نویسنده: هدیه شکیب
جهان همیشه گواه کشمکشها و جنگهایی بوده که پدیدآورنده دگرگونیها در بخشهای مختلفی چون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی بوده است. گاهی این جنگها تا اندازهای بوده که چرایی سرنگونی حکومتها، امپراتوریها را تشکیل داده؛ اما با اینهمه تا سپتامبر ۱۹۳۹، بشر هیچگاه درگیر جنگی به وسعت و بزرگی جنگ جهانی دوم نشده بود.
این جنگ، نزدیک به شش سال به درازا کشید و بیشتر از صد میلیون انسان از سی کشور جهان در برابر هم صفآرایی کرده بود. جنگ جهانی دوم که جهان را به دو گروه متخاصم به نام متفقین و متحدین تقسیمبندی کرد، گستردهترین جنگ تاریخ بشریت را از نظر سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی و … رقم زد.
اکنون این پرسش مطرح است که چگونه بیشتر جغرافیای جهان، بهشمول کشورهای فقیر افریقایی درگیر این جنگ شد؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت چون اکثر کشورهای دخیل یا عضو در دو گروه متخاصم، کشورها ابرقدرت متعرض و متصرف ارضی مردم در قاره افریقا و آسیا بودند و قسمت زیاد کشورهای دخیل در جنگ جهانی را تحت کنترل اقتصادی و سیاسی خویش داشتند، از اینرو بیشتر کشورهای فقیر جهان بهاجبار و اصرار کشورهای کنترلکننده درگیر این جنگ شدند.
علل جنگ جهانی دوم
برای جرقه و آغاز جنگ جهانی دوم، این دلایل را میتوان برشمرد:
۱: عامل اصلی جنگ جهانی دوم را اشتباهات عهدنامه ورسای میتوان دانست؛ چون ظاهراً عهدنامه ورسای در ۷ می ۱۹۳۹ بر جنگ جهانی اول نقطه پایان گذاشته بود؛ اما در اصل، زمینهساز جنگی گستردهتر از جنگ جهانی اول دانسته شده است؛
۲: یورش آلمان به جمهوری لهستان و تصرف قسمت اراضی لهستان از سوی آلمان و در مقابل واکنش فرانسه، بریتانیا و اعلام جنگشان بر آلمان، برای جلوگیری از عملکرد آلمان؛
۳: اعمال تحریمهای شدید اقتصادی-سیاسی ایالاتمتحده امریکا و بریتانیا بر جاپان و در مقابل یورش جاپان بر اراضی چین و تصرف قسمت از آن؛
۴: کینهتوزی ایتالیا، یکی از متفقین جنگ جهانی اول در مقابل بریتانیا و فرانسه به دلیل عدم بهجا کردن وعدههای عهدنامه ورسای و همکاری با ایتالیا برای تشکیل روم باستان.
کارشناسان امور، این چهار دلیل را برجستهترین دلایل آغاز و شعلهور شدن جنگ جهانی دوم دانستهاند.
این جنگ را میتوان بهراستی جنگ جهانی نامید؛ چون در این جنگ بیشتر از صد میلیون نفر از سی کشور جهان در تمام قارهها، اقیانوسها و جزایر در عملیات نظامی و نبرد شامل بودهاند.
از سوی دیگر، جنگ جهانی دوم، تمامعیار و عمومی بود؛ زیرا در این نبرد، اقشار و طبقههای مختلف بشر بهگونهای اشتراک و نقش ایفا کردهاند. بهطور مثال؛ مردان غیرنظامی برای تأمین نیرو وارد میدان جنگ و آماده مبارزه شدند و زنان هم برای پیشبرد و تمویل جنگ وارد بازار کار و صنعت شدند.
همچنان در جنگ جهانی دوم، استفاده از روش و راهکارهای نظامی نوین و پیشرفته؛ مانند وسایل نظامی با کارکرد برقآسا، نابود کردن نیروهای دشمن با استفاده از چرخبالها، تانکها، نیروی مکانیزه و یا ماشینی، بمباران مواضع دشمن و حمله بر آنها با استفاده از چتربازها و نبرد از بهروزترین راه ممکن؛ خشکی، دریا و هوا از مواردی است که جنگ جهانی دوم را متمایز کرده است.
پیامدهای سیاسی-اجتماعی جنگ جهانی دوم
معمولاً پیامدهای رخدادهای سیاسی تضمینکننده شرایط اقتصادی و اجتماعی در یک جامعه است؛ چون جنگ جهانی دوم، بیشتر مناطق جهان را فرا گرفت بود. پیامدهای سیاسی این جنگ روی تمام موقعیتها و موقفهای اقتصادی و اجتماعی جهان تأثیرگذار بوده است.
پیدایش سازمان ملل متحد برای عدالتخواهی و استقرار صلح در جهان، از جمله پیامدهای ارزشمند اجتماعی این جنگ به شمار میرود.
مهمترین پیامد جنگ جهانی دوم را میتوان نقطه پایان گذاشتن یا ختم سیاست تعرضی ابرقدرتهای جهان بهخصوص انگلستان دانست. چون جنگ جهانی دوم سبب بروز حس آزادیخواهی در جهان و بهویژه کشورهای فقیر شد.
پیامدهای اقتصادی و نظامی جنگ جهانی دوم
جنگ جهانی دوم جهان را به رکود اقتصادی مواجه کرد و همچنان ویرانیهای این جنگ دوباره آبادسازی آنها بزرگترین مشکل اقتصادی کشورهای غالب و مغلوب را تشکیل میداد. رشد نامتوازن اقتصادی کشورهای جهان و ایجاد و رقابتهای اقتصادی امپریالیزم و سوسیالیسم در جهان، جهان را ازلحاظ اقتصادی هم بر دو جهت مخالف تقسیم کرد که در واقع، این خود نقطهی عطفی در زمینه اقتصاد در جهان بهشمار میرود.
همچنان از پیامدهای نظامی جنگ جهانی دوم میتوان پیشرفت در اختراع، تولید وسایل جنگی را نام برد؛ چون وسایل نظامی پیشرفته دریایی، زميني و هوایی در جنگ جهانی دوم و پسازآن اختراع شد.
درنتیجه؛ جنگی که حدود ۷۶ سال از پایان آن میگذرد؛ اما تا به امروز بزرگترین جنگ تاریخ بشریت بهحساب میآید. با آنکه جنگ جهانی دوم خرابیهای چشمگیری به بار آورد؛ اما پس این جنگ، تحول عظیمی در عرصههای مختلف در جهان رونما شد.