نویسنده: عبدالمنان قیومی
تبعیض پدیدهی شومی است که به عنوان یک شهروند و جوان، از آن متنفرم. تبعیض انواع گوناگون دارد؛ به طور نمونه، تبعیض زبانی، قومی، مذهبی، و جنسیت. وجود هر یک از آن، میتواند عامل مخرب در جامعه باشد. وقتی که تبعیض در یک جامعه باشد، همه به شمول نسل آگاه و با دانش آن را دچار میکند و جامعه آهسته آهسته و به تدریج، به سوی فلاکت و بدبختی میرود که باتأسف، وطن ما از آن مبرا نیست و حتا زمامداران درجه اول ما، در تبعیض قومی و زبانی غرق اند؛ اما افغانستان که در منجلاب انواع گوناگون تبعیض افتاده است، نمیتواند بر آن غالب آید.
جنگ، پدیدهی زشت دیگر برای آدمی است که سالهاست مردم ما آن را تجربه میکنند. در این مدت، خانوادههای زیادی جگرگوشههای شان را از دست داده و روزانه سربازان وطن از بین میروند؛ اما صلح که مثل «هوا برای نفس کشیدن» برای مردم ما ارزش دارد، هنوز دور است. فقر مشکل دیگری است که دامن همه را گرفته و رها نمیکند. خانوادههای بی سرپناه و کودکان سرگردان در کوچه و سرکها روز به روز بیشتر میشود.
بیکاری موجب شده است که آدمهای تحصیلکرده، چشم به روی حقایق بسته و دنبالهرو زورمندان شوند و فرهنگ نامیمون و ناپسند لمپنیزم شکل بگیرد. برای همین است که فضای مجازی پر از تعریف و تمجید کاذبانه است؛ مداحیهای که مصداق بارز هنر در پای خوکان ریختن است. مسألهی که نشان از عدم شکلگیری زمینههای روشنفکری به دلیل وابستگیها است که کاش چنین نبود و قلم به دستان ما رسالت روشنگری شان را به درستی به پیش میبردند، بدون رعب و وابستگی به جریان، نحله و یا گروه خاص.
زمانی که طالبان وارد چرخهی سیاسی کشور شدند، مردم از جنگ خسته بودند و آنها با شعارهای فریبنده و با حمایت استخبارات، پول و اسلحهی کشورهای گوناگون وارد شدند و جنگ بیش از هر زمان دیگری در کشور نهادینه و ابعاد تازه و مخربتری به خود گرفت. آنها که با ظاهر دیگری آمده بودند؛ اما قصد شان چیز دیگر بود که در طول زمان مشخص شد. ظاهر طالبان که بیرق سفید صلح در دست داشتند، فریبنده بود و آنها حتا استاد شهید «برهانالدین ربانی» را نیز فریب دادند. در کتاب افغانستان و پنج سال سلطهی طالبان –نوشتهی وحید مژده- آمده است که «ظاهر ساده و بیپیرایهی طالبان هر کسی را تحت تاثیر خود قرار میداد.» یکی به نام قاضیزاده پس از سقوط طالبان، به نویسندهی کتاب گفته است: «من وقتی ظاهر آراستهی طالبان را نخستین بار دیدم، به استاد «برهانالدین» گفتم که اگر باطن آنها مانند ظاهر شان باشد، آنان مسلمانان واقعی اند و هیچ کسی را در برابر آنان توان مقاومت نیست. در غیر آن ، این گروه فوق العاده خطرناک است و وجود شان بیش از این که برای افغانستان مضر باشد، به اسلام مضر خواهد بود.» طالب، هیچگاه خواهان اصلاح نبوده و تنها به دنبال قدرت است که در طول سالها ریختن خون مردم مسلمان مشخص است. این قدرتطلبی، سالهاست مردم افغانستان را به خاک و خون کشانده است. با وجود این همه، این روزها کرونا یک چالش جهانی و جدی در کشور است.
به امید روزی که پدیدههای شوم مثل طالب، جنگ، تبعیض، فقر و کرونا از افغانستان دور شود.