نویسنده:حضرت الله جویا
مهاجرت و فرار مغزها پدیدهی تاریخی و بینالمللی است؛ به گونهای که برخی دانشمندان معتقد اند، هجرت با تمدن یکجا بوده و تمدنها زادهی مهاجرت اند. اگر بخواهیم برای یکبار به تاریخ برگردیم و بر زاویههای گوناگون مهاجرت و تمدن نگاهی بیندازیم، خواهیم یافت که از آغاز پیدایشِ آدم، مهاجرت جریان داشته و آغاز شده است.
این مهاجرتها در اثر نابسامانیهای اقتصادی، امنیتی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ادبی بوده اند. بزرگترین متفکران جهان؛ چون پیامبران، صوفیان، شاعران، ادیبان، نویسندگان، حکمای چون ارسطو، ولتر، مارکس و… برای عبور از وضعیتِ نا بسامانِ موجود و رسیدن به شرایطِ مطلوب زندگی، روی به مهاجرت آورده اند. میتوان گفت که پدیدهی فرار مغزها منوط و مختص به افغانستان نبوده؛ بلکه تمام کشورهای دنیا با این مشکل دست و پنجه نرم میکنند.
برای آن که چرا بیشتر جوانان و نیروی انسانی افغانستان روی به مهاجرت آورده اند، نکاتی را نوشته ام: فقر، بیکاری، نبود امنیت، عدم انطباق تخصص فارغالتحصیلان با نیازمندیهای جامعه و کشور، ناهمگونیهای فرهنگی، نبود شایستهسالاری و نسپردنِ کار به اهلِ آن، نبودن اقتصادِ دوامدار در کشور؛ وابستگی به کمکهای خارجی و بینالمللی، نبودن توازنِ ثروت و فاصلهی طبقاتی در کشور، پایین بودنِ آزادی اندیشه و بیان، روشهای آموزشی کاملا ناکارا در مراکز آموزشی و دانشگاهها، استبداد، تباری و سنتی بودن فرهنگ سیاسیسنتی توأم با افکار و اندیشههای قومی- قبیلهای در کشور، میراثی بودنِ کُرسیهای دولتی و کاری از طرفِ تیکهدارن و رهبران سیاسی، در حاشیه بودنِ مردم در تصمیمگیریهای بزرگِ سیاسی و سرنوشتساز، نبودنِ مصؤونیتِ سیاسی و اجتماعی در مراکزِ اکادمیک برای اظهار نظر نخبهگان و ناامیدی مردم و جوانان به آیندهی بهتر.
یکی دیگر از دلایل تشویق مردم و جوانان به ترک افغانستان در کنار ناامنیها، مشکلات اقتصادی، سیاسی، علمی و فرهنگی، تجربهی سالهای گذشته است. از سال ۲۰۰۱ به بعد که حکومت طالبان سرنگون شد، تعداد زیادی از افغانهایی که سالها در اروپا زندگی کرده بودند، به افغانستان بازگشتند و با وجودِ این که تعداد زیادی از این افراد تحصیلات و تخصص هم نداشتند، فقط به دلیل این که از خارج باز گشته و بر زبان خارجی مسلط بودند، فرصتهای شغلی خوب به دست آوردند.
این تجربهها و صدها ناهنجاری دیگر موجب شد تا بسیاری از جوانانی که امروز راهی اروپا و بقیهی کشورها شده اند، فکر کنند که رفتن به اروپا به آنها پرستیژ و شخصیت میبخشد تا اگر احیانا روزی مجبور به بازگشت به کشور شوند، وضعِ بهتری خواهند داشت.
این را میدانیم که دلیل اصلی باز شدن دروازههای اروپا به روی مهاجران نیاز آنها به کارگران ارزان است. به صورت کلی، کشورهای اروپایی به دلیلِ کاهش رشد جمعیت، بلند رفتن سن ازدواج و فرسوده شدن اتباع شان، نیاز به قوای کارِ جوان و ارزان دارند. کشورهای اروپایی، با کاهش جمعیت مواجه اند. بنا بر این، رفتن تعداد زیادی مهاجر که توقع زیادی هم از دولت ندارند، در طولانیمدت میتواند به نفع کشورهای مهاجرپذیر باشند. در میان مهاجران تعداد زیادی از آنان تحصیلکرده و متخصص اند که برای کشورهای اروپایی، سرمایهی انسانی محسوب میشوند.