جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹ ـ ۱۹۴۵ میلادی)؛ مشخصات و نتایج آن

صبح کابل
جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹ ـ ۱۹۴۵ میلادی)؛ مشخصات و نتایج آن

نویسنده: پوهاند دوکتور حبیب پنجشیری

پس از واقعه‌ی غم انگیز چکسلواکی، کشورهای غربی اروپا سرانجام از سیاست اسکات (ارضا) دست برداشتند و برای جلوگیری از اقدام‌‌های هیتلر، با یک دیگر متفق شدند و هنگامی که وی به لهستان حمله کرد، به آلمان اعلام جنگ دادند.

مشخصات جنگ دوم جهانی

جنگ جهانی دوم با سایر جنگ ها فرق داشت:

۱: جنگ جهانی دوم را می توان واقعاً جنگ جهانی نامید؛ زیرا تعداد مللی که در آن شرکت کردند بیش از جنگ های سابق بود و تمام قاره ها و اقیانوس ها، صحنه ی عملیات جنگی بودند.

۲: جنگ جهانی دوم، جنگ همگانی و عمومی بود، از این لحاظ که صحنه‌های مربوط به جنگ هم در جبهه و هم در داخل کشور به چشم می خورد. مثلاً: افراد غیر نظامی برای دفاع از میهن و تهیه‌ی مهمات جنگی مهیا و آماده شدند. تعداد زنانی که در قوای نظامی و امور صنعتی شرکت کردند، بیش تر از همه مقاطع تاریخ بود. مردمی که تحت تسلط بیگانه‌گان می‌زیستند دست به عملیات تخریبی می‌زدند و برای از بین بُردن دشمن، نهضت مقاومت پنهانی را تشکیل می دادند.

۳: روش‌ها و فنون نظامی جدید مانند جنگ برق آسا، به وجود آمد و منظور از آن، محو قوای دشمن با استفاده از طیاره‌ها، تانک و قوای موتوریزه بود. همچنین بمباران مواضع دشمن قبل از حمله به آنها و استفاده از پاراشوتیست‌ها و حمله به سرزمین دشمن از طریق دریا و خشکه، جزو عملیات نظامی مذکور بود و تا قبل از جنگ جهانی دوم سابقه نداشت.

۴: سلاح‌های کاملاً جدیدی مانند: راکت و بمب اتمی برای نخستین بار به کار رفت و همچنان استفاده از طیاره‌های بمب افگن و جنگنده معمول شد.

۵: امریکایی‌ها در درک خصایل مردم مشکل داشتند. نوشیدن آب برای یکتن امریکایی کار بسیار ناپسند نیست؛ در حالی که برای یک اروپایی در یک محفل جدی، امر ناپسندی تلقی می شود. برخورد امریکایی‌ها با کشورهای اروپایی بیش تر از جایگاه رهبری دموکراسی لیبرال ناشی می‌شود و خویش را ناجی از یوغ فاشیسم و نگهبان از شر کمونیسم در دوران جنگ سرد می پندارند. اروپائیان نیز به امریکاییان از همین منظر می نگریستند.

 

نتایج جنگ جهانی دوم

جنگ دوم جهانی دارای نتایج سیاسی، اجتماعی و اقتصادی عظیمی بود:

۱: سرنوشت کشورهای مغلوب

کشورهای فاتح مصمم بودند اشتباهاتی را که بعد از جنگ جهانی اول در مورد انعقاد عهدنامه‌های صلح مرتکب نشوند. از این لحاظ بود که کشورهای متجاوز (آلمان، ایتالیا و جاپان) تا انعقاد صلح قطعی به اشغال متفقین درآمدند. در سال ۱۹۴۷ میلادی عهدنامه‌ی صلح با شُرکای آلمان به شرح زیر به امضا رسید:

الف) آلمان به چهار منطقه‌ی نفوذ تقسیم شد و قوای انگلیسی، فرانسوی، امریکایی و روسی هر یک، منطقه‌ای را اشغال کردند. آلمان از تمام سرزمین‌هایی که در دست داشت، محروم و خلع سلاح شد. گناهکاران اصلی جنگ در دادگاه بین‌المللی نورنبرک واقع در جنوب آلمان، محاکمه و چند تن از آنان اعدام شدند. قرار شد که آلمان غرامت‌های جنگ را به صورت کالا، مهمات و پول مخصوصاً به شوروی بپردازد.

ب) جاپان به وسیله‌ای قوای امریکایی زیر نظر فرمانده ی کــُــل قوای متفقین ـ جنرال مک آرتور، اشغال شد و تمام متصرفات خود را از دست داد و مجرمان جنگ از جمله: نخست وزیر؛ تویو به علت ارتکاب جنایات بی‌شمار اعدام شد.

ج) عهدنامه‌های صلح به وسیله ای شورای وزیران امور خارجه‌ی متفقین در سال ۱۹۴۷ میلادی تنظیم شد. به موجب این عهدنامه‌ها، ایتالیا از تمام مستعمرات خود محروم و همچنین خلع سلاح شد و قسمت کوچکی از متصرفات خود را به یوگسلاوی داد. شهر تریست به شکل شهر بین‌المللی درآمد و قرار شد که ایتالیا مبلغ ۳۶۰ میلیون دالر به کشورهایی که آنها را اشغال کرده بود، غرامت بپردازد. دولت رومانی نواحی بسارابی و بوکو ونیا را به شوروی داد و به آن کشور غرامات جنگی پرداخت. مقرر شد که بلغارستان به یونان و یوگسلاوی غرامات جنگی بپردازد. فنلاند، ایالت پتسامو را به روسیه داد و غرامات جنگی به آن دولت پرداخت.

د) اتریش نیز مانند آلمان به چهار منطقه‌ای تحت نفوذ تحت نظر شورای نظامی متفقین تقسیم شد و چون معلوم شد که اتریش علی‌الرغم تمایلات خود و در اثر سیاست هیتلر به جنگ وارد شده است؛ لذا متفقین لازم ندانستند آن کشور را مجازات کنند.

۲: تلفات و ضایعات جنگ

جنگ جهانی دوم غم انگیزترین جنگ تاریخ به شمار می‌آید. در این جنگ، صدها میلیون دالر به کشورهای مختلف خساره وارد آمد و بیش از ۵۰ میلیون تن کشته و ۲۰ میلیون تن زخمی شدند و میلیون‌ها تن، خانه و زندگی شان را از دست دادند و به نواحی دیگر گریختند. این اشخاص بعد از جنگ به آواره‌گان معروف شدند.

۳: مسأله‌ی آبادی خرابی‌ها

کشورهای اروپایی خواه غالب و خواه مغلوب با مسأله‌ی خرابی فابریکه‌ها، مدارس، شفاخانه‌ها، کلیساها و راه‌ها، روبه‌رو بودند. بعضی از این کشورها مانند: بلجیم و آلمان غربی به سرعت خرابی‌ها را آباد کردند و بعضی دیگر مانند: فرانسه و ایتالیا به تدریج بهبود یافتند. ایالات متحده به شهرهای خراب شده کمک‌های نسبتاً زیاد کرد.

۴: تشکیلات بین‌المللی برای صلح

رهبران متفقین برای از بین بُردن علل جنگ و جلوگیری از مصایب آینده، سازمان ملل متحد را در سال ۱۹۴۵ میلادی تشکیل دادند و ضمن طرح سازمان ملل متحد سعی کردند، نقایصی را که در جامعه‌ی ملل وجود داشت، در تشکیلات جدید مرفوع نمایند.

۵: انحطاط امپراتوری‌ها

برای مردمی که در مستعمرات می‌زیستند، جنگ جهانی دوم نه تنها به صورت جنگ علیه فاشیسم؛ بلکه علیه استعمار درآمد و ضمن جنگ و پس از آن برای خودمختاری و استقلال کوشیدند.

پیروزی‌های جاپانی‌ها در آغاز جنگ به مردم ساکن مستعمرات نشان داد که نژاد سفید مغلوب ناشدنی است و در همان سال منشور اتلانتیک و چهار اصل آزادی آنها را برای نیل به استقلال و تساوی با دیگران ترغیب می‌کرد. انگلیس، فرانسه، هالند و سایر کشورهای که دارای مستعمره بودند، مجبور شدند که به تقاضاهای توده‌ها در مستعمرات شان، تن در دهند. دوره‌ی پس از جنگ به وسیله‌ای انحطاط امپراتوری‌های بزرگ، مشخص شد.

۶: جنگ جهانی دوم تعادل قوا را در جهان تغییر داد و به سیاست تعرضی انگلیسی‌ها، نقطه‌ی پایان گذاشت.

۷: امریکا و شوروی بعد از جنگ دوم جهانی به صورت دو کشور عظیم درآمدند. کوشش‌های دولت شوروی به منظور توسعه‌ی روش حکومت کمونیستی و تصمیم امریکا به جلوگیری از نفوذ کمونیست‌ها، جنگ سرد را به وجود آورد.

۸: انگلستان به همراه کشورهای آلمان و فرانسه، جــُــز قدرت‌های درجه دوم جهان در قاره‌ی اروپا محسوب می شدند. در قاره‌ی اروپا دو کشور ـ انگلستان و فرانسه دارای تسلیحات اتمی بودند که به ترتیب در سال های ۱۹۵۲ و ۱۹۶۰ میلادی اولین بمب اتمی شان را آزمایش کردند. با استفاده از نیروی اتم در جریان جنگ جهانی دوم، عصر انرژی اتمی آغاز شد. از زمان جنگ تا کنون کشورهای معظم به منظور استفاده از انرژی اتمی دست به یک سلسله آزمایش‌های اتمی زده اند. منظور از این رزمایش‌ها، استفاده از انرژی اتم در صلح و جنگ بوده و پیش بینی می شود که تکامل انرژی اتمی، زندگی آینده‌ی بشر را به کــُــلی دگرگون خواهد ساخت.

لــُــب کلام این که: جنگ جهانی دوم، پیامد عملکرد قانون رشد نامتوازن اقتصادی و سیاسی کشورهای سرمایه‌دار بود. امروز تروریزم در پهنه‌های گسترده‌تر جغرافیایی عمل می‌کند. دست‌کم از منظر امروزی، این کارزار به شکست انجامیده است و این امر به گونه‌ای عاجل ایجاب می‌کند تا بر استراتیژی مبارزه با تروریزم، بازنگری عمیق و جدی صورت بگیرد.