بازپس‌گیری درزآب؛ طالبان در خانه‌های مردم سنگر گرفته بودند

زاهد مصطفا
بازپس‌گیری درزآب؛ طالبان در خانه‌های مردم سنگر گرفته بودند

بخش دوم
پس از عقب‌نشینی نیروها به ولایت فاریاب و برگشت آنان به جوزجان، دولت عملیاتی را برای بازپس‌گیری ولسوالی درزآب آغاز می‌کند. حلیم که چند روز پیش با دوصد تن از نیروهای ارتش و پولیس، به دلیل هجوم طالبان بر ولسوالی درزآب، مجبور به عقب‌نشینی شده بودند، این بار برای بازپس‌گیری درزآب، یکی از صدها سربازی است که اشتراک کرده است. عملیات از همان تپه‌ی آنتن آغاز می‌شود؛ چون دیگر مسیرهای ورود به این ولسوالی بسته است و دولت برای پیشبرد عملیات، ابتدا حملات هوایی‌ای را بر تپه‌ی آنتن و اطراف آن انجام می‌دهد و سپس نیروهای ارتش، کماندو، پولیس و امنیت ملی با تصرف تپه‌ی آنتن در چهار-پنج کیلومتری مرکز درزآب، عملیات را به قصد تصرف مرکز ولسوالی آغاز می‌کنند. حلیم از روز اول عملیات می‌گوید و از این که با وجود صدها نیروهای منیتی و دفاعی، نمی‌توانند پیش‌روی کنند.
طالبان اطراف تپه‌ی آنتن و مسیرهایی که به سمت مرکز ولسوالی می‌رود را ماین فرش کرده اند و در روستاهای اطراف تپه سنگر گرفته اند. روز اول عملیات به دلیل حضور مردم ملکی در خانه‌های شان و فرش ماین توسط طالبان، تنها به تصرف دو روستای کوچک می‌انجامد که با توجه به پشتیبانی هوایی نیروهای دولتی، عملیات موفقانه‌ای نیست. طالبان در خانه خانه‌ی مردم سنگر گرفته اند و افراد ملکی را نیز اجازه نداده اند که از خانه‌های شان فرار کنند. نیروهای کماندو به محض پایین‌شدن از تپه‌ی آنتن، با ضد حمله‌ی شدید طالبان مواجه می‌شوند؛ هم‌راه با زمین ماین فرش شده که پیش‌روی عملیات را خنثا می‌کند.
در جمع سربازانی که باید به سمت مرکز ولسوالی پیش‌روی کنند، حلیم در یک گروه بیست و هشت‌نفره است؛ گروهی که هم‌راه با نیروهای کماندو حرکت می‌کنند و اولین روستا را پس از پنج ساعت درگیری موفق می‌شوند تصرف کنند. «همه جا مین جاسازی کده بودن. چند قدم بر می‌داشتیم یک مین از زمین می‌کشیدیم.» ماین‌های فرش شده در زمین نابلد و منطقه‌ی کوهستانی، کار را برای سربازان ارتش و کماندو دشوار کرده است. آفتاب تازه تازه بر زاویه‌ی مستقیم تابیده است که یک گروه از نیروهای کماندو موفق می‌شوند خانه‌ای را در اطراف اولین روستا تصرف کنند که طالبان در آن‌جا با هاوان و سلاح خفیفه، سنگر گرفته اند. پس از کشته‌شدن سه تن از سربازان طالبی که در آن خانه سنگر گرفته اند، طالبان مجبور به ترک آن خانه می‌شوند و نیروهای کماندو، پس از پنج ساعت درگیری موفق به گرفتن اولین خانه از اولین روستا می‌شوند. تا رسیدن به مرکز ولسوالی چندین روستای دیگر نیز هست که باید یکی یکی فتح شود تا مسیر مرکز ولسوالی را باز کند.
در گروهی که حلیم در آن هست، تا ساعت یک روز، دو سرباز زخمی می‌شوند که وضعیت صحی یکی از آنان به دلیل اصابت گلوله در سمت راست شکمش، وخیم است و نیروهای کمکی او را با سرباز دیگر که دست چپش تیر خورده است، به تپه انتقال می‌دهند تا از آن‌جا، توسط هواپیماهای نظامی به مرکز انتقال داده شود. با گرفتن اولین خانه از اولین روستا،‌ عملیات خانه به خانه آغاز می‌شود. تمام کوچه‌ها و مسیرهای ورودی قریه ماین فرش شده است و هر چند قدم پیش‌روی، گروه ماین‌پاکی ارتش، بیست دقیقه یا یک ساعت مصروف خنثاکردن ماین می‌شوند.
در کنار ماین‌های بی‌شماری که کارگذاری شده است، حفظ جان افراد ملکی، در اولویت نیروهای دولتی قرار دارد و همین مورد است که جلو پیش‌روی عملیات را گرفته است. طالبان در همه خانه‌ها جابه‌جا شده اند و تا حدی درگیری روبه‌رو و نزدیک است که وقتی نیروهای دولتی خانه‌ای را تصرف می‌کنند، طالبان از خانه‌ی دیگر نارنجک می‌اندازند؛ خانه‌ای که از آن صدای زنان و کودکان نیز شنیده می‌شود که به نیروهای ارتش التماس می‌کنند تا مواظب زندگی آنان باشند. طالبان قبلا طراحی کرده اند که نباید افراد ملکی از خانه‌های شان بی‌جا شوند و در هر خانه‌ای دست کم یک سرباز طالب باید باشد که آن را به سنگری تبدیل کند. از هر پنجره‌ی باز یا بسته‌ای امکان شکلیک گلوله یا پرتاب نارنجک می‌رود و به دلیل این که افراد این گروه مطمین استند تمام مسیرها و کوچه‌ها ماین فرش شده است و عملیات به سرعت نمی‌تواند پیش برود، به راحتی تا سربازان کماندو یا ارتش وارد خانه‌ای می‌شوند، از خانه‌ی پهلوی آن نارنجک می‌اندازند و فرار می‌کنند؛ کاری که باعث می‌شود سربازان دولتی تا مطمین نشوند، وارد خانه‌ی بعدی نمی‌شوند.
ساعت دوی پس از چاشت است. طبق گزارش‌هایی که سربازان ارتش از مردم محل می‌گیرند، عده‌ی زیادی از سربازان طالب در مسجد سنگر گرفته اند که در بین آنان افراد ملکی حضور ندارند. موقعیت مسجد برای نیروهای هوایی داه می‌شود که حملات هوایی انجام شود؛ اما تا نیروهای هوای محل را مشخص و اقدام به عملیات می‌کنند، کسی این خبر را به طالبان می‌رساند و آنان از مسجد آواره شده و در خانه‌های مردم تقسیم می‌شوند. آفتاب کم کم به سمت غروب می‌رود که سربازان دولتی موفق به تصفیه‌ی اولین قریه می‌شوند؛ قریه‌ای که از آن تنها یک گره بیست و هشت‌نفره که حلیم یکی از آنان است، شانزده حلقه ماین خنثا می‌کنند. هنوز معلوم نیست که سربازان کماندو چند حلقه ماین را در آن روستا خنثا کرده اند. طالبان از اولین روستا، به روستای بعدی عقب‌نشینی می‌کنند و نیروهای ارتش بلافاصله پس از گرفتن اولین روستا، به روستای دیگری هجوم می‌برند که طالبان در آن نیز سنگر دارند.
پس از رسیدن سربازان دولتی به روستای بعدی، مقاومت طالبان به دلیل عقب‎نشینی شان کم‌تر شده است؛ اما باز هم مشکل ماین‌های فرش شده وجود دارد و زندگی مردم ملکی‌ای که به عنوان سپر توسط این گروه ترویستی استفاده می‌شوند. تا هوا تاریک نشده است، دومین روستا نیز به تصرف نیروهای دولتی در می‌آید. هنوز تلفات طالبان و نیروهای دولتی مشخص نیست. حلیم تنها از گروه خودش خبر دارد که دو نفر تا چاشت زخمی شده بودند و یک نفر دیگر، به محض واردشدن شان به قریه‌ی دومی، با ماین جاسازی‌شده بر می‌خورد که در جا جان می‌دهد. حلیم، به یاد دارد که از آن سرباز، تنها قسمت بالاتنه ‌اش را توانسته بودند جمع کنند؛ پاهایش تا نیمی از شکمش کاملا نابود می‌شود.
پس از گرفتن دومین قریه، هر چند نیروهای کماندو می‌خواهند عملیات را به پیش ببرند؛ اما به دلیل این که فرماندهی عملیات را نیروهای ارتش به عهده دارند، مانع پیش‎روی کماندوها می‌شوند؛ چون هوا دیگر تاریک شده است و با توجه به نیرنگی که طالبان به کمک ماین‌های جاسازی‌شده و استفاده از خانه‌های مردم به عنوان سنگر به کار برده اند، فرماندهان ارتش پیش‎روی عملیات در شب را خطرناک ارزیابی کرده و در همان قریه‌ی دومی فرمان ایست می‌دهند. بیش از دو صد نیروی پولیس،‌ ارتش و کماندو در هر دو قریه جابه‌جا شده اند و باقی نیروها هنوز در تپه‌ی آنتن قرار دارند و طبق گزارش‌های سربازان خط مقدم،‌ موقعیت‌هایی را توسط هاوان هدف قرار می‌دهند. حلیم،‌ آن شب با پنج نفر دیگر، بالای مسجد قریه‌ی دومی پهره‌داری می‌دهند؛ شب سردی است؛ اما مردم محل برای شان دوشک و کمپل آورده اند.
ادامه دارد…