ورزش قهرمانی و همگانی دو مقولهی جدا اما وابسته به یکدیگر اند. توسعهی ورزش همگانی و نهادینه شدن ورزش، موجب رشد ورزش قهرمانی میشود. پیشرفت ورزش قهرمانی و درخشش آن، باعث دلگرمی و گرم شدن تنور ورزش در کشور خواهد شد.
به همان اندازه که ورزش همگانی، معطوف به سلامت عمومی جامعه بوده و رویکرد جمعی دارد؛ ورزش قهرمانی نیز در ایجاد انگیزه و حس غرور جمعی برای روی آوردن مردم به ورزش نقش دارد. وقتی روند توسعهی اماکن و زیرساختهای ورزش با اقبال عمومی، سریع باشد؛ تعادل بازار داد و ستد ورزش فراهم میشود.
نتیجهی این داد و ستد را ما در رقابتهای قهرمانی فوتسال جوانان آسیا دیدیم. درست است که برخی بازیکنان تیم ملی افغانستان از جمع مهاجران ایران بودند؛ اما سرمایهگذاری بخش خصوصی، برای ساخت سالنهای فوتسال در کابل و سایر شهرهای کشور، در نمایش تیم ملی فوتسال جوانان، بیتأثیر نبود.
درخشش بچههای ما ضمن آن که موجب غرور و افتخار بود، دروازههای رشد و پیشرفت را برای آنان باز کرد. در جریان همین رقابتها بود که ملیپوشان با استعداد افغان زیر ذرهبین تیمهای باشگاهی قارهی کهن قرار گرفتند که خوشبختانه نتیجهاش، پیوستن «فرزاد محمودی و سیدحسین حسینی» برای یک فصل به تیم «الغبیری»، در لیگ برتر فوتسال لبنان است.
با راه یافتن ورزشکاران به لیگهای دیگر و لژیونر شدن، آنان میتوانند از این مسیر، ضمن کسب تجربه و داشتن تمرینهای منظم، نیازمندیهای زندگی شان را نیز تأمین کنند. حضور این بازیکنان در لیگهای بُرونمرزی، انگیزهی دیگران را برای تلاش بیشتر افزایش خواهد داد. ورزشکاران جوانتر، با الگو قرار دادن ملیپوشان لژیونر، دورنمای زندگی ورزشی خود را ترسیم و با انگیزهی مضاعف، تلاش خواهند کرد.
این خود به خود موجب پرشدن سالنها و گرم شدن رقابتهای فوتسال خواهد شد.
پس، ورزش قهرمانی و همگانی با وجودی که سازوکار مجزا دارند؛ اما کاملا با یکدیگر پیوسته و مرتبط اند. حضور این بازیکنان و پوشش رسانهای آن پُراهمیت است تا مردم نتیجهی تلاش ورزشکاران را ببینند.
مزیت بعدی حضور قهرمانان ورزش در لیگهای دیگر، معرفی فرهنگ، توانایی و کشور مان به دنیا است. همین است که میگویند قهرمانان ورزش، نمایندهی مردم خود در بیرون استند.