در روزمرگی، انسانها کنشهای متفاوتی را از خود بروز میدهند. مادامی که فرد حس آزادی میکند و مانعی برای بودن خواستنیاش نمیبیند، کنشهایش واقعیت درونی او را بروننمایی میکند.
انسان، زمانی که در میان گروهی از افراد یا گروه بزرگتر_ جامعه_ قرار میگیرد، کنشهایش به سمتی هدایت میشود که بودن فرد به تعادل در آن گروه برسد، مگر این که فرد بخواهد از ساختار برون بزند.
نحوهی کنشگری و نوعیت رابطه میان شهروندان، در سایهی دستورهای حقوقی، اخلاق و عرف حاکم معنامند میشودِ این معنامندی، کنشگری افراد جامعه و کارکرد ساختار حاکم و نحوهی تعامل این دو را مشخص میکند.
اخلاق عمومی، عرف و عادت به اندازهای که زمان بیشتری را در یک جامعه میگذراند، به همان اندازه نهادینه شده و کنش و واکنش افراد جامعه را در برابر حادثههای طبیعی و غیر طبیعی هدایتگری میکند.
فرد برای این که بتواند از آسیبپذیریاش پیشگیری کند، نمیخواهد از ساختار حاکم برون بزند؛ زیرا او امنیت خود را در گِروِ بودن در همین ساختار میبیند.
زمانی که کنش فرد در برابر نظامهای هدایتگر قرار میگیرد؛ به اندازهی سلطهگری این نظامها، نکوهش میشود. از سویی هم فرد، نمیخواهد که کنشهایش در برابر نظامهای حاکم و یا به نحوی در تقابل با باور عمومی قرار بگیرد.
هر گاه کنشگری فرد، در تقابل با نظامهای هدایتگر و باور عمومی قرار میگیرد، فرد میخواهد که آن کنشش پنهان بماند و درصورت آشکار شدن آن برای دیگران، فرد احساس ناامنی کرده و یا دچار خجالتزدگی میشود؛ زیرا او از واکنش این نظامهای هدایتگر میهراسد.
ویژگی مهم نظامهای هدایتگر این است که برای انسان، بازدارندگی ایجاد کرده و با تکرار به هویت آنها بدل میشود که برون زدن از آن، دشوار مینماید. به اندازهای که نظامهای هدایتگر و باور عمومی، دیروزی و آمیخته با خرافه باشد، آسیبپذیری شهروندان نیز بالا میرود. در چنین جامعهای که انسانها با علم آشتی درخور توجهی ندارد، نظامهای هدایتگر، باورهای شهروندان را دستکاری کرده و کنش و واکنش آنها را مشخص میکند؛ کنشهای از پییش تعیین شدهی افراد در این دست جامعهها، آهسته آهسته به نابودی جامعه منتهی میشود؛ زیرا این نظامهای هدایتگر همیشه به سوی نابودی در حرکت است و فرد برای پشتیبانی از بودن خود، ناچار به پذیرش آن است.
در گفتوگویی که با بهرام حقمل، سخنگوی والی نیمروز داشتم، میگوید که باشندگان نیمروز، آلودهبودن به ویروس کرونا را ننگ و شرم میدانند.
به گفتهی او، آنهایی که در نیمروز به کوید-۱۹، مبتلا شده اند و یا مشکوک استند، از رفتن به شفاخانهی کوید-۱۹ و دادن آزمایش خودداری میکنند.
این در حالی است که فردی که به اثر ویروس کرونا در نیمروز مرده، آزمایش کرونا نداده است؛ زیرا خانوادهاش از آلودهبودن او به کرونا میشرمیدند و برای درمان او اقدامی نکردند.
دلیل این واکنش باشندگان نیمروز را در برابر کوید-۱۹، باید در سخنان افرادی مثل مجیبالرحمان انصاری در هرات و کنشگری دولت برای مبارزه با این ویروس دنبال کرد.
این ملا امام و شمار دیگر دینگرایانی که مثل او فکر میکنند، در شروع شیوع ویروس کرونا، از پشت منبرها داد میزدند که ویروس کرونا، عذاب الهی برای کفار و برای مسلمانان رحمت است. این ملاامامان، به نمازگذران و مخاطبان شان میگویند که مسلمانان به ویروس کرونا آلوده نمیشوند. در جامعهای که همه خود را مسلمان میدانند؛ همگانی کردن این باور، باعث میشود افراد بیسواد جامعه، آلوده شدن به ویروس کرونا را عیب دانسته و از آشکار کردن آن خجالت زده شوند.
این شهروندان ترس این را دارند که مبادا با آشکار کردن بیماری شان، جامعه به مسلمان بودن شان بیباور شده و آنها را طرد کند؛ اما این پنهانکاری که زادهی باور خرافی آگاهان دینی مثل انصاری است، باعث میشود که هر فرد آلوده در جامعه به راحتی افراد زیادی را آلوده کند.
این نوع باورمندی باعث میشود که فرد آلوده و یا خانوادهاش از درمان او دست بکشند. اینگونه حرکت در زیر این نظام فرهنگی، انسان را به سوی نابودی هُل میدهد. با این همه دولت نیز به عنوان نظام هدایتگر اصلی و نهاد تصمیمگیرنده، برای مبارزه با ویروس کرونا از باورهای خرافی مردم و بازدارندگیهایی برخواسته از این باورها، سوء استفاده کرده و از رسیدگی به وضعیت موجود و کاهش آسیبپذیری شهروندان شانه خالی کرده است.
با این که، روزانه از ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ مهاجر افغانستانی از ایران وارد نیمروز میشوند؛ اما ریاست صحت عامهی این شهر، لابراتوار تشخیص کرونا ندارد.
نمونههای آزمایش کرونا که در نیمروز، از شهروندان گرفته میشود، برای روشن شدن نتیجهی آن به هرات و یا کندهار فرستاده میشود؛ اما این دو ولایت نیز کار نکردن دستگاه تشخیص ویروس کرونا را بهانه آورده و با ریاست صحت نیمروز، همکاری نمیکنند.
ریاست صحت نیمروز، در ۲۰ رمضان، ۱۵۴ نمونه آزمایش گرفته شدهی ویروس کرونا را برای تشخیص به کندرهار فرستاده است؛ اما با گذشت ۱۵ روز هنوز نتیجهی آن روشن نیست.
همین طور، کمیتهی اظطراری مبارزه با کرونا در افغانستان، مدعی است که ۲۷ میلیون افغانی را برای آگاهیدهی در رابطه به ویروس کرونا و روشهای پیشگیرانهی آن مصرف کرده است؛ اما این آگاهیدهی، ظاهرا نتوانسته است شناخت درستی از ویروس کرونا در مردم ایجاد کند.
از سویی هم از شروع شیوع کوید-۱۹، تا حالا دولت هیچگاه نخواسته که مانع کنشهای نابخردانهی دینگرایان افراطی شده، رفتن به مسجد را که باعث انتشار وگسترش دامنهی این ویروس میشود، منع کند.
در حال حاضر در شفاخانهی صد بستر کوید-۱۹ نیمروز، ۱۲ نفر در قرنتین استند که چهار تن آن آلوده به ویروس کرونا و ۸ تن آن مشکوک استند.
این در حالی است که ۲۰۰ تن مشکوک به آلودهبودن به کوید-۱۹، در نیمروز به سر میبرند. همین طور شمار زیادی از باشندگان نیمروز، با تب شدید و اسهال دست و پنجه نرم میکنند؛ اما شرمیدن از داشتن ویروس کرونا باعث شده است که به شفاخانه مراجعه نکنند.
این ننگ و عار دانستن کرونا باعث شده است که شمار دیگر از باشندگان کشور در ننگرهار و کنر، از بودن کوید-۱۹، در بدن خود انکار کرده و آن را محرقه بخوانند.
تا زمانی که برای اصلاح نظامهای هدایتگر در افغانستان، کاری نشود؛ باورهای خرافی همچنان در جامعه پابرجا مانده و بودن انسان به ارزشمندی نمیرسد، بودنی که تنها نابودی را در پی دارد و دولت برخواسته از این میان، پشتیبان دوام آن است.