زخم‌ دیگر جنگ؛ آوارگی ۷۲ هزار کودک به کابل

مجیب ارژنگ
زخم‌ دیگر جنگ؛ آوارگی ۷۲ هزار کودک به کابل

جنگ به تنهایی خودش، همه چیز را از آدمی می‌گیرد؛ خوشی‌های اندک تا آرامش ذهنی و سلامت جسمی که در نهایت به مرگ می‌انجامد؛ اما سوی دیگر جنگ، زخم‌هایی است که کم‌تر دیده می‌شود؛ زخم‌هایی که همه‌روزه خوره‌وار به جان شهروندان و بیش‌تر از همه زنان و کودکان افتاده است.

به اساس تخمین سازمان نجات کودکان که روز جمعه -۲۲ اسد-، گزارشی را در مورد وضعیت کودکان آسیب‌پذیر از جنگ نشر کرده، تنها ۷۲ هزار کودک در اثر درگیرهای اخیر در افغانستان، از ولایت‌های مختلف به کابل آواره شده است. این کودکان در کنار این که ناچار اند بار روانی جنگ را تحمل کنند؛ شماری هم باید نبودن پدر، مادر یا خواهر و برادر شان را نیز دوام بیاورند و با پشتوانه‌ی کم‌تری برای بقای خود با زندگی دست‌ویخن شوند. این سازمان، در بخش دیگر گزارشش، از وضعیت بد کودکان بی‌جاشده در جنگ کندز ابراز نگرانی کرده است. به اساس آمار این سازمان، در جنگ گروه طالبان و دولت در این ولایت، ۳۶ هزار کودک در شهر کندز آواره شده که در وضعیت بد معیشتی و بهداشتی به سر می‌برند.

این سازمان، گفته است؛ کودکانی که در اثر حمله‌های هوایی و تیراندازی زخمی شده اند، به مراقبت‌های بهداشتی مناسب دست‌رسی ندارند و اکنون، آژانس‌های کمک‌رسانی نیز، نمی‌توانند مواد خوارکی و دارو را برای خانواده‌های بی‌جاشده فراهم کنند. با این حال، کودکان به دلیل داشتن ویژگی آسیب‌پذیری بالا، بیش‌تر از دیگران در معرض خطر قرار دارند؛ کودکانی که نه تنها ناامنی، بل که گرسنگی نیز آن‌ها را تهدید می‌کند. کودکانی که در اثر جنگ آواره شده اند، از روند آموزش‌وپرورش باز مانده و به ابتدایی‌ترین حقوق بشری شان دست‌رسی ندارند؛ چیزی که سازمان نجات کودکان، آن را «فاجعه‌ی بشردوستانه»ای خوانده که در برابر چشم جهانیان آشکار می‌شود.

با این همه، نه تنها که جامعه‌ی جهانی برای پیش‌گیری از نقض حقوق‌بشری کودکان در افغانستان، تلاش ساختارمند و سازنده‌ای را انجام نداده، بل که دولت و گروه طالبان نیز، پیوسته در برابر کودکان از خشونت کار گرفته است؛ این خشونت‌ها، خشونت مستقیم و کوتاهی در تأمین حقوق‌بشری کودکان را در بر می‌گیرد.

از شروع شدت‌گرفتن درگیری میان جنگ‌جویان طالب و نیروهای امنیتی و به دنبال آن سقوط ولسوالی‌های کشور، شمار زیادی از خانواده‌های روستایی کشور، به مرکز ولایت‌ها و یا به شهر کابل پناه آوردند که کودکان بی‌شماری در میان شان جای دارد. به اساس آمار سازمان نجات کودکان که چندی پیش نشر کرده بود، در دو ماه گذشته، ۸۰ هزار کودک در سراسر کشور آواره شده است.

از آن جایی که دامنه‌ی جنگ در کشور همه‌روزه در حال گسترش است و دولت نیز برنامه‌ای برای مهار آن ندارد، در روزهای پیش رو، میزان مهاجرت اجباری درون‌مرزی افزایش خواهد یافت و باعث آواره‌شدن کودکان بیش‌تری خواهد شد. در سه ماه گذشته، گروه طالبان با افزایش حمله‌ها بر ولسوالی‌ها، توانسته بیش‌تر از ۱۲۰ ولسوالی را از کنترل دولت بیرون کند و در کم‌تر از ده روز گذشته، مرکز ۲۶ ولایت را. در شروع افزایش حمله‌های طالبان بر ولسوالی‌های کشور، این باور از سوی دولت و رهبری نیروهای امنیتی-دفاعی به خورد مردم داده می‌شد که جنگ‌جویان طالب، نمی‌توانند ولسوالی‌های زیادی را تصرف کرده و یا آن را در کنترل خود نگه دارند؛ اما تسلیم‌دهی بدون قیدوشرط ولسوالی‌ها از سوی دولت به گروه طالبان، به جنگ‌جویان این گروه، روحیه و انگیزه‌ی کافی برای پیش‌روی را داد؛ پیش‌روی‌هایی که نقض بیش‌تر حقوق ‌بشری کودکان را در پی داشته است.

در مدتی که طالبان، درگیر تصرف ولسوالی‌های کشور در شمال و شمال‌شرق، غرب و جنوب بودند، دولت هیچ برنامه‌ای برای پشتیبانی از حقوق‌ بشری شهروندان به ویژه کودکان نداشته است؛ در این دوره، گروه طالبان، با آرامی تمام با تصرف ولسوالی‌ها، مرکز شهرها را در محاصره‌ی نظامی و اقتصادی قرار داد تا توانایی دفاعی شهرها به پایین‌ترین حد آن برساند؛ در سوی دیگر، برای تضعیف مالی دولت، کنترل بندرهای تجاری را در دست گرفت و با گسترش جنگ تبلیغاتی و استفاده از نفوذ مردمی‌ای که در بیست سال گذشته در روستاهای کشور ساخته بود، با برنامه‌ریزی دقیق و اعتمادبه‌نفسی که عقب‌نشینی نیروهای امنیتی به جنگ‌جویان این گروه داد، توانست در کم‌تر از ده روز ۲۶ شهر کشور را نیز تصرف کند.

 این زدوبند سیاسی دولت و طالبان در کنار این که شکست سیاسی و نظامی دولت را در پی داشت؛ نقض حقوق ‌بشری شهروندان را نیز به‌ هم‌راه داشت. پس از تصرف ولسوالی‌ها و شهرها از سوی طالبان، شماری از شهروندان، خانه و روستای شان را رها کرده و به مرکز شهرهای نزدیک و یا پایتخت پناه آوردند. به اساس آمار اداره‌ی هماهنگی کمک‌های بشردوستانه‌ی سازمان ملل متحد –اوچا-، به اثر افزایش درگیری‌ها در افغانستان در سال روان، بیش‌تر از ۳۹۰ هزار شهروند کشور آواره شده اند.

این آوارگی در کنار این که ساختار اجتماعی و روند خدمت‌رسانی به شهروندان را به هم ریخته، باعث شده که کودکان آواره از جنگ، دیگر نه به امنیت غذایی دست‌رسی داشته باشند، نه امنیت صحی و نه هم امنیت روانی. به اساس آمار سازمان نجات کودکان، تنها ۵٫۷ میلیون کودک زیر پنج سال در افغانستان، در معرض گرسنگی قرار دارند. این در حالی است که از این پیش نیز اوچا، گفته بود که در سال روان، به دلیل افزایش فقر، همه‌گیری کرونا و خشک‌سالی، گرسنگی ۱۸ میلیون شهروندان افغانستان را تهدید می‌کند.

خشک‌سالی پی‌همی که به اثر تغییرهای آب‌وهوایی در منطقه رخ داده و برای سال‌های پیش رو نیز ادامه خواهد داشت، افغانستان را با قحطی جدی رو‌به‌رو کرده است که در صورت نرسیدن کمک‌های عاجل به شهروندان، امکان دارد شمار زیادی از کودکان و بزرگ‌سالان، از گرسنگی بمیرند؛ اما هنگامی که جنگ به آن اضافه می‌شود، مرگ بیش‌تری را رقم خواهد زد.

در سوی دیگر، ادامه‌ی درگیری در کشور، در کنار این که نقض بیش‌تر حقوق‌بشری کودکان و آواره‌شدن بیش‌تر شان را در پی دارد، با قدرت‌گیری گروه طالبان، کودکان را در وضعیت بدتری قرار خواهد داد؛ زیرا بیش‌تر هم‌کاران استراتژیک دولت افغانستان و سازمان‌های جهانی، گفته اند که اگر طالبان از راه زور به قدرت برسند، دولت افغانستان در انزو قرار خواهد گرفت و کمک‌های شان را به این کشور قطع خواهند کرد.

اکنون، برای پیش‌گیری از نقض بیش‌تر حقوق‌ بشری کودکان و آوارگی بیش‌تر شان، نیاز است که جامعه‌ی جهانی به ویژه امریکا –که نقش تعیین‌کننده را در مورد افغانستان دارد-، راه‌برد تازه‌ای را برای مدیریت میدان جنگ روی دست بگیرد؛ چه در صورت رسیدن به صلح و یا ادامه‌ی جنگ با طالبان، باید چتر امنی را برای کودکان مهیا کند و نگذارد که بیش‌تر از این حقوق شان زیر پا شود؛ در غیر این صورت، این شرم از پیشانی جامعه‌ی جهانی و امریکا، زدودنی نیست.