاومت‌ها و مخالفت‌های مردان مواجه شد. به ‌این ‌ترتیب زنان دریافتند که به‌عنوان زن، دارای منافع مشترکی با زنان دیگر جوامع و منافعی متفاوت با منافع مردان استند. این امر، طرفداران حقوق زنان را به واکنش واداشت و موجب شد نظرات متفاوتی در رابطه با حقوق زنان مطرح شود. این نظرات باوجود گوناگونی در وهله‌ی نخست، پرسش‌های مشابهی را مطرح می‌کرد، ازجمله نقش آموزش در بازتولید روابط جنسیتی. چرا زنان و مردان نقش‌های متفاوتی در جامعه دارند؟ آیا مکتب می‌تواند روابط جنسیتی را در جامعه از بین ببرد؟ این سوال‌ها که سازمان و محتوای تعلیم را مورد کنکاش و چالش قرار می‌داد، باعث شد به‌تدریج نظام‌های تعلیمی کشورهای پیشرفته در جستجوی راهکارهایی برای حل معضلات موجود برای داشتن فضای سالم‌تر و جامعه‌ی پویاتر گام‌های اساسی بردارند تا بتوانند از نیروی بشری جمعیت انسانی خودشان به نحو شایسته استفاده ببرند و موفق هم شدند.

در افغانستان اما؛ هنوز در نظام تعلیمی کشور «دیدگاه کلاسیک» همچنان بااقتدار حاکمیت می‌کند و همین مسأله باعث می‌شود تا هرگونه تلاش برای بِه‌سازی فضای جامعه نسبت به حضور زنان منجر به شکست شود؛ چون تا وقتی که پایه‌های تعلیمی و تربیتی معارف کشور مورد بازبینی و بازنویسی با حضور زنان و مردان؛ متخصصان آگاه و فعال صورت نگیرد عدالت جنسیتی در افغانستان به شکل پروژه‌های زودگذر باقی خواهد ماند. واقعیت این است که در افغانستان نگرش معلمان هم به محصلان دختر و پسر فارغ از تعصب‌های جنسیتی نیست و تعدیل و تغییر این نگرش می‌تواند در تحقق هدف تساوی آموزشی تاثیر به سزایی داشته باشد و ازاین ‌رو برای داشتن جامعه‌ی سالم و زنان موفق در عرصه‌ی اجتماع باید اقدامات جدی در زمینه‌ی تغییرات نظام تعلیمی و تربیتی افغانستان صورت بگیرد و هرگونه حرکت در جهت تحقق نسل سالم در افغانستان بدون واژگونی کامل ساختار فعلی آموزشی که هم از طریق کتاب‌های آموزشی و هم توسط معلمان، علایق مردانه را در اولویت قرار می‌دهد، بی‌فایده خواهد بود.