قیود شب‌گردی؛ نشانه‌‌ای از جنگ داخلی یا حکومت توتالیتر؟

نصیر ندیم
قیود شب‌گردی؛ نشانه‌‌ای از جنگ داخلی یا حکومت توتالیتر؟

به بهانه‌ی جلوگیری از نفوذ طالبان یا دشمنان افغانستان، بنا بر تصمیم وزارت داخله، قرار است در ‏‏۳۱ ولایت کشور، قیود شب‌گردی وضع شود. این قیود از ساعت ده شب الی چهار صبح ادامه خواهد ‏داشت؛ اما تا هنوز جزئیات از این قیود در دست‌رس رسانه‌ها و مردم قرار نگرفته است. این عمل ‏وزارت داخله، می‌تواند از چندین جهت قابل بررسی باشد؛ اما مهم‌ترین بخش آن اعمال محدودیت ‏بر رفتار شهروندان است و این عمل‌کرد حتا در مواقع اضطرار، قابل توجیه نیست و از حکومت‌های ‏مردم‌سالار برنمی‌آید.‏

از زمانی که قرار بر آن شد ناتو افغانستان را ترک کند، دولت افغانستان در رویارویی شدید با ‏گروه‌های تروریستی و تندرو قرار گرفته و کشور با بحران دست‌وپنجه نرم می‌کند. در ‏این زمان بحرانی، مسائل و طرح‌هایی را که دولت افغانستان به عنوان راه برون‌رفت مطرح ‏می‌کند، باید بسیار سنجیده‌شده و سازگار با شرایط باشد، نه این که وضعیت مردم و کشور را «از ‏بد بدتر کند.»‏

پس از این که طالبان حملات شدید را در افغانستان  آغاز و تعدادی از ولسوالی‌ها را تصرف ‏کردند، مردم در کنار دولت افغانستان به دنبال راه‌چاره برون شدند و نگذاشتند طالبان بر ‏اراضی شان چیره شوند و در کنار نیرو‌های امنیتی کشور ایستاده و با طالبان مبارزه کردند. تا ‏اکنون نیز مردم با نیروهای امنیتی هم‌گام در برابر طالبان می‌رزمند و از نفوذ دشمنان ‏کشور جلوگیری کرده اند؛ تا خیال فرزندان شان راحت باشد و روحیه‌ی جمعی صدمه نبیند؛ ‏اما عمل‌کرد ناسنجیده‌ی دولت، روزی این روحیه را خواهد شکست.‏

‏ طرحی را که وزارت داخله‌ی کشور به عنوان قیود شب‎گردی مطرح کرده است، باید دیده شود که ‏می‌تواند راه ‌حل باشد؟ با درنظرداشت شرایط کنونی، باید به ابعاد مختلف طرح قیود ‏شب‌گردی پرداخته شود؛ در نخست اثرگذاری این طرح برای کوتاه‌مدت و سپس در دراز ‏مدت بررسی و سپس در ۳۱ ولایت افغانستان پیاده شود، اگر طرح‌های مطرح‌شده بدون در نظرداشت عواقب آن به مرحله‌ی اجرا بیاید، فرایند آن خطرناک‌تر از عمل‌کرد طالبان خواهد ‏بود و دولت افغانستان ناخواسته تیشه به ریشه‌ی خود خواهد زد.‏

دولت افغانستان به استثنای سه ولایت -کابل، ننگرهار، پنجشیر- در سایر ولایت‌ها قیود را اعمال خواهد کرد. قیود ‏شب‌گردی طرح جدیدی نیست که در افغانستان اعمال می‌شود؛ در گذشته‌ی نه چندان ‏دور که کمونیست‌ها قدرت را به دست گرفتند، با مخالفت‌های شدید مردمی روبه‌رو شدند، برای جلوگیری از نشست‌های مردمی بر علیه دولت شان به یک ‌سلسله قید و شرط‌ها ‏متوسل شدند که قیود شب‌گردی یکی از همان‌ها است. البته این قید یکی از بی‌‏رحمانه‌ترین قیدهایی است که بر مردم اعمال شده و تا پایان دولت مجاهدین و جنگ‌های ‏داخلی، ادامه داشت.‏

در جنگ‌های داخلی، این قید بی‌رحمانه، باعث شده است که هزاران انسان نتواند پس از زخمی‌شدن به بیمارستان‌ها برسد و جان هزاران تن را، بی‌تدبیری طرف‌های درگیر گرفته است. ‏حالا که دولت افغانستان دوباره این طرح را برای جلوگیری از حضور دشمنان روی دست ‏گرفته است، ناخواسته مردم را در همان زمان پرتاب می‌کند و روحیه‌ی مردم را نابود خواهند ‏کرد؛ چرا که این قید، مردم را مستقیم به گذشته خواهد برد و مردم تصور خواهند کرد که ‏افغانستان دوباره درگیر حکومت توتالیتر و یا جنگ داخلی شده است.‏

‏ قیود شب‌گردی در قدم نخست به راحتی می‌تواند مبنای تصور مردم را از دموکراسی به ‏هم بریزد و متصور شوند که دولت کنونی، هم‌سان با دولت‌های گذشته که برساخته‌ی ‏نظامی‌گری بود، بنا گذاشته شده است. مسئله‌ی دوم به‌هم‌ریختن، بنیاد‌های اقتصادی ‏کوچک است؛ اکثریت صاحبان اقتصاد کوچک، به صورت شبانه وظایف شان را انجام ‏می‌دهند و در شب رفت‌وآمد دارند که رونق شهری است. فرض را بر این بگیریم؛ اگر ‏شب‌ها در شهرهای افغانستان تکسی یافت نشود، جدا از این که اقتصاد یک صنف شغلی ‏به هم می‌خورد، بیماردارانی که شبانه به تکسی نیاز دارند، چه خواهند کرد؟‏

اگر دولت افغانستان با طرح‌های این‌چنینی در زمان بحران و حالات اضطراری به استقبال ‏مردم برود، عوض این‌که نتیجه‌ی مطلوب «آرامش شهروندان» را به دست بیارود، برعکس، ‏مردم را مخالف خود می‌کند؛ چرا که قید و شرط‌ها است که ساختار حکومت را برای مردم ‏تعریف می‌کند؛ با این قید و شرط، بدون شک مردم افغانستان علیه نظام کنونی خواهند شد ‏و  از حکومت کینه خواهند گرفت.‏

دولت افغانستان اگر می‌خواهد از نفوذ دشمنان در شهرها و ولایات جلوگیری کند، بی ‏آن ‌که روحیه‌ی مردم را به هم بریزد، راه‌های دیگری را امتحان کند که صدالبته با وجود این ‏همه نیروی نظامی، امکان پذیر است؛ اما اعمال قیود شب‌گردی، برعکس، آرامش را از مردم ‏خواهد گرفت و مردم را به گذشته‌ی خطرناک پرتاب خواهد کرد که اکنون نیز نگران همان ‏رخدادهای گذشته استند که نباید بیفتد. در چنین شرایطی، نیاز است که دولت متوصل به راه‌هایی شود که روحیه‌ی ‏مردم نشکند و بنیادهای اقتصادی کوچک از میان نرود. اگر چنین شود، مردم دیگر در کنار ‏دولت نخواهند بود.

‏ ‏