کرونا بروید خانه‌ی تان

صبح کابل
کرونا بروید خانه‌ی تان

نویسنده: بهزاد برمک

رویکرد و عمل‌کردها در افغانستان، بیش‌تر مصداق ضرب‌‌المثلی است که می‌گوید: «نه به آن شوریِ شور نه به این بی‌ نمکی»! از همین رو، جنگ همچنان ادامه دارد؛ با چهره‌‌ها، بازی‌گران و اهداف متفاوت و مختلف؛ قربانی آن اما هم‌چنان یکی است؛ مردم افغانستان از همان آغاز تا هم‌‌اکنون. باید اراده‌ی سیاسی برای دوستی و هم‌کاری را در عمل، پیاده کرد.

ارزش‌های زیادی وجود دارد که می‌توانند سنگ بنای یک زندگی خوب باشند. حشر، کارهای داوطلبانه، دست‌گیری، کمک نقدی، آگاهی‌دهی، تسامح، وقف، ایثار و از خودگذری به راحتی قادر اند در زندگی اجتماعی حضور و اثرگذاری داشته باشند و دست یافتن به آن‌ها کار آسانی است؛ پس به دنبال ارزش‌های مادی نباشیم.

مقصود نهایی از زندگی هیچ‌گاه داشتن خانه‌ی رؤیایی نیست؛ داشتن ماشین گران‌قیمت یا حساب‌های بانکی پُر از پول هم نمی‌تواند نهایت لذت را برای ما فراهم کند. هدف آخری از زندگی، خوب زنده گی کردن و حس کردن آن است.

از سوی دیگر چند روز پیش استاد همایون بی‌ریا، در صفحه‌ی فیس‌بوکش نوشته بود: «صادقانه و بی‌ریا عرض کنم، من از مرگ توسط کرونا ویروس هراسی ندارم، هرگز! اما تا رسیدن مرگ، از تراژیدی‌ها و محرومیت‌های موجود در محیط هراسانم. خدایا!»

اضطراب؛ احساس طبیعی است که تقریبا همه‌ی ما آن را تجربه می‌کنیم و با وجود تصور نادرستی‌ای که وجود دارد، گاهی اوقات اندکی تشویش واقعا لازم و ضروری  است؛ مثلا داشتن استرس کوچک به خاطر آزمونی که پیش رو دارید، شما را وا می‌دارد تا با احساس مسؤولیت بیش‌تری بکوشید.

دوستان و هم‌وطنان عزیز: از شکست نهراسید. از آن به عنوان پله‌ی ترقی، استفاده کنید. دروازه را به روی گذشته ببندید، سعی نکنید اشتباه‌ها را فراموش کنید؛ اما در کنار شان متوقف هم نشوید. به آنها اجازه ندهید حتا ذره‌ای از انرژی، زمان یا آزادی، عمل شما را بگیرند.

افراد با انگیزه در ایام قرنطین و وضع محدودیت‌های روزانه و حصر خانگی هرگز از تلاش دست برنمی‌دارند. آن‌ها رؤیاهای شان را بدون نگرانی دنبال می‌کنند. چیزی به اسم محدودیت در ذهن آنان وجود ندارد و هر کس در درونش نیروی محرکی دارد که او را به جلو می‌راند.

به هر صورت، این روزها عالم و آدم توصیه می‌کنند در خانه بمانید که این خود یک اتفاق نادر است تا به کم‌بودهای موجود، توجه کرده و برای رفع موانع، متحد شده و چاره‌ای بیندیشیم. این تنها کاری است که می‌‌تواند ما را از این وضعیت رقت‌‌‌انگیز برهاند.