«خودبزرگ‌بینی جمعی» و «خودتحقیری ملی»

صبور بیات
«خودبزرگ‌بینی جمعی» و «خودتحقیری ملی»

در افغانستان مد شده است وقتی یک آدم سوژه شد، تمام رسانه‌ها باید حرف‌های تکراری او را به خورد مردم بدهد. تورسن یکی از این آدم‌ها است. او حرف‌های تکراری می‌زند. آنچه که می‌گوید، تنها در مواردی چون کارزار مبارزات انتخاباتی کاربرد دارد. هر روز چندین بار مصاحبه‌ی اختصاصی رسانه‌ها با او، پرسش‌های تکراری و پاسخ‌های مشابه شنیدن؛ هم توهین به شعور مردم است و هم تحقیر کردن رسانه‌ها.

 یکی از ناپسندترین صفات اخلاقی، تمسخر و طعنه‌زدن به دیگران است که ریشه در تکبر و خودبزرگ‌بینی مفرط دارد. با تأسف، رسانه‌های ما نوعی «خودبزرگ‌بینی جمعی» را ترویج می‌کنند. یکی از واژه‌ها و رفتارهایی که آن را در لیست بیزاری‌هایم قرار داده ‌ام، تحقیر است. تحقیر در هر شکل و شمایلی، شرم‌آور است؛ ولی وقتی دست به «خودتحقیری ملی» می‌زنیم، گناهی نابخشودنی است.

مصاحبه‌های پشت سر هم با کسی که همواره گپ‌های تکراری می‌زند و ممکن است دچار مشکل روانی باشد، چه سودی برای مردم دارد؟ او شاید دنبال منافع سیاسی-شخصی خودش باشد که ما ندانیم؛ اما چی نیاز است که روزی چند بار با او مصاحبه شود؟ واکنش‌ها به این اتفاق در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، توأم با نوعی خودبزرگ‌بینی و سیاست‌ بوده است. این‌ که «در هیچ کجای دنیا از این اتفاقات نمی‌افتد»، «ما چقدر بد بختیم»

تورسن به وسیله‌ی رسانه‌ها و خبرنگاران، بیشتر توهین می‌شود. رسانه‌ها عامل دشنام‌دادن به او و خانواده‌اش توسط کاربران شبکه‌های اجتماعی استند. از سوی دیگر با هر بار مصاحبه‌ی تورسن، مردم از سیاست بیزار شده و به سیاست‌مدارانی که گناهی مرتکب نشده اند، توهین می‌شود.

ما در کشور اسلامی زندگی می‌کنیم در قرآن کریم آمده است: «ای کسانی که ایمان آورده اید، نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را استهزاء کنند؛ شاید آن‌ها از این‌ها بهتر باشند و نه زنانی از زنان دیگر؛ شاید آنان بهتر از اینان باشند، و یکدیگر را مورد طعن و عیب‌جویی قرار ندهید و با القاب زشت و ناپسند یاد نکنید، بسیار بد است که بر کسی بعد از ایمان نام کفر بگذارید و آن‌ها که توبه نکنند ظالم و ستمگرند.» «ترجمه»

همین‌طور آیات، احادیث و روایات زیادی در آموزه‌های دینی وجود دارد که مسخره‌کردن دیگران را عمل نادرست و زشت خوانده است. فراتر از آن، رسانه‌های کشور با سوژه قرار دادن افرادی مانند تورسن، به شعور جمعی توهین می‌کنند. این جماعت، خود شان را همزمان با مصاحبه‌های مزخرف ‌شان مسخره می‌کنند. این جا است که مردم نسبت به رسانه‌ها بی‌باور می‌شوند؛ بی‌باوری به این‌ که رسانه‌های کشور حرف تازه برای گفتن ندارند.

برخورد سحطی با مخاطب جدی امروز افغانستان، به برخورد طالبان با شهروندان امروز کشور می‌ماند. نگاه طالبان به افغان‌ها، سحطی است. خلاصه، در دوره‌ی ما این مدل انسان‌ها زیاد اند که می‌خواهند زندگی جامعه و مردم را از طریق همین مسخرگی‌ها زیر کنترل بگیرند و در کارهایی دخالت کنند که نباید وارد شوند.  این افراد نمی‌توانند وارد زندگی ما شوند به شرطی که ما خود مان اجازه ندهیم.

 رسانه‌های ما وقتی با ده آدم این گونه برخورد کنند و این ده آدم ساعت‌ها وقت هزاران شهروند را تلف ‌کنند، همه چیز به سمت مسخرگی خواهد رفت. تورسن، روزانه اگر ده بار به تلویزیون برود با سه، چهار پرسش تکراری روبه‌رو می‌شود که پاسخش را نیز تمام مخاطبانش می‌فهمند.

بنا بر این، ما ضرورت داریم تا رسانه‌های کشور از روزمره‌گی و مسخره‌بازی بیرون شوند. رسانه‌ها در افغانستان نقشِ پُررنگ و جدی بازی کرده اند. رسانه‌ها از دست‌آوردهای درجه‌یک این سرزمین در طول هجده سال پسین به شمار می‌رود. رسانه‌ها در آوردن اصلاحات و تغییرات بنیادی نقشِ خوب ایفا کرده اند. همه می‌دانیم؛ اما این به معنای بی‌عیب بودن رسانه‌ها نیست. ما هر کدام به عنوان شهروندانی که مخاطبان جدی رسانه‌ها استیم، می‌توانیم ضعف‌های رسانه‌ها را بازتاب دهیم.