تغییری در روش استفاده‌ی شبکه‌های اجتماعی

صبور بیات
تغییری در روش استفاده‌ی شبکه‌های اجتماعی

از آن جایی که بیشتر وقت‌مان در شبکه‌های اجتماعی سپری می‌شود،‌ استفاده از شبکه‌های اجتماعی، روی رفتار، روش، اخلاق، آگاهی و بیداری و گاهی بار منفی به همراه دارد. به نظر می‌رسد با توجه به این‌ که اوقات بیشترمان در این‌جا سپری می‌شود، هر تغییر مثبت می‌تواند روی رفتار و اخلاق‌مان و کسانی که با ما در رابطه استند تاثیرگذار واقع شود. فرستادن عکس، فیلم و خبر از عادات ما و شما به دیگران است. تغییر را از این‌ جا شروع کنیم که هر عکس، فیلم و خبری را برای عزیزان‌مان نفرستیم؛ به ویژه تصاویری که حاوی صحنه‌های تلخ و دلهره‌آور است. دلیلی ندارد چیزی که حال ما را بد می‌کند، برای کسی بفرستیم که برای‌مان اهمیت دارد و حال او را هم بد کنیم.

ما در ارسال پیام به منبع دقت نمی‌کنیم. به منبع ارسال پیام دقت کنیم و از خودمان بپرسیم چرا و به چه هدفی این محتوا تولید شده است؟ حقیقت دارد یا یک شایعه و دروغ است؟ وقتی یک خبر دروغ را بازنشر می‌کنیم، ما هم بخشی از چرخه‌ی دروغ می‌شویم. اگر به راستی از دروغ بدمان می‌آید، آن را بازتولید نکنیم. ما در ارسال پیام‌های خبری به اوضاع جانب مقابل و حس و حال او کمتر توجه می‌کنیم. وقتی می‌خواهیم خبری را برای کسی ارسال کنیم، ده ثانیه فکر کنیم و از خودمان بپرسیم که این خبر به طرف مقابل دانش اضافه می‌کند؟ لبخند می‌بخشد؟ آرامش می‌دهد؟ اگر یکی از این سه حالت بود، ارسال کنیم. خیلی از ما و شما در مواجه با نقد پس از درگیری به بلاک کردن منتقد متوصل می‌شویم. دشنام، فحش، تاختن به خانواده و قوم و تبار و زبان مخالف‌مان، از ویژگی‌های ما افغانستانی‌ها در شبکه‌های اجتماعی است. یاد بگیریم اگر با نقد و نگاه کسی مخالف استیم، ما رسالتی برای ادب کردن او نداریم؛ حرف‌مان را محترم بزنیم و فاصله بگیریم.

حفظ فاصله همیشه باعث حفظ احترام متقابل می‌شود. کاربران شبکه‌های اجتماعی، خصوصا استفاده‌کنندگان فیس‌بوک برای قبولاندن نظر و گپ خودشان برای این‌ که ثبوت ارایه کنند از اسکرین‌شات کار می‌گیرند. اسکرین‌شات نگیریم و چت‌های دو نفره را برای دیگران ارسال نکنیم. دنیای خصوصی دو نفره را جار نزنیم. یادمان باشد که ما بخشی از آن ماجرا بوده‌ایم. اگر کسی قصد آزار دارد از طریق قانونی پی‌گیری کنیم؛ در عین زمان هر مطلب، عکس یا کامنتی که منتشر می‌کنیم، به کارت ویزیت ما تبدیل می‌شود، مشخص نیست بعد از دست به دست شدن چه کسانی آن را می‌‌بینند؛ اما خیلی‌ها بر اساس همان، شخصیت ما را قضاوت می‌کنند. ما خواسته و ناخواسته گاهی دست به دست هم می‌دهیم تا بی‌شعورها را به شهرت برسانیم. مخصوصا در فیس‌بوک در کشور ما که از آدم‌های بی‌شعور کم نداریم. «بی‌شعور»ها را به شهرت نرسانیم. با فالو کردن، لایک کردن و معرفی افرادی که در شبکه‌های مجازی ریشه‌ای ندارند و تشنه‌ی شهرت استند و دست به رفتارهای ابلهانه می‌زنند؛ به ویزیتور رایگان آن‌ها تبدیل نشویم و به آن‌ها کمک نکنیم.

ما در مقابل هر لایک مسئول استیم. ما باید تمرین کنیم و یاد بگیریم هیچ‌کسی جز ما در فضای مجازی مسؤول حریم شخصی‌مان نیست. وقتی عکسی منتشر می‌کنیم امکان بازپس گرفتن آن میسر نیست، مراقب باشیم چه چیزی را منتشر می‌کنیم و چقدر به دیگران اجازه می‌دهیم به حریم شخصی‌مان وارد شوند. گله‌های بعدی سودی ندارد. خیلی از ما عادت داریم بگوییم «اعتماد کردم و فریب خوردم.» این جمله، حرف مشترک تمام کسانی است که در فضای مجازی مورد سوءاستفاده مالی یا جسمی قرار گرفته‌اند. این حرف تلخ است؛ اما واقعیت دارد. اینجا اصل بر «بی‌اعتمادی» است. اول شک کنیم بعد اعتماد، تا کمتر پشیمان شویم. در پایان، گوشی موبایل در دست ما هم گُل است، هم گلوله! شب قبل از خواب به این فکر کنیم که در طول روز با آن حال دیگران را بهتر کرده‌ایم یا روان و آبروی کسانی را به قتل رسانده‌ایم؟ از این ‌که این موارد را پس از این رعایت می‌کنیم رفتار و روش‌مان دچار دگرگونی و تحول می‌شود.