جوکر یک فیلم امریکایی، محصول سال ۲۰۱۹ و در ژانر کمدی و هیجانانگیز به نویسندگی، تهیهکنندگی و کارگردانی تاد فلیپس است. فیلمنامهی این فیلم توسط خود فیلیپس با همراهی اسکات سیلور بر پایهی شخصیت ابرشرور جوکر از دیسی کامیکس نوشته شده است.
داستان فیلم در سال ۱۹۸۱ و شهر گاتهام سیتی رخ میدهد و داستان زندگی کمدین شکستخوردهای به نام آرتور فلک را دنبال میکند که بعد از تجربههای تلخ متعدد، وارد دنیای جرم و جنایت شده و با لقب جوکر به شهر باز میگردد.
واکین فینیکس، نقش جوکر را در این فیلم بازی کرده است؛ در سکانسی از این فیلم، شخصیت اول فیلم روی استیج در شروع دیالوگی که برای تماشاگران دارد، جملهای میگوید: «در کودکی هر کسی از من میپرسید وقتی که بزرگ شدی، میخواهی چه کاره بشوی؟ من میگفتم: کمدین و همه به من میخندیدند؛ اما حالا که بزرگ شدم و کمدین، هیچ کسی به من نمیخندد.»
این دیالوگ شخصیت جوکر سنخیت عجیبی با ماجرای جوک اعضای تیم ثبات و همگرایی و افشاگری امرالله صالح در روزهای گذشته دارد. بعد از این که امرالله صالح در صفحهی فیسبوکش پستی را به اشتراک گذاشت که تیم ثبات و همگرایی به قوم خاصی توهین کرده است، این کاربران فیسبوک بودند که بیخودی و از سر همان عقدههای قومی، آن را آن قدر جدی گرفتند که آقای صالح نگرفته بود. بعد از آن که تیم ثبات و همگرایی ادعای آقای صالح را رد کرد، در پست بعدی، ضمن معذرتخواهی خود، آقای صالح از ادبیاتی استفاده کرده است که گویی او سپر بلای قوم هزاره در برابر هر توهینی خواهد بود.
بعد از پست معذرتخواهی آقای صالح، من شخصیتهای سیاسی دخیل در این ماجرا را بسیار همذاتپندار با شخصیت اول فیلم جوکر دریافتم و مخصوصا دیالوگی که در چند سطر بالا به آن اشاره داشتم.
درک من از شعور سیاسی سیاستمداران افغانستان، این است که آقایان محترم درست همان جوکر فیلم تاد فلیپس استند. این آقایان در کودکی بسیار دوست داشته اند که سیاستمدار باشند؛ اما هیچ گاه در تلاش آن نبودند که از سواد سیاسی برخوردار شوند.
به تاریخ معاصر سیاسی در افغانستان اگر نگاهی بیندازیم، جز مؤلفههای جنگ، تبعیض قومی، فقر، مهاجرت، فساد و … که بار منفی دارند، نمیتوان چیزی را پیدا کرد که بیانگر تغییر مثبت در جامعه باشد.
تا آن جایی که درک من از متن جریان سیاسی افغانستان در چند دههی اخیر قد میدهد، متأسفانه به شخصه نمیتوانم از سیاستمداری نام ببرم که برای بهبود تنشهای سیاسی و قومی در افغانستان فعالیت کرده باشد. تمام سیاستمداران این سرزمین با برچسب قومی آمده اند و در متن سیاست افغانستان قرار گرفتند.
کشوری که پارلمانش، احزابش، وزیرانش، رسانههایش، دانشگاههایش، رییسجمهورش و حتا ناحیههای شهرهایش با ملاک قومی تعریف میشوند و از همه جای آن بوی قومیت به مشام میرسد، نمیتوان انتظار داشت، شخصی مثل امرالله صالح منجی تبعیض قومی در افغانستان باشد.
من شک ندارم که آقای امرالله صالح، به خوبی میدانست که با ادعایش مبنی بر این که تیم ثبات و همگرایی به قوم هزاره توهین کرده است، دنبال این نبوده که دل مردمان قوم هزاره را به دست بیاورد. او تنها به دنبال این بود که از آب گلآلود، ماهی انتخاباتی بگیرد که چندان موفق هم نبود.
امرالله صالح شاید یک نظامی کارکشته در زمینهی امنیت و استخبارات باشد؛ اما او قطعا یک سیاستمدار زیرک و هوشیار نیست. به گمان نویسنده، امرالله صالح با این ادعای خود به مراتب توهین نابخشودنیتری به قوم هزاره کرده است.
منفعتطلبی شخصی آقای صالح به خوبی در ادبیات به کار برده شده، متن پُست معذرتخواهی شان که در فیسبوک به عنوان حسنختام ماجرای «بینی هزاره و جوک ثبات و همگرایی» نشر کرده است، مشهود است و در واقع آقای صالح در کنار این که یک سیاستمدار ناموفق و بیتجربه است، یک جوکر روانپریش و ناموفقتر از آقای واکین فینیکس در شخصیت فیلم جوکر است.
صحنهی سیاست افغانستان را که به تماشا بنشینی، پر است از جوکرهای شکستخوردهی سیاسی همچون آقای صالح که از سیاست تنها کت و شلوار پوشیدن و نکتایی زدن را یاد گرفته اند. این آقایان اگر شنیده اند که سیاست پدر و مادر ندارد؛ اما نباید یادشان میرفت که سیاست اخلاق که لازم دارد و سیاستمدار بدون اخلاق یا همان سیاستمدار بداخلاق محبوب نیست، این چهرهها در گذر زمان بدون شک منفورترین چهرههای سیاسی کشور شان خواهند بود.
در پایان همین بس که کاش کاربران فیسبوک همان مدت زمانی که با جوک سیاسی «امرالله صالح – ثبات وهمگرایی» خود را سرگرم کردند، میرفتند و به تماشای فیلم جوکر تاد فلیپس مینشستند.