خطاهای نوشتاری در کتاب‌های درسی مکتب (۲)

صبح کابل
خطاهای نوشتاری در کتاب‌های درسی مکتب (۲)

نویسنده: علی‌شاه

بخش دوم 

اشاره: علی‌شاه ظریفی، دانش‌آموخته‌ی لیسانس ادبیات فارسی دری در دانشگاه بلخ و دانش‌آموخته‌ی ماستری در همین رشته در دانشگاه کابل، تیزس ماستری ‌اش را با عنوان «بررسی انتقادی مضمون دری مکاتب دولتی افغانستان» -با توجه به معیارهای درست‌نویسی-، دفاع کرده است. آقای ظریفی از تیزس ماستری ‌اش پنج یادداشت بیرون کرده و به روزنامه‌ی صبح کابل فرستاده است که نخستین یادداشت آن را امروز می‌خوانید. البته هر یادداشت با این که مرتبط به هم‌دیگر است، اما هر یکی مستقلانه پیامش را می‌رساند.

***
اشتباه‌های املایی
اشاره: در کتاب‌های مضمون دری مکاتب افغانستان، در کنار اشتباه در نشانه‌گذاری، اشتباه معنایی، دوگانگی در رسم‌الخط، اشتباه املایی نیز دیده می‌شود. در زیر به چند اشتباه از برگ‌های مختلف کتاب اشاره می‌شود. (کتاب‌های صنف اول، دوم و سوم در سال ۱۳۹۸ تألیف و تا هنوز چاپ نشده است و تنها پی‌دی‌اف آن در سایت وزارت معارف در دست‌رس است.)
۱٫ او نشته بود تا کسی او را کُمَک کند (صنف دوم، ص ۱۹).
در جمله‌ی بالا، «نشسته»، «نشته» نوشته شده است.
۲٫ ضیا (صنف دوم، ص ۱۴۵، صنف سوم، ص ۱۱۱): املای این واژه نادرست است؛ درست آن «ضیاء» (نور، روشنایی) است. برخی از نویسندگان می‌پندارند که برای فارسی‌سازی کلمات، هرچه همزه هست، زدوده شود، در حالی‌که معنای حروف همزه‌دار و بی‌همزه تفاوت دارد، مانندِ
جز/ جزء جز به ‌معنای «غیر، جدا از» است؛ و جزء به ‌معنای «پاره، تکه، بند، قطعه، عنصر و بخش» است؛ بنا بر این، اگر بنویسیم که «نظافت جز ایمان است» این معنا را می‌رساند که «نظافت هیچ ربطی به ‌ایمان ندارد»؛ اما اگر بنویسیم «نظافت جزء ایمان است» به ‌این معنا است که «نظافت بخشی از ایمان یا پاره‌ای از ایمان است.»
همین‌گونه است «بها» و «بهاء». بها یعنی قیمت، ارزش، نرخ؛ اما بهاء یعنی روشنی، درخشندگی، زیبایی، نیکویی، زینت، آرایش، رونق (معین).
۳٫ من را بخوانید (صنف دوم، ص ۱۴۵): «من را» به دلیل مخرج تلفظ مشترک «نون» و «را»، تنافر حروف دارد؛ بنا بر این، «مرا» بهتر و درست است.
توضیح: «را» در «مرا» چسپیده نوشته می‌شود؛ زیرا دو کلمه‌ی «من» و «را» با یک‌دیگر یک‌جا شده و ترکیب «مرا» را ساخته ‌اند؛ طوری که دیگر نمی‌توان آن‌ها را از هم جدا کرد. (نجفی، ۱۳۹۷: ۹)
۴٫ کوهای بلند (صنف سوم، ص ۱۱۱). ← کوه‌های بلند.
۵٫ وسایلِ ساخته‌ی دستِ من، عبارت از بیل، کلند، تیشه، تبر و امبور می‌باشد. (صنف سوم: ۱۳۵). در جمله‌ی بالا «امبور» نادرست است. املای درست آن «انبر» یا «انبور» است. انبور به معنای «آلت فلزی دوشاخه» است که با آن آتش یا چیز دیگر را می‌گیرند. (عمید، ۱۳۸۳).
۶٫ وطن ما افغانستان است. این کشور زیبا و دوست‌داشتنی، از نیاکان به ما به میراث مانده است. در این سر زمین پهناور، اقوام مختلفی؛ چون: تاجک، پشتون، ازبک، هزاره، ترکمن، پشه‌‌ای، نورستانی، گجر، ایماق و … زندگی می‌کنند، که هر کدام دارای فرهنگ و عنعنات گوناگون اند (صنف ششم، ص ۲۹).
در جمله‌ی بالا واژه‌ی «تاجک» و «ازبک» اشتباه نوشته شده است. درست آن «تاجیک» و «اوزبیک» است. در ضمن، در جمله‌ی بالا، میان «سر» و «زمین» فاصله افتاده و معنای این واژه را کاملاً دگرگون کرده است. «سر زمین» به معنای بالای زمین است. مثلاً، دهقان سر زمین کار می‌کرد؛ اما «سرزمین» به معنای کشور است.
۷٫ …در مدح‌گویی پاچاهان… (صنف هفتم، ص ۳۱). «… در مدح پادشاهان…»
۸٫ با دو قبله در رۀ توحید نتوان رفت راست/ یا رضای دوست باید یا هوای خویشتن (همان، ص ۲۷).
در مصراع اول، «ه» در کلمه‌ی «ره» ملفوظ است و نیازی به گذاشتن «یای» کوچک بر آن نیست؛ مانند:

بنویسیم  ننویسیم
دانشگاه کابل دانشگاۀ کابل
آرامگاه حضرت … آرامگاۀ حضرت …
ذخیره‌گاه سلاح ذخیره‌گاۀ سلاح
نیروگاه هسته‌ای نیروگاۀ هسته‌ای
سورۀ انبیاء آیت ۳۰) (صنف هفتم، ص ۴۴). در ذکر این منبع «آیت ۳۰» درست نیست؛ «آیۀ ۳۰» درست است. (البته یکی دیگر از روش‌های ذکر منبع از قرآن «انبیاء/ ۳۰» است.)
توضیح: حرف «ة/ ــة» یا «ـه / ه»، «تا»ی زاید یا «ها»ی بیان حرکت/ «ها»ی غیرملفوظ
آ – حرف «ـة / ـه»، در آخر کلمه‌های عربی معمول در زبان فارسی، اگر تلفظ شود، در نگارش امروزی به‌ صورت «تا»ی کشیده نوشته می‌شود، مانندِ:

بنویسیم       ننویسیم
زحمت            زحمة
رحمت            رحمة
نعمت             نعمة
عزّت                عزّة
برکت              برکة
ظلمت           ظلمة
مباهات         مباهاة
زکات               زکاة
حیات زکوة      / زکاة
صلات صلاة    / حیاة
لعنت              لعنة
مشکات مشکوة / مشکاة
عِبرت            عبرة
قضات           قضاة

فاطمةالزّا
ب ـ در غیر مورد بالا اگر «ــة» به‌صورت «ها»ی بیان حرکت (ـه) تلفّظ شود، به همین صورت نوشته می‌شود. در این صورت از تمام قواعد نگارشی مربوط به آن تبعیت می‌کند، مانندِ:

بنویسیم      ننویسیم
دفعه دفعة     / دفعت
وقفه وقفة     / وقفت
قاعده قاعدة   / قاعدت
مزایده مزایدة  / مزایدت
مناظره مناظرة  / مناظرت
سیّاره سیارة  / سیارت
معاینه معاینة  / معاینت
علاقه علاقة  / علاقت
حوصله حوصلة  / حوصلت
صله صلة  / صلت
نخبه نخبة       / نخبت
مشکات مشکوة   / مشکاة
(یاحقی و ناصح، ۱۳۹۴: ۲۸-۲۶)

نکته: در صفحه‌ی ۱۰ کتاب صنف دوازدهم آمده است: «سورۀ الفرقان، آیۀ ۵۲». این‌جا درست نوشته شده است.
۹٫ کلمه (واژه‌)های هم معنا در دو ستون را با یک خط وصل کنید:‌ حضیره ←قبرستان (صنف هشتم، ص ۱۰۵).
در فرهنگ‌هایی که در دست‌رس داریم، برای «حضیره» معنایی نیافتیم؛ اما «حظیره» در فرهنگ دهخدا این‌گونه معنا شده است: «محوطه، چهاردیواری و جایی که برای محفوظ‌ماندن چارپایان از باد و سرما درست کنند». در اصطلاح به مکانی گفته می‌شود که مردگان یک قوم را دفن کنند. در بیشتر اعلام‌های فوتی «هدیره، حدیره، ادیره و حذیرۀ آبایی» هم می‌نویسند که غلط است. درست آن «حظیره» است.
۰۱٫ به عبارۀ دیگر (صنف نهم، ص ۱۵۰). ← «به عبارت دیگر»
۲۱٫ چشم به جهان کشود (صنف دهم، ص ۳۴) ← گشود
۳۱٫ اشیا (صنف دهم، ص ۷۶). «اشیاء» جمع «شیء» است. این واژۀ عربی در ذات خودش همزه دارد و در نوشته‌های فارسی نباید همزۀ آن حذف شود؛ اما در روش جمع‌بندی در زبان پارسی، باید شی‌ها نوشته شود؛ زیرا درستش این است.
توضیح: همزه در پایان کلمه، پس از حروف صامت یا مصوّت‌های بلند «واوی و یایی»، همه‌جا به ‌صورت «ء» و بدون پایه نوشته می‌شود، مانند: جزء، سوء، ضوء (نور، روشنایی) و …
(یاحقی و ناصح، ۱۳۹۴: ۱۵)
۴۱٫ بنابر حکمت و مشیت خداوند (ج) قرآن کریم به خاطر اثبات اعجاز کلام الهی، شعرا و فصحای عرب را به آوردن سورتی مانند قرآن فراخواند که از آن عاجز آمدند. (صنف دوازدهم، ص ۱۰) ← سوره‌ای
۵۱٫ اقرع بن حابس زعیم هیات قبیلۀ بزرگ تمیم (صنف دوازدهم، ۱۰) ← هیأت/ هیئت
۶۱٫ با در نظر داشت عدم موجودیت دسته‌بندی مذکر و مونث در زبان دری … (همان، ص ۱۵). ← مؤنث
۷۱٫ ریالیسم غربی (صنف دوازدهم، صفحۀ ۱۳) ← ریالیزم
۸۱٫ با حذف « ت تأنیث { ۀ }» (همان، ص ۱۵). ← ة (← ر.ک به راهنمای نوشتن نشانه‌های نگارش فارسی در ضمیمه‌ی همین تحقیق)
۹۱٫ … و علما و دانشمندان و هنرمندان را حمایه می‌کرد. (ص ۱۰۸) ← … حمایت می‌کرد.