بزرگ‌نمایی دزدان کوچک در پوسترهای شهر

احمد هیواد رهیاب
بزرگ‌نمایی دزدان کوچک در پوسترهای شهر

جمعیت شش‌میلیونی کابل؛ در خود هزاران دزد، رهزن، سارق، قاچاق‌بر و کلاه‌بردار را جای داده است که همه‌روزه صدها تن در تور شان می‌افتند و داشته‌های شان را با خود می‌برند و خود شان را مجروح می‌کنند و یا می‌کشند.

متاسفانه در این اواخر، آمار جرایم به ویژه دزدی مسلحانه، کیسه‌بری و قاپیدن مبایل بالا رفته است که شهروندان از این ناحیه سخت نگران استند. قبلا با تاریک‌شدن هوا، عابرین از هم‌دیگر می‌ترسیدند، حالا در روز روشن با حضورداشت صدها تن، باید ترسید. حال تقریبا وجدان‌های بیدار مرده است. شهروندان نظاره‌گر قتل و مرگ هم‌دیگر می‌باشند و از ترس چاقو و تفنگ دزد، صدا از سنگ ‌بر‌می‌آید و از مردم نه! شاید هم شهروندان مقصر نیستند. مردم هراس دارند که در صورت معرفی‌کردن دزدان برای پولیس، فردا جان خود و خانواده‌ی شان امن نخواهد بود.

در این اواخر کم‌تر می‌توان در صفحات اجتماعی مطالبی جز قتل، جنگ، کشتن و سرقت را مشاهده کرد. با پویش در صفحات اجتماعی می‌توان یافت که شب گذشته چند جوان از سوی چه کسانی به قتل رسیدند و برای چه؟ اغلبا به خاطر یک مبایل یا کمپیوتر جوان تحصیل‌کرده و سرمایه‌ی معنوی این خطه را می‌کشند.

بعد از تسریع دزدی، رهزنی، سرقت و قتل‌های مکرر در شهر کابل، شهروندان کمپاین بزرگی را در صفحات اجتماعی تحت عنوان #کابل_امن_نیست راه‌اندازی کردند که باعث جلب توجه مقامات حکومتی گردیده و سبب شد که معاون نخست ریاست‌جمهوری مسوولیت تامین امنیت شهر کابل را به دوش بگیرد تا شهروندان را از شر مجرمین نجات بدهد.

معاون رییس‌جمهوری هم در نخستین اقدام، تصمیم بر نشر و نصب تصاویر مظنونان، مجرمان و فراریان در نواحی شهر کابل کرد که مورد استقبال گرم شهروندان نیز قرار گرفت؛ گرچه افشای هویت مظنونان بدون حکم محکمه خلاف قانون است. درست است که نصب تصاویر مجرمان فراری نقش خوبی در راستای شناسایی آنان و کاهش جرایم خواهد داشت؛ اما عواقب و پیامدهای آن چه خواهد بود؟ تا کنون کم‌تر به آن توجه شده است.

در این نبشته تلاش می‌کنم که مختصری در مورد عواقب و پیامدهای چنین اقدامی بپردازم.

اولا، همگانی ساختن و انتشار تصاویر مجرمان و فراریان در سطح شهر، نشان‌دهنده‌ی ضعف نیروهای کشفی و اسختباراتی کشور می‌باشد. با وجود آن که مجرم و مظنون را می‌شناسند؛ اما گرفتار کرده نمی‌توانند. نیروهای کشفی و استخباراتی مکلفیت دارند تا مجرمان و مظنونان را دست‌گیر و جهت کیفر برای دادستانی معرفی کنند.

دوم، با انتشار تصاویر دزدان و مجرمان کوچک، فرصت مناسب برای گروه‌ها و باندهای مافیایی فراهم خواهد شد، تا با این افراد آشنا شوند و در جنایات بزرگ از آنان استفاده کنند.

سوم و مهم‌تر این که با نشر و نصب تصاویر مجرمان، فراریان و مظنونان گم‌نام و کوچک را شهره‌ی عام و خاص می‌سازند که فردا در آیینه‌ی کاذب جامعه خود را بزرگ‌تر از دیروز خواهند دید و جنایات بزرگ‌تری را مرتکب خواهند شد.

از سوی دیگر با انتشار تصاویر آنان، دیگر برای شان در قریه، شهر و جامعه، جای مناسب برای زندگی از لحاظ پرستیژ و آبروی افغانی باقی نخواهد ماند که این نقیصه خود باعث رجوع مکرر و وحشی‌تر مجرم به جنایات خواهد شد.

چهارم این که پولیس صلاحیت دارد تا مظنونان را بازداشت کند؛ اما تا زمانی که حکم محکمه نباشد، نمی‌تواند که عکس و نام آنان را نشر کند. این کار خلاف قانون اساسی، اعلامی‌ی جهانی حقوق بشر و کود جزا است.

بنا بر این، نباید خلاف قانون اقدام و اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر را نقض کرد؛ چاره‌ی دیگری باید سنجید!

پیشنهادها:

۱: نصب دوربین‌های امنیتی مجهز در تمام نقاط شهر و پیگیری مداوم که هیچ اتفاقی از آن به خطار نرود؛

۲: بالابردن پرستیژ و جایگاه پولیس در جامعه تا مجرمان از پولیس و صدای موتر آن، هراسان شوند؛

۳: برای جوانان فرصت‌های شغلی مناسب فراهم شود تا از پیوستن به گروه‌های تبه‌کار خودداری کنند؛

۴: میزان فقر در سطح کشور کاهش داده شود، تا خانواده‌ها فرزندان خود را به جای معرفی به گروه‌های تبه‌کار، به مکتب و دانشگاه معرفی کنند؛

۵: مصونیت روانی و اجتماعی برای تمام شهروندان فراهم شود تا گروه‌های مافیایی از اختلال روانی جوانان سوی استفاده نتوانند؛

۶: امنیت در مرکز، شهرها، ولسوالی‌ها و قریه‌ها تامین شود تا هیچ فردی از روی اجبار با گروه‌های جنگ‌جو و مخالف نپیوندد؛

۷: جلو سوی استفاده‌های دینی و مذهبی گرفته شود و مراکز دینی به خانه‌های امن تروریستان مبدل نشود؛

۸: برای کودکان دست‌فروش و گدا که هم‌واره مورد سوی استفاده‌ی گروه‌های تبه‌کار بودند، زمینه‌ی کارهای حرفه‌‌ای و زوددرآمد فراهم شود تا به شغل مناسب مصروف شوند؛

۹: گروه‌های مافیایی و تبه‌کار بزرگ دست‌گیر شوند، تا زیرمجموعه‌های آنان نتوانند فعالیت کنند؛

۱۰: پیشنهاد اخیر این که، مجازات علنی مجرمین بعد از محکمه که عبرتی باشد برای دیگران تا از جرم و جنایات دست بردارند و در جامعه‌ی انسانی زندگی کنند.

البته عملی‌کردن این پیشنهاد‌ها، صد در صد جرایم را به صفر نخواهد رسانید و اما در حد بالایی از ارتکاب جرایم جلوگیری خواهد کرد. باید یادآور شد که در جهان هیچ جامعه‌‌ای ملکوتی وجود ندارد که در آن فرشته‌ها زندگی کنند و مرتکب خطایی نشوند و نباید هرگز انتظار چنین جامعه‌‌ای را هم داشت. کم‌تر جامعه‌‌ای و شاید هم هیچ جامعه‌‌ای مانند افغانستان پر ماجرا و پر جنایت در این کره‌ی خاکی وجود ندارد.