رسالت نهادهای جامعه‌ی مدنی در شرایط کُرونایی افغانستان

احمد هیواد رهیاب
رسالت نهادهای جامعه‌ی مدنی در شرایط کُرونایی افغانستان

در هر جامعه‌ی در زمان بحران و شرایط دشوار، گروه‌ها و تشکل‌های سازماندهی شده و رضاکار نقش حیاتی و ارزنده دارند تا بر سختی‌های بحران و چالش‌ها فایق آیند و جامعه را از گیر ناملایمات رهایی بخشند. اگر در زمان بحران و دشواری‌ها، گروه‌ها و تشکل‌های مردمی از قبل خوب سازماندهی شده باشند و در هماهنگی با سایر نهادهای مردم نهاد به صورت منظم و با برنامه وارد میدان شوند و از ظرفیت آن نهادها به وجه احسن استفاده شود، بدون شک برای جامعه و شهروندان مفید واقع شده، چالش‌ها و بحران پیش آمده، خوب مدیریت می‌شود.

متأسفانه از چندی بدین‌سو با شیوع ویروس کُرونا، جهان با چالش بزرگی مواجه شده است که حیات تمام بشریت را تحت تهدید قرار داده است. در همه‌ی کشورها، در کنار دولت و سازمان‌های بین‌المللی حمایت کننده، نهادهای جامعه‌ی مدنی در امر آگاهی‌دهی برای شهروندان و دست‌گیری نیازمندان، نقش اساسی داشته‌اند؛ اما در افغانستان از زمان گسترش شیوع ویروس کُرونا، صدای اکثریت نهادهای جامعه‌ی مدنی خاموش شده و به قول معروف از دُهل صدا می‌براید و اما از فعالان جامعه‌ی مدنی خبری نیست.

جامعه‌ی مدنی چیست؟

جامعه‌ی مدنی، مجموعه‌ی سازمان‌ها و مؤسسات غیردولتی که به عنوان پل ارتباطی میان شهروندان و دولت نقش ایفا می‌کنند و دیدگاه‌های شهروندان را با دولت و از دولت را با شهروندان شریک می‌سازند. رضاکاری از ویژگی مشخص سازمان‌هایی که جامعه‌ی مدنی را تشکیل می‌دهند، در نظر گرفته می‌شود، که به جای ان جی اُو  NGO (سازمان‌های مردم نهاد)، ان پی اُو NPO (سازمان‌های غیرانتفاعی) نامیده می‌شوند.

جامعه‌ی مدنی، نهادهای تأثیرگذار بر ملت و دولت هستند که صدای شهروندان را به دولت می‌رسانند و در زمان بحران و چالش‌ها، برای دولت طرح و برنامه ارائه می‌کنند تا در پالیسی‌ها و استراتیژی‌های دولت به نفع شهروندان و جامعه، تأثیر بگذارند.

جامعه‌ی مدنی به دنبال مدنیت است و تلاش می‌کند اخلاق مدنی را گسترش دهد. جامعه‌ی مدنی بدون اخلاق مدنی، جامعه‌ی مدنی نیست. به اعتقاد «رابرت پاتنام» جامعه‌ی مدنی در کنار ترویج ارزش‌های دموکراسی، موجب تقویت و نه تضعیف دولت می‌شود و این نهادها تلاش نمایند تا در کنار نقد فعالیت‌های نامؤثر دولت، برنامه‌های کارساز نیز ارائه بدارند. آنچه را که نهادهای جامعه‌ی مدنی انجام می‌دهند، دولت قادر نیست که انجام بدهد. چون فعالان جامعه‌ی مدنی در متن جامعه حضور دارند و از درد و مشکلات شهروندان به خوبی آگاه هستند و از سوی دیگر دولت نیز بالای آنان حساب می‌کند و در اکثر موارد در تصمیم‌گیری های دولت حضور و نقش پُررنگ دارند.

اما رسالت و مسؤولیت نهادهای جامعه‌ی مدنی افغانستان در شرایط کُرونایی چیست؟ آیا نهادهای جامعه‌ی مدنی از زمان شیوع ویروس کُرونا، رسالت خود را انجام داده‌اند؟ در بخش آگاهی‌دهی و دادخواهی برای نیازمندان، در زمان قرنطینه خانگی چی اقدامات را انجام داده‌اند؟ آیا رسالت نهادهای جامعه‌ی مدنی تنها بدست آوردن پروژه و تطبیق اهداف نهادهای خارجی/داخلی است؟ آیا رسالت و مسؤلیت نهادهای جامعه‌ی مدنی تنها نقد و انتقاد از دولت است؟ نهادهای جامعه‌ی مدنی چی راهکار مناسب جهت مبارزه علیه ویروس کُرونا را با دولت شریک کرده‌اند؟ آیا نهادهای جامعه‌ی مدنی واقعاً نقش خود را به عنوان پل ارتباطی میان شهروندان و دولت انجام داده‌اند؟

به پرسش‌های مطرح شده اگر صادقانه پاسخ ارائه کنیم، در اکثر موارد پاسخ منفی است و دلیل آن هم به گمان اغلب نهادینه نشدن فعالیت‌های مدنی در طی بیست سال گذشته می‌باشد. اکثر نهادهای جامعه‌ی مدنی با دریافت پروژه و منابع مالی از نهادهای بین‌المللی فعالیت نمودند و برنامه‌ها و اهداف آنها را تطبیق کردند. با این حال نهادهای متذکره از جامعه‌ی مدنی تعریف دیگری دارند و به باور آنها، فعالیت‌های مدنی در بدل پول و دریافت پروژه ادامه پیدا می‌کند و جنبه‌ی رضاکارانه آن را اصلاً فراموش کردند و یا نادیده می‌گیرند. در صورت نبود پروژه، نمی‌توانند/نمی‌خواهند به فعالیت بپردازند که در نتیجه‌ی همین برداشت، بعد از سال ۲۰۱۴ میلادی که منابع تمویل نهادهای خارجی محدود شد، اکثر نهادهای جامعه‌ی مدنی، درب دفاتر خود را قفل انداختند و فاتحه‌ی فعالیت‌های مدنی را خواندند!

یکی از دلایل مدنی نشدن این نهادها، این است که بعد از توافقنامه‌ی بُن، مفهوم جامعه‌ی مدنی و فعالیت‌های مرتبط با آن، به یک بارگی وارد کشور شد و به گمان اکثریت، این واژه وارداتی است و در فرهنگ افغانستان جای ندارد.

بعد از گذشت بیست سال فعالیت، نهادهای جامعه‌ی مدنی نتوانسته‌اند به گونه‌ای که حکومت و مردم افغانستان انتظار داشتند، مؤثر واقع شوند. انتظاراتی را که حکومت و مردم از جامعه‌ی مدنی دارند، این است که خود را مطابق انتظارات مردم آماده کنند. حکومت افغانستان نهادهای جامعه‌ی مدنی را بخشی از نظام کنونی می‌داند و بر حمایت از فعالیت‌های قانونی این نهادها تأکید می‌ورزد.

نهادهای اجتماعی-مدنی نباید تنها زمانی که از منابع خارجی/داخلی پروژه و پول بدست می‌آورند فعالیت نمایند و در شرایط حساس که جامعه برای شان نیاز اشد دارد، خاموشی اختیار کنند. در شرایط شیوع ویروس کُرونا، مردم افغانستان نیاز به آگاهی در مورد خطر و راه‌های وقایه در برابر آن دارند که مسؤلیت نهادهای جامعه‌ی مدنی است که در کنار دولت به فعالیت‌های گسترده بپردازند و در اقصی نقاط کشور، جهت اطلاع رسانی پیام‌های سازمان صحی جهان و وزارت صحت عامه کشور، قریه به قریه، خانه به خانه و فرد به فرد و برای گروه‌های مورد هدف، آگاهی‌دهی کنند.

از آنجایکه نهادهای جامعه‌ی مدنی پلی میان دولت و مردم اند و آگاهی‌دهی، دادخواهی، دفاع از حقوق بشر و نظارت از کارکردها و فعالیت‌های دولت از وظایف اساسی آنهاست، تلاش نمایند در این زمان که خطر ویروس کُرونا همه‌گیر شده، نقش مدنی خود را به وجه احسن ایفا کنند و در هماهنگی با «کمیته‌ی دولتی ارتباطات عامه جهت وقایه و جلوگیری از ویروس کُرونا» و یا به صورت مستقل با استفاده از ظرفیت موجود رضاکاران در مرکز و ولایات و به ویژه ولسوالی‌ها و قریه‌ها، در مورد خطر ویروس کُرونا برای افراد آسیب‌پذیر آگاهی‌دهی کنند و برای نیازمندان دادخواهی و از حقوق آنان حمایت و بر کارکردهای دولت در قبال مبارزه علیه شیوع ویروس کُرونا، نظارت همه جانبه نمایند.

نقش نهادهای جامعه‌ی مدنی در شرایط کُرونایی و قرنتینه‌ی افغانستان، همانند نقش داکتران برای معالجه مریضان، نقش نیروهای امنیتی و دفاعی برای تأمین امنیت کشور و نقش سازمان‌های دولتی جهت رسانیدن مواد اولیه برای نیازمندان و مدیریت کشور، اساسی و حیاتی است.

رسانه‌ها، زبان گویا، گوش‌شنوا و چشم بینای جامعه هستند و نقش اثرگذار در تمام ابعاد زندگی شهروندان دارند. رسانه‌ها انعکاس دهنده‌ی نیازمندی‌های شهروندان، کاکردهای جامعه‌ی مدنی، پاسخ‌گویی و فعالیت‌های دولت هستند. خوش‌بختانه، اکثر رسانه‌های افغانستان از زمان شیوع ویروس کُرونا، رسالت خود را به خوبی انجام داده‌اند و در امر آگاهی‌دهی، نشرات گسترده‌ی داشته‌اند و لحظه به لحظه اطلاعات جدید در مورد وقایه، تداوی، آمار و ارقام مریضان کُرونا را از سطح جهان و افغانستان، به اطلاع شهروندان می‌رسانند.

بنابراین، از آنچه گفت آمد، چنین نتیجه‌گیری می‌شود که متأسفانه نهادهای جامعه‌ی مدنی در شرایط کُرونایی و بحرانی افغانستان که مردم به آنها نیاز دارند، به عنوان پل ارتباطی مستحکم میان شهروندان و دولت عمل نکردند و این پل همواره لرزان و بدون تعادل و ‌بی‌ثبات بوده است. اکثریت نهادهای جامعه‌ی مدنی دارای سیستم و مدیریت کارآمد نیستند و از گروه‌های رضاکار در تشکیلات آنان، خبری نیست و برای روزهای بحرانی و دشوار، برنامه‌ی ندارند. بیشتر فعالیت‌های نهادهای جامعه‌ی مدنی بر اساس شعار، گفتار، نقد دولت و شخصیت‌ها استوار بوده و عملکرد کمتر داشته‌اند. از آنجایکه مدیریت بحران نقش مهمی در غلبه بر بحران دارد و در حال حاضر مردم و دولت افغانستان نیازمند برنامۀ جامع و مؤثر جهت غلبه بر بحران پیش‌آمده هستند، نهادهای جامعه‌ی مدنی برنامه‌ی برای عمل و ارادۀ برای اقدام ندارند.

انتظار می‌رود که نهادهای جامعه‌ی مدنی افغانستان با استفاده از تجارب بیست سال گذشته و جایگاه معتبر شان در قوانین نافذه‌ی کشور، اقدام نمایند و رسالت خود را چنانچه که می‌باید، در این شرایط حساس انجام دهند.