انتخابات بهعنوان یکی از پایههای اساسی دموکراسی در کشورهای دیگر از روز کارزار مبارزات انتخاباتی شروع میشود تا روز انتخابات جشن ملی محسوب میشود. حقیقت این است که کارزار مبارزات انتخاباتی در کشور مثلِ افغانستان باید خوشایند و لذتبخش باشد؛ اما اینطور نیست؛ خشونتهای گوناگونی از روز ثبتنام تا برگزاری انتخابات شروع میشود. هولیگانیسم یک ناهنجاری رفتاری در حاشیهی رقابتهای انتخاباتی است. هواداران نامزدان انتخاباتهای افغانستان از این شیوه برای مرعوب کردن رقیب استفاده میکنند و این آشوبگریها حتا از مرزهای فیسبوک و رسانهها نیز فراتر میرود. وقتی در انتخابات «نفرت» جای «لذت» را بگیرد و پیروزی به هر قیمتی بهعنوان هدف انتخاب شود، بروز این رفتارها غیرمنتظره نیست. ما گاهی مدعی میشویم که تشنهی دموکراسی استیم و بهترین هواداران را در سطح منطقه داریم؛ اما با برگزاری هر انتخابات جشن به یک مسألهی نگرانکننده تبدیل شده و دیدن سرهای شکسته و سنگهای پرتاب شده اتفاق عادی به شمار میآید؛ همین که در فیسبوک و رسانهها به همدیگر دشنام میدهیم؛ یعنی سرهای همدیگر را شکستهایم و اگر نزدیک باشیم همدیگر را میبلعیم.
ما در این حوزه نیازمند آن استیم که چهرههای فعال در رسانه و همچنین متخصصان دانشگاهی در حوزههای جامعهشناسی، روانشناسی و علوم رفتاری به این گونه مقولهها به عنوان یک دغدغهی ملی نگاه کنند و مشمول گذر زمان نشود؛ چون تجربه نشان داده که انکار و نادیده گرفتن این گونه نارضایتیها ممکن است باعث بروز تنش در حوزههای دیگر شود و باز برخی عنوان کنند که «غافلگیر شدیم.» ارائهی راهکاری که بتوان جمعیت پرشور و توفندهی حاضر در کارزار مبارازت انتخاباتی را متقاعد کرد تا از پرخاشگری نسبت به هم، نامزدان و هواداران حریف دست بردارند، آسان نیست؛ اما نقش رسانهها به ویژه فعالان شبکههای مجازی در این مقوله بسیار کلیدی است. ما با پدیدهای به اسم «هوادار مجازی» روبرو استیم که تا پیش از فعالشدن شبکههای مجازی به این شکل وجود نداشت.
این طیف که عموما نوجوان و جوان استند و به صورت مجازی که در شبکههای اجتماعی حضور دارند و در کارزار مبارزات انتخاباتی بهعنوان هواداران حاضر نمیشوند، در شبکههای مجازی با تشکیل حساب و گروه و با ادبیات تحقیرآمیز، پرخاشگرانه و توأم با توهینهای مکرر به شدت دست به تخریب تیم رقیب میزنند و به نوعی پطرول روی آتش سکوها میریزند. باید رسانههای رسمی و غیر رسمی به یک وحدت برای پایان دادن به این خشونتها برسند؛ در غیر این صورت باز هم شاهد اتفاقات خونین و شرمآوری خواهیم بود که به هیچ وجه برازندهی این کشور نیست. شهروندان باید به این نتیجه برسند که قدرت رسیدن یک حلقه ارزش خشونتهای نرم و دشنام هموطنان شان را ندارد. انتخابات و کارزار مبارزات انتخاباتی را به جشن باشکوه و پرشور تبدیل کنند تا زمینهی نفرت و کینه و خشونتها. این جشن نیازمند حراست است. به مثابهی دستآورد ملی از آن حفاظت کنیم. لذتی که در دموکراسی و تمثیل دموکراسی برای شهروندان این کشور است در هیچ چیز دیگر نیست.