تا سه ماه دیگر؛ گرسنگی گلوی آموزگاران مکتب‌های خصوصی را بیش‌تر می‌فشارد!

احمدعلی حسنی
تا سه ماه دیگر؛ گرسنگی گلوی آموزگاران مکتب‌های خصوصی را بیش‌تر می‌فشارد!

پیش از این میرویس بلخی، سرپرست وزارت معارف گفته‌ بود که آنان تلاش دارند تا «معاش آموزگاران مکاتب دولتی و مکاتب خصوصی یک‌نواخت شود» و تاکید کرده بود که «برای تمامی آموزگاران باید تقاعدی داده شود، همه‌ی آموزگاران باید دارای سرپناه باشند، هم‌چنان باید برای آموزگاران مکتب‌های خصوصی نیز زمین در نظر گرفته شده و مصوونیت کاری آموزگاران مکتب‌های خصوصی جزو یک مقرره‌ی زمانی در وزارت معارف است.» آقای بلخی، به عنوان فرد مسوول در وزارت معارف، با تلاش‌های همه‌جانبه‌ی خود برای تطبیق برنامه‌های دهه‌ی تحول در وزارت معارف به مردم اطمینان داده ‌بود. وی تا این مدت به هر امکانی متوصل شد و وعده داده بود که دانش‌آموزان فعلی را به «شهرندان مسوول، پویا و متخصص» تا پایان دهه‌ی تحول و بعد از آن تبدیل کند. همراه با امیدواری برای ایجاد تحول در معارف افغانستان، آفت پیش‌بینی ناشده‌ای به اسم کرونا، درخت امیدواری و تغییر مثبت در معارف افغانستان را ناخواسته به لرزه در آورد و بیش از هر چالشی تا کنون با از بین بردن فرصت‌های پیش‌بینی شده برای آموزگار و دانش‌آموز، سد راه تطبیق برنامه‌های وزارت معارف شده‌است.

کرونا کماکان به جز از رخصتی‌های سه ماه زمستان در مناطق سردسیر، آموزگاران و دانش‌آموزان را تا کنون عملن مدت سه ماه به اجبار خانه‌نشین کرده ‌است. در این میان، وزارت معارف بر اساس بودجه‌ی پیش‌بینی شده، معاش آموزگاران مکاتب دولتی را پرداخت می‌کند و همراه با آن تطبیق برنامه‌های آموزش آنلاین را نیز روی دست دارد. هرچند تدریس آنلاین بنا بر کم‌بود امکانات و عدم فرهنگ استفاده‌ی درست آموزش از راه دور، آن‌چنان‌که باید به همه در سراسر افغانستان قابل دست‌رس نیست؛ اما تا جایی بهتر از هیچ کاری نکردن از سوی وزارت معارف است. از سویی، بنا بر تشدید شیوع ویروس کرونا در افغانستان، کمیته‌ی مبارزه با کرونا، تعطیلی مراکز آموزشی دولتی و خصوصی، ورزش‌گاه‌ها و سالون‌های عروسی را تا سه ماه دیگر تمدید کرده و گفته ‌است که تا سه ماه دیگر، مراکز آموزشی دولتی و خصوصی نباید برای تدریس حضوری داخل کلاس‌های درس به صورت جمعی اقدام کنند. این یعنی به جز از رخصتی‌های زمستان، در سال آموزشی ۱۳۹۹ شش ماه دروازه‌ی خانه‌ی معارف در افغانستان رسمن بسته‌است و گفته شده ‌است تا این مدت، به جز آموزش از راه دور یا آموزش آنلاین، هیچ امکان جبران برای فرصت از دست‌رفته وجود ندارد.

نگرانی بیش‌تر از این، دامن‌گیر بخش‌ آموزش خصوصی در کشور است؛ به خصوص مکاتب خصوصی. موسسه‌های تحصیلات عالی خصوصی، کماکان با تطبیق برنامه‌ی آموزش از راه دور یا آنلاین می‌توانند با اخذ فیس از محصلان، جبرانی بر کاستی بودجه از وقوع پیش‌آمده داشته‌باشند؛ اما مکاتب خصوصی در این پله نمی‌گنجند و نمی‌توانند با تطبیق برنامه‌ی آموزش از راه دور از بازدهی مثبت آن خوش‌بین باشند، هر چند شماری از مکاتب خصوصی بابت دریافت فیس از خانواده‌های دانش‌آموزان اقدام به این کار کرده بودند؛ اما شنیده می‌شود که آنان نیز بعد از این بابت نارضایتی خانواده‌های دانش‌آموزان و عدم نتیجه‌ی مطلوب، روند تطبیق آموزش از راه دور را متوقف خواهند کرد.

شماری از مکاتب خصوصی که تا پایان سال آموزشی مطابق با قرارداده ۹ماهه به آموزگاران خود معاش پرداخت می‌کنند، بعد با شروع سال آموزشی جدید، قرارداد آموزگاران و کارمندان شان را برای ۹ ماه دیگر از نو امضا می‌کنند، مشکلی جدی‌تر و آینده‌ی مبهم‌تر در انتظار این‌دسته از آموزگاران خواهد بود. با این وجود، با رسیدن تعطیلی‌های اجباری ناشی از خطر شیوع کرونا تا کنون، مدت شش ماه می‌شود که این آموزگاران هیچ معاشی از ناحیه‌ی مسلک شان دریافت نکرده‌اند.

پرس‌وجویی که از چندتن از مسوولان مکتب‌های خصوصی در کابل داشتم، آنان گفتند که با آغاز سال جدید آموزشی، به تناسب فیس دریافتی از خانواده‌های دانش‌آموزان، معاش ماه حمل و ثور آموزگاران را پرداخته‌اند. عده‌ای از مکتب‌های خصوصی، صرف پول انترنت آموزگاران را برای تطبیق آموزش آنلاین تا کنون پرداخت کرده‌اند و به آموزگاران‌شان وعده داده‌اند که در صورت دریافت فیس مکمل از خانواده‌های دانش‌آموزان، معاش دوره‌ی قرنطین را نیز به آموزگاران پرداخت خواهند کرد؛ در غیر آن هیچ معاشی نمی‌توانند به آموزگاران شان پرداخت کنند. عده‌ای از این مکتب‌ها ۵۰ تا ۸۰ درصد کم‌تر – بیشت‌تر معاش کارمندان شان را پرداخت کرده‌اند؛ اما برخی از این مکتب‌ها با آموزگاران شان فسخ قرار داد کردند و هیچ مبلغی به آموزگاران شان نه پرداخته‌اند. هم‌چنان قابل یادآوری‌ است، شماری از مراکزی‌که بر مبنای فعالیت متمرکز به ارایه‌ی خدمات آموزشی یا به صورت غیر انتفاعی فعالیت می‌کنند، سه ماه زمستان را با قرارداد یک‌ساله به کارمندان شان معاش پرداخت می‌کنند. ولی بلای کرونا، بساط این نهادها را نیز خالی کرده‌ است و دست آنان را بابت پرداخت معاش کامل یک‌ساله‌ی کارمندانش بسته‌است و نمی‌توانند معاش دوره‌ی قرنطین آموزگاران و کارمندان شان را به صورت مکمل پرداخت کنند. چنان‌چه تا کنون شمار مشخصی از این نهادها از پرداخت معاش آموزگاران و کارمندان‌شان از شروع سال آموزشی تا ختم دوره‌ی قرنطین به طور کلی عذر خواسته‌اند.

بر حسب تعطیلی‌های ناشی از جلوگیری شیوع ویروس کرونا، یک جمع قابل ملاحظه‌ای از قشر تحصیل‌کرده و صاحب کار در کشور به جمع بی‌کاران اضافه شده ‌اند. نظر به آماری به دست آمده در سراسر افغانستان به تعداد ۲۹۰۰ باب مکتب خصوصی فعال است که اگر به صورت میانگین برای هر مکتب خصوصی از ۲۰ تا ۳۰ آموزگار یا کارمند در نظر بگیریم، شمار آموزگاران مکتب‌های خصوصی در افغانستان به ۵۸۰۰۰ تا ۸۷۰۰۰ نفر آموزگار می‌رسند که بی‌کار شده‌اند. شماری از این آموزگاران تا ختم مدت قرنطین، به مدت ۹ ماه و شماری از آنان مدت شش ماه مجبوراند در تنگ‌نای شدید اقتصادی به سر برند.

از سویی، دیروز شنبه (۱۷ جوزای ۱۳۹۹) شماری از آموزگاران مکاتب خصوصی در کابل دست به اعتراض زدند و از حکومت خواهان هم‌کاری جدی با آموزگاران مکاتب خصوصی شد‌ند. آنان می‌گویند که آموزگاران مکاتب خصوصی و نهادهای آموزشی خصوصی با وزارت معارف به صورت مستقیم هم‌کار ‌اند و هم‌چنان اضافه کردند که تا کنون نظر به قانون، به صورت منظم مالیه داده‌اند. آنان تاکید کردند که اکنون وقت آن است که دولت در تنگ‌نای مشکلات اقتصادی ناشی از تعطیلی طولانی مدت بابت جلوگیری از شیوع ویروس کرونا، آنان را فراموش نکرده و به آنان کمک کند. هم‌چنان آنان یادآور شدند که با وجود سرازیر شدن میلیون‌ها دالر کمک جامعه‌ی جهانی به بخش آموزش در افغانستان، دولت باید حمایت از بخش آموزش خصوصی را در اولویت قرار دهند.

با توجه به عقیم شدن میدان کاروبار و فرصت‌های کاری از دست‌رفته در کشور، آموزگاران و کارمندان مکتب‌های خصوصی نمی‌توانند بیرون از محل کار سابق شان جای دیگری جویای وظیفه شوند. چون بازار کار روزانه با کسادیِ که از قبل در آن حاکم بود، امکان جذب یک آموزگار را به مزدورکاری دارد و نه وضعیت معشیتی آنان پیش از این به حدی بود‌ه‌ است که بر علاوه‌ی سه ماه گذشته، سه ماه دیگر را نیز کفاف کند. پس بهتر است تا پیش از این‌که «دست دیگر معارف» از شدت گرسنگی بلرزد، دولت آن را با حمایت مشخص مالی بگیرد و نگذارد گلوی آموزگاری که پیش از این با تکرار الفبا تر و تازه می‌شد و با تبدیلی زنگ درسی قوت می‌گرفت، با فریاد نان خشک شود.