کسی که تجربهی حضور در شفاخانه و دیدن جریان تداوی افراد مصاب شده به کرونا را دارد، میگفت، تلاش کنید خود و خانوادهی تان به کرونا مبتلا نشوید و اگر خدای نخواسته چنین شد، پیش از رفتن به شفاخانه برای تداوی، اول تکلیف قبر، کفن و دفن تان را مشخص کنید؛ بعد راهی شفاخانه شوید.
همان گونه که زندگی، فیلم هندی نیست؛ به هزار دلیل تفاوت واقعیت با شعار نیز از زمین تا آسمان است. این روزها از نظر مسؤولان، فقیری رو به مرگ در جامعه وجود ندارد، افرادی مؤظف، خانهی هرچه گرسنه و فقیر را از گندم، آرد و مواد ارتزاقی پر کرده اند؛ اما وقتی از مردم میپرسی و کیسههای چند کیلویی گندم را در دست شان میبینی و کیفیت نخود و کمکهای چند کیلویی حکومت را میبینی، اوضاع ۱۸۰درجه با باور مسؤولان تفاوت دارد.
حکومت میگوید، آزمایشگاههای «سیار» تشخیص کرونا ایجاد میکند؛ اما مسؤولان صحت ولایت فراه که هم مرز با ایران است، میگویند ۲۰ روز است نمونههای آزمایش مشکوک را برای تشخیص فرستاده اند و هنوز نمیدانند که نتیجه چه است؟ نزدیکان یکی از بیماران که از افراد شناخته شده و با نفوذ هست، میگوید، وقتی مریض را در شفاخانه بستری کردیم، خوب بود و مشخص هم نبود که مشکل او کرونا است یا چیز دیگر؛ پنج روز طول کشید تا از مریض آزمایش بگیرند. آزمایش را گرفتند و چند ساعت بعد مریض ما فوت شد. بعد بدون آن که کسی نتیجهی آزمایش را بداند، گفتند او کرونایی بوده و باید در قبرستان مخصوص فوتشدههای کرونا دفن شود! هر چه پرسیدیم و جستجو کردیم که از کجا فهمیدند، مشکل مریض ما کرونا بوده است، به جایی نرسیدیم.
از برخی ولایتهای شمالی کشور نیز گزارشهای نشر شده است که شفاخانههای تداوی مصاب شدگان به کوید-۱۹، شفاخانه و یا درمانگاه نه که زندان و شکنجهگاه مریضها است. وزیر صحت و سخنگوی این وزارت که حالا به چهرههای مشهور و شناخته شده بدل شده اند، مدعی تلاش شبانه روزی برای کنترل و جلوگیری از شیوع ویروس کرونا استند؛ اما آلودهترین و پر خطرترین شهر کشور –هرات-، سه شبانه روز به امان خدا رها میشود!
در ابتدا آزمایشگاهها و کیتها همه در کابل بودند و جواب آزمایشها، پس از آن که از هفت خوان رستم میگذشت، مدتها بعد مشخص میشد که مثبت است یا منفی. حالا هم روند آزمایش و تشخیص کرونا در هرات سه روز تعطیل بود؛ چون سه روز وقت نیاز بود تا کیتها از کابل به هرات برسد. برخی از فعالین مدنی هرات خطاب به مسؤولان صحت این ولایت نوشته اند: «لطفن دیگر نگذارید، کیتها تمام شود و لابراتوار بیکار بماند.» این هم جوک است و هم نشان از واقعیت بسیار تلخ این روزگار دارد. جوکی که نمیدانم به آن خندید یا گریه کرد؟
جامعهای افغانستان نیز به اندازهی مدیریت کشور نابسامان و چالشزا است. فقر، بیسوادی، عدم امنیت غذایی، بردهداری مدرن، ظلم، تعدی به حقوق دیگران، ارزش نداشتن انسان، قوممحور بودن تمام مناسبات اجتماعی و سیاستگذاریها، قانون گریزی و بیعدالتی، جامعهای از هم گسسته و دور افتاده را شکل داده است که نمیتواند از مسؤولان بازخواست کند. مردمی که با شتر با بارش را تماشا میکنند؛ اما به دلیل وابستگیهای تباری، خود را به کوری و کری میزند.
وزیر صحت میگوید به بیش از یک میلیون کیت محافظتی و ۵۴ میلیون لیتر مواد ضدعفونی کننده نیاز است که باید در داخل کشور ساخته شود. به گفتهی او الان بیش از ۱۰۰هزار کیت محافظتی در کشور وجود دارد؛ اما کافی نیست. این نشان میدهد که آمار و گستردگی کرونا در کشور بیش از آن چیزی است که آمارهای رسمی میگوید. از صداقت و راستی حرفی نمیزنم که نیاز به اصلاح بسیار چیزها داشته و دهها سال وقت را خواهد گرفت.
نرمافزار و سایت «کرونا آسان» هم با وجودی که در نوع خودش خدمت و کار بزرگی است؛ اما وقتی جامعه پر از آمار مشکوک و بیماران ناشناخته و ثبت نشده باشد، دانستن آمار رسمی چند بیمار کرونا، دردی را دوا نخواهد کرد. اصل اول کنترل و پیشگیری از کرونا، لابراتوار و تشخیص است که ما نداریم و نمیتوانیم داشته باشیم؛ چون توان و قدرتش را نداریم. تولید داخلی دوا و وسائل مورد نیاز برای بیماری کوید-۱۹، خوب است -که کاش زودتر اقدام میشد-؛ اما آزمایش و تشخیص مهمتر است. هر چند، بیشتر اینها به نوعی با یک دیگر رابطه دارند؛ اما وقتی تشخیص نباشد، آپلکیشن هم نمیتواند دردی را دوا کند.