صلح هنوز هم یک گزینه است

مرتضا نیکزاد
صلح هنوز هم یک گزینه است

نویسندگان: کای ایدی و تاداماچی یاماموتو که به عنوان سفیر سازمان ملل در افغانستان، خدمت کرده اند. آقای ایدی از ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ و آقای یاماموتو از ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰٫

منبع: نیویارک‌تایمز

برگردان: مرتضا نیک‌زاد

حتا با درنظرداشت میانگین خشونت جنگی در دو دهه، دو ماه گذشته به گونه‌ی ویژه، بلاخیز بوده است. از اپریل به بعد، زمانی که بایدن تاریخ خروج ایالات متحده را از کشور اعلام کرد، خشونت به پیمانه‌ی رعب‌آوری رشد داشته؛ طالبان به خود جسارت بیش‌تر داده، در سراسر کشور پیش‌ رفته و اکنون، اطراف شهر‌های بزرگ را محاصره کرده اند. کندهار، دومین شهر بزرگ نیز در محاصره قرار دارد. خسارت وارده، وحشت‌ناک است: معماری‌های حیاتی فرو ریخته، صدها هزار نفر آواره شده و در شمار زخمیان و کشته‌شدگان رکورد تازه‌ای ثبت شده. ایالات متحده و متحدانش، در شرف بیرون‌شدن از کشور است و افغانستان، کشوری که به مدت طولانی در آن اختلاف رخنه کرده، با وضعیت فجیع‌تری در پرتگاه سقوط قرار دارد.

نباید این‌ طور باشد: صلح هنوز هم امکان دارد. برای مدت زیادی باور بر این بوده که اختلاف راه حل نظامی دارد. در طول این زمان، سازمان ملل برای ورود به کشور، تردید داشته. باید بدانیم: ما شش سال را میان سال‌های ۲۰۰۸-۲۰۲۰، به عنوان سفیران سازمان ملل کار کرده ایم. در طول این سال‌ها، سازمان ملل، می‌کوشید که دریچه‌ای برای گفت‌وگوهای صلح باز کند؛ اما این برنامه‌ها به جریان نیفتاد. هرچند، توافق‌نامه‌ی پارسال میان ایالات متحده و طالبان، خروج نیروهای بین‌المللی را ممکن کرد، متأسفانه، شرایط پاگذاشتن به کشوری صلح‌آمیز را مهیا نکرد.

سازمان ملل متحد، حالا باید پا پیش بگذارد و افغانستان را از فاجعه دور کند. جای‌گزینی برای این کار، چنان چه همه باور دارند جنگ داخلی، تلخ‌تر از آن است که در موردش فکر کرد.

سازمان ملل باید کارهای بیش‌تر از این را انجام دهد. هرچند، در حال حاضر، سازمان ملل متحد دو نماینده را در افغانستان تعیین کرده؛ اما، هیچ‌ یک قدرت کافی برای ایجاد تغییر را ندارد. درخواست‌های بشردوستانه‌ی سازمان ملل متحد برای حمایت از نیاز‌های اساسی افغانستانی‌ها –که تقریبا نیمی از آن‌ها نیاز مبرم به کمک مادی دارند-، به طور بدی تأمین مالی می‌شود. با عدم پیش‌رفت جدی در گفت‌وگوهای صلح که در دوحه‌ی قطر برگزار شد، شورای امنیت، در سطح دیپلماتیک، نگاه مبهمی به این موضوع انداخته است.

خوش‌بختانه، برخلاف زمان‌های گذشته که اختلاف‌ نظر میان اعضا، باعث ایجاد واکنش‌های مؤثر در بحران‌های جهانی شده بود، سازمان ملل، حالا در موقعیت بهتری برای اقدام قرار دارد. ایالات متحده، روسیه و چین –که هر سه از پنج عضو همیشگی شورای امنیت اند-، همه در ثبات افغانستان سهیم اند. آن‌ها هم‌راه با پاکستان، در ماه‌های اخیر، با صدور بیانیه‌هایی، خواستار کاهش خشونت و حل‌وفصل سیاسی [معضل کنونی]  را از راه گفت‌وگو شده اند که در آن از حقوق زنان و اقلیت‌ها محافظت می‌شود. آن‌ها هم‌چنین سازمان ملل را تشویق کرده اند که «نقش مثبت و سازنده‌ای در روند صلح و آشتی را در افغانستان ایفا کند. در مجموع، بیانیه‌ها نشان‌دهنده‌ی میزان امیدوارکننده‌ی اراده‌ی سیاسی است.

با این حال، هیچ تلاش واحدی برای حفظ روند صلح انجام نشده. طالبان با مقاومت در برابر گفت‌وگو با دولت، بر تسخیر هرچه بیش‌تر خاک و گسترش خشونت در سراسر کشور تمرکز کرده است. دولت افغانستان در مواجهه با مبارزه برای بقا، فرماندهان جنگ و رهبران محلی را تشویق کرده که سلاح به دست بگیرند. دو طرف، در غیاب میانجی‌گری بین‌المللی، به جای گفت‌وگو، بر ضد یک‌دیگر جنگیده اند. این وضعیت، خاطره‌های تاریک دهه‌ی ۱۹۹۰ را زنده می‌کند؛ زمانی که کشور را جنگ داخلی فرا گرفته بود.

با این وجود، هیچ کشور درگیر در افغانستان، برای کمک به اندازه‌ی کافی آماده نیست. به ایالات متحده به سبب شراکتش در این درگیری، به چشم شک‌ و درگیری، دیده می‌شود. روسیه و چین با متحدان متفاوت در همسایگی افغانستان نیز، بی‌طرف نیستند. پاکستان، که از سوی دولت افغانستان به دلیل ارتباط با طالبان مورد خصومت قرار گرفته، می‌خواهد هند –که با طالبان کانال‌های ارتباطی باز کرده-، دخالتی در ماجرا نداشته باشد. ترکیه، ایران و کشورهای آسیای میانه، همه مهم استند؛ اما، نمی‌توانند به تنهایی عمل کنند. سازمان ملل متحد، باید وارد این خلا شود. در وهله‌ی نخست، دبیرکل، باید فورا شورای امنیت را تشکیل دهد و به دنبال دستورالعملی مشخص برای توان‌مندسازی سازمان ملل باشد، چه در داخل کشور و چه در میز گفت‌وگو. به این معنا که ایالات متحده، روسیه، چین و سایر اعضای شورا، گرد هم آیند تا به یک نماینده‌ی ویژه اجازه دهند به عنوان میانجی عمل کند. با حمایت محوری کشورهای عضو، این امر، به دو طرف فشار می‌آورد تا جنگ را متوقف و به توافق برسند.

مأموریت سازمان ملل در داخل کشور -که وظیفه‌ی آن در ماه سپتمبر تمدید می‌شود-، نیز به حمایت نیاز دارد. وخیم‌ترشدن وضعیت امنیتی و کمک‌های بشردوستانه، به این معنا است که افغانستانی‌های سراسر کشور، به کمک‌های نجات‌بخش بیش‌تری نیاز خواهند داشت. سازمان ملل، هم‌چنین، باید بتواند به کار مهم خود در گزارش نقض حقوق بشر، حفاظت از کودکان جنگ و حمایت از زنان و دختران، ادامه دهد.

سازمان ملل متحد، بیش‌تر به دلیل محقق‌نکردن هدف اصلی خود؛ یعنی حفظ صلح و امنیت بین‌المللی، مورد انتقاد قرار گرفته. این، برای سازمان ملل، فرصتی است که ارزش خود را نشان دهد. در گذشته، دیپلماسی بین‌المللی به پایان درگیری‌ها در مناطق مختلف مانند کمبودیا، موزامبیک، ال‌سالوادور و گواتمالا کمک کرده. اکنون سازمان ملل باید همان روحیه، شجاعت و انرژی را فرا بخواند. سازمان، نمی‌تواند بیستد و سقوط افغانستان را تماشا کند.