در افغانستان به دلیلهایی مثل بیسوادی، پایین بودن سطح آگاهی عمومی، و درک ناقص از ارزشهای انسانی؛ با این که به تشکیل خانواده اهمیت بیشتری داده میشود؛ اما راههای رسیدن به تشکیل خانواده بسته بوده و یا پیمودن آن دشوارتر از آنی است که به راحتی بتوان خانوادهی سالم و موفقی را شکل داد.
وجود نظام مردسالاری در خانوادههای افغانستان و نگاه ابزاری به زن، باعث شده است تا خانوادهی دختر زمانی به ازدواج دخترش با پسری راضی شود که از سوی پسر و یا خانوادهی آن مبلغ مشخصی را به عنوان تویانه دریافت کند. این عرف نادرست در گوشه گوشهی کشور حاکم است و حتا میان آنهایی که سالها در شهرهای کشور زندگی میکنند نیز پابرجا است.
این نگاه ابزاری به زن باعث شده است؛ شماری از خانوادهها بدون این که نیازی به پول تویانه داشته باشند، آن را از خانوادهی پسر خواسته و دلیلش را این گونه بیان کنند: «ما اگه تویانه نگیریم؛ باز مردم میگه دخترش ده خانه مانده بود و یا دخترشه به خاطری که بیشوی نمانه؛ زود به شوی دادن.»
وجود و دوام این ناهنجاری فرهنگی، باعث شده است که به میزان مجردها افزوده شود؛ چون در شماری از ولایتهای کشور حتا تا یک ملیون افغانی هم پول تویانه از خانوادهی پسر گرفته میشود.
در شماری از ولایتهای کشور، پول تویانه ۳۰۰ هزار و در شماری ۲۰۰ هزار و همینطور نظر به وضعیت اقتصادی و عرفهای حاکم در هر منطقه فرق میکند. اما به هر حال این رسم در سراسر کشور جریان دارد.
زیاد بودن تویانه باعث شده که شماری از مردان افغانستان در زمان نامزدی به کشور همسایهی ما ایران برای کار بروند تا پول تویانه و پول برگزاری مراسم ازدواج شان را تهیه کنند.
در شماری موارد خانوادهی پسر به دلیل مشکل اقتصادی پول تویانه و مراسم عروسی را از دوستان و بستگان شان قرض میگیرند و پس از برگزاری مراسم ازدواج، داماد همین که چند وقتی را با عروسش میگذراند؛ برای پرداخت پولی که قرض گرفته است ناچار است به کشورهای همسایه مهاجرت کند.
این مرد دو یا سه سال را در ایران و یا پاکستان کارگری میکند و خانمش جای او شب و روز بالشت اندوه و طعنهی طلبکاران شوهرش را بغل میکند. این عرف نادرست در کل، عامل بالقوهای از ناهنجاریها و خشونتهای خانوادگی است.
گرفتن تویانه از سوی خانوادهی دختر باعث میشود، زمانی که دختر وارد خانوادهی شوهر میشود با برخورد نادرست آنها مواجه شده و ناچار میشود، هر روز طعنهها و حرفهای مادرشوهر و خواهرشوهرش را تحمل کند و بی آن که حق شکایت داشته باشد، باید مثل برده در خانهی شوهرش کار کند. خانوادهی پسر هم برای عقدهگشایی در برابر پولی که پرداخته اند، زندگی را برای این دختر تنگ و غیر قابل تحمل میکنند. این امر در بسیاری از موارد باعث وقوع طلاق و فروپاشی خانوادهها شده و حتا در مواردی باعث بروز انگیزهی خودکشی در خانمها میشود.
بیایید به دختران خود ارج بگذاریم و نگذاریم پول تویانه ادامهی زندگیاش را در خانهی شوهر به کابوس وحشتناک روزها و شبهایش تبدیل کند.
برای تشکیل خانوادهی سالم و موفق، نیاز است که از فرق گذاشتن میان فرزندان ما و فروختن دختران خودداری کنیم. بیایید ارزش ذاتی زن را به عنوان انسان بپذیریم تا بتوانیم در آرامش زندگی کنیم. وقتی نیم جامعهی ما را زنها تشکیل میدهند، اگر ما به زنها ارزش انسانی شان را قایل نباشیم، در حقیقت ما با جامعهی معیوبی روبهرو استیم که خود ما آن را ایجاد و با سماجت تمام از آن نگهداری میکنیم.
برای رسیدن به جامعهی سالم؛ نیاز است عدالت اجتماعی را در نظر گرفته و از تبعیض جنسیتی دوری کنیم.