نویسنده: مجتبا کیهان
زندگی مشترک یکی از بهترین و خوشآیندترین دورههای زندگی است؛ اما شماری از زوجها خود را از آن بازداشته و وارد خیانت به همدیگر میشوند.
عهدشکنی در زندگی مشترک بهمرور زمان در بعد ناخودآگاه اتفاق میافتد و بعدها عادی شده و فرد به آن خو میگیرد.
زمانی که بحث روی خیانت زوجها میشود، تنها منظور از خیانت، برقراری رابطهی جنسی با غیر از همسر نیست؛ بلکه روابط دیگری که در تعهدهای زوجها وجود دارند و برخلاف آنها عمل میشود، خود خیانت به همسر است.
در اینجا نکاتی را بیان میداریم که باعث پایداری زندگی زناشویی میشود؛ شماری از این نکتهها نیاز است تا پیش از عروسی در نظر گرفته شود.
• درک دوسویه: در بیشتر حالتها یکی از دو طرف در موردهای جزیی و کوچک از هم کینه میگیرند و متنفر میشوند. زندگی باهمی بازی نیست که اگر در بحثی و موضوعی برنده شوند، خرسند باشند و اگر برنده نشوند، از هم متنفر؛ بنابراین بحثهای بیمفهوم روی موضوعهای بیارزش و جبههگیریها باعث میشود تا یکی از دو طرف احساس تنهایی کند و برای فراز از این تنهایی به فرد سوم پناه ببرد.
• تفاوت شخصیت: ما دو نوع معمول شخصیت داریم؛ یکی درونگرا و دوم بیرونگرا؛ ازدواج درونگرا با بیرونگرا، اشتباه است؛ چون نوع برقراری ارتباط جنسی درونگرا با بیرونگرا از هم متفاوت است. درونگرا در ارتباط جنسی خیلی آرام و راحت است و از ارتباط جنسی شوخ و هیجانی دوری میگزینند؛ اما برعکس این بیرون گرا بهدنبال برقراری ارتباط جنسی شوخ و هیجانی است و به هراندازهای که از ارتباط پرتنش باشد لذت بیشتری میبرد.
• همصحبتی: در رابطهی مشترک هنگامیکه گفتوگو و تفاهم نباشد و در طول روز دستکم نیم و یا یک ساعت حرف زده نشود، اعتماد میان آنها از میان میرود. بیشترین زمانها، حرف نزدن، ریشه در نداشتن رضایت پیش از عروسی دارد.
• تفاوتها: هنگامیکه دختر و پسری از روی احساسات و بدون در نظر گرفتن مطابقت دانش، چهره، اندام و اقتصاد هم دیگر عروسی میکنند، پس از مدتی احساسات آنها فرو نشسته، بهدنبال عیبگیری و عیبیابی همسر خود میشوند.
• طلاق: عادی نبودن طلاق خود باعث میشود تا فرد به شریک زندگیاش خیانت کند. در پی طلاق حکمتهای نهفته است که یکی از همان حکمتها برطرف شدن خیانت به همسر است. هنگامیکه دو فرد بهطور مداوم با همدیگر در هر شرایطی سازگاری ندارند، بهترین راه طلاق است.
• دورهی نامزدی؛ خیلیها باور دارند که اگر با فردی نامزد شدند، بلافاصله در هر شرایطی با او ازدواج کند، دورهی نامزدی بهترین زمان شناخت از همدیگر است، هنگامیکه در این دوره پی برده میشود که به همدیگر ساخته نشدهاند و باورهای مشترکی ندارند، بهتر است عروسی انجام نشود.
• احترام دوسویه: احترام گذاشتن زن و شوهر به هم جزو شیرین شدن و عمیق شدن رابطه است. زمانی که احترام میان زن و شوهر وجود نداشته باشد، بیعلاقگی و احساس بد در آنها بروز میکند.
• شک: هنگامیکه فردی با تو ازدواج میکند، تو را پذیرفته است و میخواهد با تو زندگی کند، اگر چنین نمیبود، با تو ازدواج نمیکرد و آزادانه با هرکسی که خواستش بود رابطه میگرفت؛ زمانی که در هر موردی به شریک زندگیات شک کنی، ممکن است شریک زندگی است زودتر وارد رابطه با دیگری شود.
• گزینش همسر: شماری احساساتی عمل کرده و برای برطرف کردن تنهایی و نیاز جنسی خود عروسی میکنند، اگر در عروسی هدف و مقصد ما همین باشد، ممکن پس از عروسی به خیلی چیزهایی که در مورد همسر خود فکر نکرده بودیم، به خواست ما نباشند.
پیشتر یادآور شدم که خیانت به همسر تنها خیانت جنسی نیست؛ بلکه حرف زدن عاشقانه بهجز همسر، پنهان کردن روابط کاری با جنسهای مخالف، بودن در فکر با فردی که پیش از ازدواج بود، دیگری را ترجیع دادن نسبت به همسر (تعریف و تمجید از دیگران) و غیره…
بنابراین، باید گفت؛ زندگی مشترک جز اینکه باهم بودن است، مسئولیتهایی را در پی دارد که باید آن را در نظر داشت تا بتوان زندگی مشترک خوبی برای هم رقم زد.