نویسنده: عبیدالله مولایی، کارشناس روابط بینالملل
در شرایط امروزی، همه میدانیم که فضای مجازی یا همان شبکههای اجتماعی انترنتی، یکی از مهمترین ابزارها برای شکلگیری و گسترش بستر جهانیشدن دانسته میشود. این فضا، بستر مناسبی از اطلاعات و معلومات مختلف را در خود جاه داده و در شکلگیری هویت افراد و مطرحشدن آنان در جامعه و جهان، توانسته نقش بارزی داشته باشد. این شبکهها تا حدودی هم در معرفی هویت کاربران برای مخاطبان، نقش بارزی داشته و برای چگونه جلوهدادن آن مطابق میل کاربران، فضا را برایشان نیز باز گذاشته است.
به اساس یافتههای یک گزارش در کشورهای جهان سومی، دیده شده است که بیشترین کاربران فضای مجازی اجتماعی که در این کشورها مورد استفاده قرار داشته است، نسل جوان آن بیشتر از نسلهای دیگر در معرض آثار ناشی از شبکههای اجتماعی مجازی قرار دارند. با این وضع، ملاحظه میشود که فضای مجازی، نوعی از بحران هویت را در میان طیف وسیعی از جوانان خلق کرده و مخاطبان آنان را، نظر به معلوماتی که از فضای مجازی دریافت میکنند، به شناختی کاذب مواجه کرده است. بدون شک، خلق این بحران هویت در زمینههای فردی، ناهمگونیهای هویتی را به بار آورده و سبب شده تا به نحوی تعادل اجتماعی و داشتن شناخت واقعی از هویت، شخصیت، ظرفیت و توانایی افراد را نسبت به آن چه از آدرسهای مجازی این افراد ارائه میشود، متأثر بسازد. در این شکی نیست که انترنت و رجوع به آن، در عصر حاضر به عنوان یک شبکهی ارتباطی جهانی مطرح است که با سرعت زیاد، افزایش یافته است و هر روز بر آمار تنوع تجهیزات و کاربران آن افزوده میشود. در یک جملهی کوتاه، میتوان گفت که انترنت یا همان شبکهی جهانی، در عصر حاضر، دنیای جدیدی را برای بشر به وجود آورده است. این دنیای مجازی، در بسیاری موارد متفاوتتر از چیزی است که ملاحظه و در ذهن ما مجسم میشود. به طور مثال، زمانی که ما با هواپیما سفر میکنیم و یا هم از یک شهر به شهر دیگری با وسیلهی نقلیهی دیگری سفر میکنیم و آن چه را که در جریان سفر به شکل حضوری میبینیم، با دیدن از طریق دنیای مجازی تفاوت زیادی دارد؛ به این دلیل؛ زمانی که با موتر یا هواپیما سفر میکنیم، بدون شک اصلیترین ساختارهای فهم ما از واقعیت، یعنی زمان، مکان و هویت بدون تغییر را مشاهده میکنیم؛ اما وقتی از طریق انترنت، زندگی واقعی را رها میکنیم و به دنیای غیرواقعی نت یا شبکه وارد میشویم، دنیای ما نیز تغییر یافته و دنیایی مجازی میشود.
علت اصلی همین است که در آن جا، به جای واقعیت و آن چه طبیعت اجسام است، برخورد نکرده؛ بل که با واقعیت مجازی و غیرفیزیکی هدف مورد نظر مواجه استیم و در این فضای مجازی است که به هویت مجازی برمیخوریم.
بنا بر این، میشود در این جریان که هویت مجازی چیست با یک طرح ساده به آن اشاره کرد: هویت مجازی چیست؟ انترنت + مجاز=هویت مجازی. با درنظرداشت مطالب فوق، زمانی از هویت و سواد مجازی سخن به میان میآید، آن وقت است که کاربر –انسان- بخواهد خود را در فضای مجازی انترنت -شکبههای اجتماعی، آدرسهای شخصی مجازی، پستهای الکترونیکی، چت و…- معرفی کرده و برای طرف مقابل، خواستههای مرتبط به خود را به نمایش بگذارد. زمانی که حرف از خود شخص یا کاربر انترنت به میان میآید، بدون شک آن قدر که خود انسان از خود شناخت دارد، کس دیگری نسبت به او ندارد. همین است که «خود»، مجموعهای از محتواهایی است که به یک شخص باز میگردد؛ البته «خود» با توجه به فرایندها و محتواهای مختلف، دارای چند مرتبه است:
۱: من کی استم؟ یعنی آن چه که خودم از خودم میدانم.
۲: من چه میتوانم؟ آگاهی من به توانمندیهای خودم.
۳: من در نظر دیگران چگونه ام؟ آگاهی به خودم در اجتماع.
۴: خودم را چگونه حس میکنم؟ احساس و ارزیابی خودم از خودم در اجتماع.
این جا است که این مفاهیم در فضای مجازی برای آن که کاربر بتواند از شرایط موجود سود بجوید و خود را مطرح کند، دست به یک سلسله معلومات کاذب و فعالیتهای غیر قابل ظرفیت خودش اقدام میکند و خود را فردی با هویت خوب و تحصیلات عالی جلوه میدهد و اقدام به پخش و نشر مطالبی میکند که گویا برگرفته از تراوشهای فکری و تواناییهای علمی خود شخص است، و سعی دارد بیشتر اقدام به فعالیتهایی کند که به مزاق کاربران شبکه یا انترنت خوش بخورد؛ تا از آن طریق بتواند به یک موقف اجتماعی نیز راه یابد؛ اما مطالب تحقیقی، علمی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی که از آدرس این اشخاص با امضاء و ذکر نامشان پخش و نشر میشود، تا ظرفیت فردی، داشتههای علمی و نوشتاری حقیقی خود این اشخاص، تفاوتی دیده میشود به فاصلهی زمین تا آسمان. علتی که چرا این مفاهیم در حوزهی رسانهای تغییر میکند، بر میگردد به این که شبکههای اجتماعی وابسته به انترنت و رسانههای اجتماعی، کاربر را میتواند تنها بر اساس یک تعهد اخلاقی محدود کند که این وضع، به کاربر فرصت میدهد تا از تعهد اخلاقی سر باز زند و حقیقت واقعی مرتبط او آشکار نشود؛ مگر این که در دنیای حقیقی مورد بازپرس، ارزیابی و مشاهدهی حضوری قرار بگیرد.
با تاسف، آن چه که امروز در کشور ما با استفاده از انترنت رخ داده و میدهد، عدم تعهد بر قراردادهای اجتماعی و عدم تعهد بر ماهیت قراردادهای واقعی شبکههای اجتماعی انترنتی است. به نظر غالب، علت عمدهی این وضعیت، میتواند این باشد که در انترنت، هویت انسانها به صورت ناشناخته و غیر قابل رویت است؛ به گونهای که هر فرد میتواند نقشهای مورد پسند خودش را بازی کند؛ نقشهایی که شاید در زندگی روزمرهی خود، هیچ سنخیتی با آنها نداشته باشد. در مکالمات پیامخانههای انترنتی، دو ویژگی کاملا مشهود است؛ نخست این که افراد میکوشند در پس نامهای مستعار، انتخابشده و در مکالمه با دیگران، خود را به ایدهآلهای مورد علاقهیشان نزدیک کنند. به همین سبب، آنها غالبا خود را از نظر ظاهری بسیار خوشتیپ، دارای تحصیلات عالی و حاکم بر انواع هنرها توصیف میکنند؛ حال آن که حقیقت مطلب آن نیست که مشاهده میشود.
ویژگی دیگر این است که فرد –کاربر-، میخواهد با قراردادن خود به جای دیگران، نحوهی ارتباط آنها را با فرد دیگر ارزیابی کند. این اتفاق بیشتر زمانی رخ میدهد که فردی که از نظر جنسیت مرد است، خود را به جای زن و یا بالعکس زن خود را به جای یک مرد معرفی میکند. از این رو، در این فضا با نوعی تقلب هویت یا هویت تقلبی و جعلی رو بهرو استیم. با تأسف که ویژگی اول بیشتر در این روزها میان کاربران موجود است و با استفاده از این روش، خود را به عنوان فردی با داشتن هویت مطرح، سواد بالا و تحصیلات عالی جلوه میدهند و مطالبی را از آدرسهای شخصی خویش به نشر میسپارند که گویا آن همه زیباییهای نوشتاری، تصویری، هنری و علمی، تراوشیافته از ذهن خود این شخص است که نشر کرده.
بنا بر این، امروزه این روش صفحات اجتماعی، بدل به سواد و هویتی کاذب نسبت به حقیقت واقعی خود کاربران شده و شناخت انسان را نسبت به شخص مجازی، دچار اشتباه درشت کرده است؛ زیرا، عملاً دیده میشود که بعضی از افراد با آن که برای تکلم روزانهی خود نسبت به ادبیات زبانهای ملی دچار مشکل استند؛ ولی در صفحات اجتماعی مجازی خویش، با پخش و نشر مطالب متعدد و انجام تحلیلهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، طوری جلوه میدهند که گویا خودشان این مطلب را نوشته اند؛ حال آن که حقیقت هویت و سواد این شخص، چیز دیگری است که موجودیت آن حقیقت نسبت به این هویت مجازی و نمایش علمی غیر قابل قیاس و غیر قابل انتظار است؛ به دلیل این که بسیار زود خواهد بود که این فرد توانسته باشد، به شکل آنی دست به این نوشتار و تحقیقات علمی بزند؛ مگر این که زمان زیادی را صرف کند تا بیاموزد و بتواند بنویسد و نقد و نظر علمی و تخصصی داشته باشد. بنا بر این، امروزه در کشور ما هویت و سواد مجازی بیشتر کاربران شبکههای اجتماعی، همان هویت و سواد واقعی آنان نیست و این وضع، رفتهرفته به فاجعهی بزرگی از اطلاعات غلط نسبت به هویت و سواد افراد منتهی خواهد شد.