نویسنده: میلاد باور
این روزها نشر تصاویر در رسانههای اجتماعی حتا از کوچکترین کمک به نیازمندان و کودکان کار، به فرهنگ جدیدی تبدیل شده است. نشر تصاویر کودکان نیازمند توسط نهادهای خیریهای که به آنها کمک میکنند، میتواند در آینده، تأثیرات منفیای روی شخصیت آنان بگذارد؛ چون توقع نمیرود که وضعیت این کودکان، در آینده نیز چنانچه هست، باقی بماند.
کودکی، دوران رشد شخصیتی انسان است و به نوعی، آیندهی روشن و تاریک کودک را رقم میزند. در افغانستانی که بیش از ۵۳ درصد مردم پیش از شیوع کرونا با فقر چندبعدی درگیر بودند که با شیوع کرونا، گراف آن بالا هم رفته است. فقر و نبود سواد در بیشتر این خانوادهها، باعث شده است که آنان در مقابل نشر تصویر و ویدیوی از کودکان شان توسط نهادهای کمکرسان بیتفاوت باشند؛ بیتفاوتیای که کار دست نهادهای خیریه داده است تا برای اعلان کمک یک خریطه آرد یا چیز دیگری، ویدیوی کودکی را بگیرند و از آن، وسیلهی تبلیغاتی و فخرفروشی بسازند.
با در نظرداشت قوانین کنوانسیون حقوق اطفال، تصویر اطفال زیر سن -۱۸- خلاف قانون است.اما در افغانستان، افزون بر پخش و نشر تصاویر کودکان حین توزیع کمکهای غذایی، گروههای مختلفی از اطفال در گدایی و اعلانات ضد گروههای تروریستی هم استفاده میکنند. هر آن چیزی که به حیات اجتماعی، رشد و ارتقای استعدادهای طفل صدمه وارد کند، کسی حق نادیده گرفتن آن را ندارد؛ حتا خانواده. و هر نوع بهرهبرداری جسمی، جنسی و اقتصادی از اطفال عمل غیر قانونی است. شما به راحتی در شهر کابل اگر مشاهده کنید میتوانید دهها فردی را پیدا کنید که در کنار جاده نشسته و اطفال خرد سال در باد و باران، آفتابهای سوزان و حتا در برخی از موارد برای برانگیختن احساسات مردم و جلب کمک از سوی آنها، به اطفال مواد نشهآور داده میشود به خواب بروند و یا بیمار جلوه داده شوند که در حقیقت، این هیچ فرقی با رسانهای ندارد که گریه و وضعیت بد اطفال را با گرفتن نماهای بسیار نزدیک نشر میکند.
وزارتهای؛ امور داخله، کار و امور اجتماعی، صحت عامه و وزارت امور زنان، نهادهای اند که مسؤولیت اجرای قوانین را در این بخش دارند. نهادهای مستقل ناظر هم در این کتگوری شامل میشوند که شاهد اقدامات جدی شان در تطبیق قوانین نبودیم از قوانین و مقرارت که بگذریم، نه اخلاق اجتماعی و نه ارزشهای اسلامی این اجازه را میدهد که از مجبوریت یک انسان برای منافع خود که سبب زیان وی شود، استفاده کرد. اگر نهادهای خیریه برای شفافسازی و گزارشدهی پروسهی کمک شان میخواهند عکس و یا ویدیو بگیرند، این کار را میتوانند طوری انجام بدهند که چهرهی دریافتکنندههای کمکها نمایان نشود تا به حیثت و شخصیت آنان آسیبی نرسد. صاحبان رسانهها هم به جای این که به دلایل فقر و تنگدستی بپردازند، با نشر تصاویر احساسبرانگیز و بیچارگی اطفال کار و خانوادههای فقیر میپردازند. این میتواند به زیان شخصیتی طفل در گذشته بینجامد. رسانهای که طفلی را به تصویر میکشد و در آن وضعیت بد و ژولیدهی یک طفل دیده میشود و همین نشرات را اطرافیان طفل میبیند و ممکن به او طعنه بزنند؛ این سبب مشکلات روحی و روانی، کاهش اعتماد به نفس، عقدهمند شدن، دست زدن به تخلفات جدی در حال و آِیندهی اطفال میشود که باعث برهم خوردن نظم در جامعه خواهد شد.
اگر چه آمار دقیق از کودکان آسیبپذیر و نیازمند کشور در دست نیست؛ ولی شمار کودکانی که در معرض خطر به روی جادهها کار میکنند، کم نیست و این کودکان با خطر بالقوهی سو استفاده قرار دارند و حتا آنان به شکل نا مرئی همه روزه قربانی میشوند. کودکان کشور به کمکهای جدی نیاز دارند؛ ولی باید حقوق اساسی اطفال حفظ شود.