«لوسیفر»ی دیگر باید …

تقی حسینی
«لوسیفر»ی دیگر باید …

«لوسیفر» اسم خاص است که در یونانی، به معنای «حامل نور» کاربرد دارد. «لوس» به معنای «نور» و «فر» به معنای «حامل». هم چنین «لوسیفر» استوره‌ای است رومی-یونانی که «خدای نور» نیز بوده است.

انتخاباتی که باز هم به بن بست رسیده، کمیسیون یا توان شمارش آرا را ندارد و یا هم جرأت اعلام نتایج را در خود نمی‌بیند. صلاحیت و استقلالیت این سازمان از همان روزهای نخست بر همگان آشکار بود. گمانه‌زنی‌های خیلی‌ها در مورد این انتخابات درست از آب در آمد و مانند دورهای قبلی انتخابات، تشت رسوایی از آسمان هفتم به زمین افتاد و صدای رسوایی این انتخابات، صوری چنان بلند بود که هر گوش شنوایی را کر می‌کرد. دموکراسی یا همین شبه‌دموکراسی نیز مناسب جوامعی چون افغانستان با اکثریت فقیر و کم‌سواد نیست؛ جامعه‌ای که بیشتر از نصف جمعیت آن زیر خط فقر است، مردم بیشتر از حق رأی و انتخاب کردن آن هم از روی توصیه و تنبیه و توجیه، نیازمند نان سر دسترخان استند. وقتی که طبقه‌ی متوسطی برای بر دوش کشیدن بار دموکراسی نباشد، انتخابات یعنی تشنج و هرج و مرج؛ یعنی نبود اطمینان به هیچ مرجع و نهادی در همین قالب. سازوکاری که مناسب رفتار اجتماعی جامعه نباشد، نتیجه‌ای بهتر از این هم نخواهد داشت. در جوامعی چون جامعه‌ی افغانستانی، معمولا توسعه از بالا و توسط دولت انجام می‌شود؛ برای این مهم دولت‌ها تمام عزم را جزم برای توسعه می‌کنند. در جامعه‌ای نظیر آن چه در افغانستان است، دولت‌های اقتدارطلب و توسعه‌گرا پیشنهاد می‌شود که از دولت‌های قبلی در سایه‌ی دموکراسی اقتدار بود و از توسعه خبری نشد. حداقل می‌بایست دموکراسی را کنترل شده به مردم عرضه می‌کردند؛ دموکراسی کنترل شده هم‌خوانی بیشتری با روحیه‌ی مردم داشت تا چهره‌ی عریان دموکراسی که تنها نامی از آن شنیده شده بود. اساس در این سرزمین بر این بود که با دموکراسی مشارکت همگان در قدرت، سیاست و ثروت تضمین شود تا از بروز مشکلات بیناقومی، جلوگیری شده و تنوع اشتراک رعایت و تضمین شود؛ اما دیده شد و می‌شود که همین سازوکار پرطرف‌دار نیز نتوانست به بار بنشیند؛ زیرا موجودیت کسی بر حذف دیگری استوار است و حاصل‌ جمع‌ بازی صفر است، نه برد برد. اما هابز، تنوع را اساس رقابت می‌داند؛ باید دیگری باشد که رقابت شکل بگیرد، همین رقابت مبنای پیشرفت و ترقی خواهد شد. حکومت یا حکومت‌ها در همین مدت می‌توانستند این رقابت بین اقوام را سمت و سو بدهند تا وضعیت به گونه‌ی دیگری رقم می‌خورد. می‌شد از پتانسیل موجود بین اقوام در راه رسیدن به ثبات استفاده کرد. تأکید بیش از حد بر آزادی‌های بدون پایه و از سوی دیگر ادغام بی‌تناسب اندیشه و عمل و برداشت سطحی از دموکراسی، موجب شد که دولت بیش از حد از مردم فاصله بگیرد. دولتی که مردم از او دور شدند، بر مبنای هرچیزی حال آن که می‌توان عوامل زیادی را برای دوری دولت از مردم در افغانستان برشمرد که مهم‌ترین آن فعلا همین بی‌اعتمادی شدید است؛ این بی‌اعتمادی، دولت را وادار می‌کند برای بقای خود به یک قدرت بیرونی تکیه کند. قدرت بیرونی که در چند سال پش نیز بانی و ناجی به اصطلاح حکومت شد. ظرفیت سیاسی و اخلاقی پایین تمام شرکت‌کنندگان در انتخابات، باعث می‌شود که رسیدن به قدرت به هر قیمتی سرلوحه‌ی تمام کارهای آنان باشد. برای بیرون رفتن از این وضعیت به نظر می‌رسد بار دیگر شاهد آمدن کسی استیم برای تغییر رویه؛ اما اگر قرار بر این باشد که حکومتی به غیر از وحدت ملی باشد، چرا گزینه‌های بهتری برای به دست گرفتن سکان رهبری این مرز و بوم انتخاب نشود. آن‌ چنان که تصور می‌رود، «لوسفیر» دیگری باید وارد وضعیت تاریک سرنوشت انتخابات شود، تا مثل گذشته (۲۰۱۴) قبل از این که افغانستان به بحران برود، بن‌بست موجود را پایان بدهد.