عدم خشونت و ارتباطات

فرید برزگر
عدم خشونت و ارتباطات

پژوهشی از برین مارتین و ویندی وارنی، دانش، فن‌آوری و جامعه/ دانشگاه والون‌گونگ استرالیا

برگردان: فرید برزگر/ بخش پنجم

رییس‌جمهور یلستین، ژنرال کنستانتین کوبتس را برای محافظت از پارلمان موظف ساخت، تا با سازماندهی روند سیستماتیک برادری (Billington, 1992: 39–۴۰; Sixsmith, 1991: 40–۴۱) سیاست‌مدارانِ طرفدار پارلمان را هماهنگ و با همراه ساختن شان با سربازان یونیفورم پوش، به تشویق واحدهای ارتش به عقب نشینی، بپردازد. کوبتس و دیگران با افسران مورد نظر برای جلب حمایت شان در تماس شدند (Billington, 1992: 39; Loory and Imse, 1991: 108). بعضی از مقامات عالی مرتبت شوروی از قرارگاه‌ها و پاس‌گاهای ارتش بازدید نمودند تا به پرسونل نیروهای مسلح از سخنرانی رییس جمهور یلستین بگویند و خواستار حمایت شان از مقاومت شوند. همه پدران و مادرانِ پرسونل ارتش اتحاد جماهیر شوروی نیز از نیروهای مسلح خواستند که در مقابل کودتا بایستند.
تلاش‌های برادری همراه با تاثیرات نمادین مخالفت مردمی، خشونت را مهار کرد. مسوولیت تسخیر ساختمان پارلمان روسیه از جانب کودتاچیان به گروه ویژهء الفای ک.جی.بی‌سپرده شد، هرچند مطابق برنامه پیش نرفت (Billington, 1992: 41; Loory &Imse, 1991: 124–۱۲۵ ۱۳۸–۱۳۹) چون در صورت موفقیت کشتار چندین هزار از مدافعان پارلمان پیش بینی شده بود. پوزنر (۱۹۹۲: ۱۷۵) می‌گوید: “این مردان نخواستند مسوولیت ریختن خون خواهران و برادران شان را به دوش بگیرند. یکی از آن‌ها به من گفت، (پسرم می‌توانست در میان مدافعان باشد، یا برادرم، یا معشوقم یا زنم. خطر کشتن آن‌ها را نمی‌کردم)”. برادرسازی مستقیم ‌میان اعضای گروه الفا انجام نشده بود؛ قدرت نمادین اعتراض بود که به شکلی از انگیزه در میان شان در آمده بود.
تلاش‌های متعددی دیگر انگیزشی نیز انجام گرفتند. یک رادیوی موقت در ساختمان پارلمان روسیه جابه‌جا شد و به مکت‌ها و کارخانه‌ها در مسکو نشرات می‌داد (Billington, 1992: 102; Sixsmith, 1991: 19). معترضان با پوسترهایشان در چارراه‌ها و خیابان‌های فرعی به پخش و توزیع جزوه‌ها و روزنامه‌های زیرزمینی پرداختند. حتا نهادهای غیر رسانهء در توزیع همگانی شامل شدند.
کارگران کارخانهء تراکتورسازی کییروف در لینینگراد ماشین‌های فکس را برای انتقال سخن‌رانی‌های اعتراضی و حمایتی و فراخوان دادن برای مبارزات نافرمانی مدنی استفاده کردند. شهردار ریازان بیست هزار نسخه از فرامین یلستین را پخش و نشر کرد. رادیوهای ژامبون از ذخایر بیرون آورده شدند و برای دریافت و انتقال اطلاعات جریان مقاومت به کار گرفته شدند (Loory & Imse, 1991: 106). راننده‌های تکسی در لینینگراد حتا بیش‌تر مستقیماً دخیل شدند، آن‌ها با استفاده از تکسی‌ها و رادیوهای تکسی‌های‌ شان خود را به شکل یک کاروان سازماندهی کردند تا از تانک‌ها و نشانه‌های دیگری حملات احتمالی نظارت کنند و به موقع گزارش دهند. در مسکو پیک‌موتوری‌ها نقش مشابهی را با انتقال پیام‌ها در میان مقاومت‌گران بازی کردند. یک خط تلیفونی را فعال ساخته و از مردم دعوت کردند تا در باره‌ی گشت گذار نیروها و گزینه‌های عقب‌نشینی در صورت اشغال گلدان‌ها توسط نیروهای مسلح به دیگران گزارش دهند(Gambrell, 1991; Rebezov & Guskov, 1991). در اطراف تونل‌های متروی مسکو، جدول‌های معمولاً اشغال شده توسط کالاهای دست‌فروشی “با انبوهی از مطالب که نه از سوی چاپ‌خانه‌های پراودا بلکه از سوی چاپگرهای دیسک‌تاپ که کمپیوترهای شان و چاپ‌گرهای لیزری شان را برای سرهم کردن خبرهای درزکرده از شایعات و مجراهای الکترونیک به غرب نشر شده بودند، جاگزین شدند” (Valauskas, 1992). شبکه‌های کمپیوتری هم‌چنان به خوبی‌در پخش و نشر سریع و گستردهء معلومات کار گرفته شدند(Ganley, 1996: 186–۱۸۹; Travica & Hogan, 1992).
برابرسازی قدرت از طریق عدم-همکاری و مداخله: آمادگی برای گفت‌وگو با مخالفان
وقتی تانک‌ها به سمت مسکو حرکت کردند، شهروندان ملکی در مسیر آن‌ها ایستادند: تانکیست‌ها مسیر دیگری را در پیش گرفتند (Sixsmith, 1991: 13–۱۴). عدم-همکاری نیز در عقب‌نشینی از قیود، سرکشی از فرمان‌ها و مصلحت و توجیه فرامین مشهود بود. هم‌چنان اعتصاب‌ها در مناطق معادن ذغال سنگ سیبریا و کامپلیکس مهم صنایع نظامی‌گورکی شکل دیگری از عدم-همکاری بودند (Attard, 1997: 184).
سازمان‌های جایگزین به شکل قابل ملاحظه در ساختمان پارلمان روسیه شکل گرفتند که به زودی به مرکز جایگزین هماهنگی و رسانه‌ها بدل شدند(Ganley, 1996: 153–۱۸۳). به استثنای نُه انتشارات، رهبران کودتا بقیه را بستند. بیشتر این نُه انتشارات از کودتاچیان حمایت می‌کردند اما خبرنگاران و چاپ‌خانه‌ها در (ازوستییا) خواهان نشر نقطه نظرات یلستین شدند که در ادامه سبب نشر مخالفت‌نامهء یلستین و فراخوانی برای اعتصاب در چاپ‌خانه‌ها شد (Izyumov, 1992: 27; Sixsmith, 1991: 18–۱۹). خبرنگاران روزنامه‌های تعلیق شده دست به تولید جزوه‌ها و روزنامه‌های موقت زدند. در ۱۹ آگست، کارگران از روزنامه‌ی مستقل نیزاویسیزمایا گازیتا، در رد ممنوعیت چاپ مقاله‌‌ی شان، فقط برای تثبیت این که دفتر چاپ دولتی آن‌را نشر نکرده است، یک ثبوت چار صفحه‌ای آماده کردند. با اشتیاق شواهد را به فرانسه فکس کردند، جایی‌که متن ترجمه و چاپ شد. همان شب، کارگران اویسیزمایا گازیتا یک بیانیه بنام “رویدادنامهء اتفاقات ۱۹-۲۰ آگست” و یک نمایش‌نامه به نام انتشارات معروف سامیزدات سرهم کردند و هزارها نسخه‌ی آن‌ها را با جزوه‌ها و خبرنامه‌های دیگر در محلات عمومی‌مسکو توزیع و به دیوارها چسپانیدند (Ganley, 1996: 155–۱۵۶). فرستنده‌های قوی‌تر به مسکو آورده شده و در ساختمان پارلمان جابه‌جا شدند تا نشرات با قدرت بیش‌تر توسعه یافته و توسط گیرنده‌های محلی در سراسر کشور دریافت و دوباره نشر شوند (Ganley, 1996: 141). این‌ها نمونه‌هایی از عدم-همکاری و مداخله به عنوان آماد‌گی مستقیم برای ارتباطات بودند.

بسیج گروه‌های سومی: زنجیره‌یء عدم‌خشونت
در رژه‌ی جنبش نمک گاندی، گزارش‌های حملات پولیس به راه‌پیمایی کنند‌گان، سبب موجی از کرنش سیاسی شد: از مقاومت‌گران عدم‌خشونت توقع حفظ روحیهء بالا می‌رفت و ناظران (چه در حضور و چه از طریق رسانه‌ها) برنده‌ی این پیکار شدند (Sharp, 1973; Martin, Varney &Vickers, 2001). این گرو‌های سومی ‌به نوبه‌ی خود بر حکم‌رانان استعماری بریتانیا فشار آوردند تا زنجیره‌‌ی عدم‌خشونت را میان فعالان و مخالفان باالفعل شان کامل نمایند. در صورتی که سربازان شوروی وحشیانه بر مقاومت‌گران علیه کودتا حمله می‌کردند یا آتش می‌گشودند، روند مشابهی ‌ممکن شکل می‌گرفت. اما با در دست داشتن کنترل سربازان و عمر کوتاه کودتا، بسیج گروه‌های سومی ‌نقش نسبتن کوچکی در کودتا بازی کرد. در ابتدا جورج بوش رییس‌جمهور امریکا با انتقاد نرمی ‌از کودتا پیشنهاد امکان کار با رهبر جدید یانایوف را مطرح کرد؛ اما پاسخ مایوسانه پوزنر (۱۹۹۲:۸۰) پرسشی بود که: “آیا این واقعن بهترین کاریست که او می‌توانست بکند؟” ولی وقتی که مخالفان کودتا آفتابی‌شدند، لحن ادبیات دولت ایالات متحده آمریکا در برابر کودتا تندتر شد (Crowley,1991; Ganley, 1996: 145–۱۴۶; Sixsmith,1991: 177).
باوجودی‌ که موقف آشکار دولت ایالات متحده نقش کمی‌در به چالش کشیدن کودتا بازی کرد، نفوذ غیر مستقیم قدرت‌مندی بر آن داشت. چنان‌که سیکسمیت (۱۹۹۱:۱۴۵) می‌گوید: رهبران کودتا درک کردند که فقط با رسیدن سریع و بدون خون‌ریزی به قدرت می‌توانند حمایت بین‌المللی مورد نیاز را برای کمک مالی دریافت نمایند. این کلیدی‌ترین دلیلی بود که یانایوف و هم‌دستانش تلاش کردند کودتا را مطابق قانون اساسی بدانند و به همین ترتیب استفاده از قوا را به حد اقل برسانند. به این ترتیب مرگ سه مظاهره‌چی در یک درگیری در ساختمانی، روزی بستم آگست در مسکو (Loory & Imse, 1991: 134–۱۴۶; Sixsmith,1991: 41–۴۳) – هرچند مظاهره‌چیانِ دیگر در جریان درگیری خشونت‌بار بودند، ضربت جدی به کودتا بود. ممکن است بشود گفت که مسیر رهبران کودتا بواسطهء حضور باالقوه‌ی زنجیرهء عدم‌خشونت مشخص شد. به این معنا که سطح نستباً محدود مقاومت کافی بود تا کودتا زمین‎گیر شود.
در سطح فردی، شماری از مخالفان کودتا پشتیبانی بین‌المللی فوری از طریق ایمیل دریافت کردند (Ganley, 1996: 186–۱۸۹). پیوندها میان ارتباطات و اعتماد به نفس در بعضی از پیام‌های ایمیلی به افراد در کشورهای دیگر مشهود اند: “به هر صورت، خط ارتباطات ما هنوز باز است و این ما را خوشبین‌تر می‌سازد”.، “تصور نمی‌توانید که ما چقدر قدردان حمایت شما در یک چنین شرایط دشواری هستیم! بهترین چیزی که باید دانست این است که ما تنها نیستیم” (Press, 1991: 23). این‌ها نمونه‌هایی از زنجیره‌ی کامل عدم‌خشونت نه، بلکه برای نشان دادن این است که چطور ارتباطات با گروه‌های سومی، در توانمندسازی می تواند همکاری کند.