سرنوشت مبهم زنان یک سال پس از امضای توافق‌نامه‌ی امریکا و طالبان

حلیمه دیبا
سرنوشت مبهم زنان یک سال پس از امضای توافق‌نامه‌ی امریکا و طالبان

یک سال از توافق‌نامه صلح گروه طالبان با ایالات‌متحده امریکا می‌گذرد. هم‌زمان و پس‌ازاین توافق‌نامه، هجمه‌ای از تبلیغات مثبت و منفی رسانه‌های داخلی را درنوردید. برخی از کارشناسان، این توافق‌نامه را زمینه‌ای برای برقراری صلح در افغانستان دانسته و آن را به فال نیک گرفتند. در همین حال گروهی دیگر این توافق‌نامه را فریب رسانه‌ای دولت پیشین ایالات‌متحده امریکا در زمان نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری و کارزارهای انتخاباتی دونالد ترامپ دانستند.
مفاد این توافق‌نامه که در چهار بخش کلان خلاصه می‌شود، ارایه تضمین‌ها و مکانیسم‌های اجرایی و اعلام جدول زمانی برای خروج تمام نیروهای خارجی از افغانستان، ازجمله نخستین و مهم‌ترین بخش‌های این موافقت‌نامه است. آزادی زندانیان طالب که در توافق‌نامه ذکر شده بود و به‌طور شتاب‌زده‌ای توسط دولت افغانستان اجرا شد نیز از مفاد ذکر شده در این توافق‌نامه بود.
پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و رد درخواست دولت ایالات‌متحده مبنی بر تحویل‌دهی نیروهای القاعده‌ی مستقر در افغانستان زیر حاکمیت طالبان به دولت امریکا، موجب آغاز حمله نظامی امریکا و هم‌پیمانانش به افغانستان شد.
فعالیت‌های نظامی ناتو و دولت ایالات‌متحده امریکا پس از سال ۲۰۱۴ در بخش عملیات نظامی پایان داده شد و پس‌ازآن سرپرستی جنگ با طالبان و گروه‌های هراس‌افکن مستقیم به نیروهای دفاعی افغانستان واگذار شد.
سوای بعد نظامی حضور نیروهای خارجی در افغانستان، دگرگونی‌هایی که پس از سرنگونی طالبان در افغانستان رونما شد، نقطه عطفی در تاریخ افغانستان به شمار می‌آید.
پس از سقوط حکومت طالبان و روی کار آمدن دولت انتقالی و بعد از آن انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، نور امید تازه‌ای در دل مردم افغانستان تابیده شد. مردم با شکست طالبان و جرقه‌های تحولات جدید، با آغوش باز از دموکراسی و پیامدهای آن استقبال کردند و در این راه قربانی‌های بسیاری نیز دادند؛ جوانان رشید افغان در قالب نیروهای امنیتی و دفاعی جان‌های خود را فدای آزادی و دموکراسی کردند.
گروه طالبان با تمام نشانه‌های تمدن انسانی مخالف بود و از هر فعالیت و نظری که مخالف‌شان بود به بدترین شکل ممکن جلوگیری می‌کرد. بزرگ‌ترین گروهی که در دوره حکومت طالبان با ظلم و ستم فراگیر مواجه شد، زنان بود. بر پایه‌ی برداشت افراط‌گرایانه‌ای که طالبان به آن اعتقاد دارند، همه افراد ملزم به رعایت قوانین آن‌ها هستند.
خوب به یاد دارم که در خارج از کشور، در روزنامه‌ای سرنوشت یک زن افغانستانی که معلم بود و بعد شوهرش را در جنگ از دست داده بود، به دلیل نداشتن چادری نمی‌توانست از خانه خارج شود و برای تأمین نیازهای اولیه زندگی‌اش به‌ناچار کودک خردسالش را به گدایی گماشته بود را خواندم. وحشت و تأثیری که آن مقاله در ذهن من از گروه طالبان گذاشته بود، تاکنون در ذهنم حک شده است. مرگ، وحشت و فقر ارمغان حکومت طالبان بود که تبعات آن تا سال‌ها از اذهان مردم افغانستان پاک نمی‌شود و تاریک‌ترین دوران زندگی تاریخ زنان به شمار می‌رود.
در مفاد توافق‌نامه صلح دولت امریکا و گروه طالبان هیچ بخشی از آن به مردم افغانستان و به‌طور خاص به زنان افغانستان پرداخته نشده بود. حمله نیروهای امریکایی و هم‌پیمانانش در افغانستان تبعات خاص و ویژه‌ای در زندگی مردم افغانستان و به‌خصوص زنان افغانستان به دنبال داشته است و مخاطب افغانی در این توافق‌نامه به دنبال حفظ تحولات بعد از سقوط طالبان در مفاد این موافقت‌نامه بود.
زنان افغانستان پس از دوره تاریک طالبان؛ آزادی بیان، دموکراسی، حق تحصیل، حق داشتن شغل و فعالیت اجتماعی، حق رأی، حق انتخاب پوشش را در دوره دموکراسی بازهم تجربه می‌کردند. در این توافق‌نامه تنها دو طرف؛ یعنی گروه طالبان و دولت ایالات‌متحده امریکا، بدون توجه به سرنوشت افغانستان و مردم آن، دغدغه‌های حفظ منافع خود را در نظر گرفتند و برای ختم لشکرکشی امریکا و هم‌پیمانانش برنامه‌ریزی کردند.
طالبان پس از امضای توافق‌نامه با امریکا حملات خود را از نیروهای بین‌المللی مخصوصاً امریکایی به‌طرف نیروهای امنیتی و دفاعی و مردم ملکی افغانستان معطوف کرد. پس از رهایی زندانیان طالب، میدان‌های جنگ از بیرون شهرها به داخل شهرها کشانیده شده و هر روز در بخش‌های مختلف شهرها، ترورهای هدفمند صورت می‌گیرد.
در میان این ترورهای هدفمندانه، طالبان علی‌رغم تبلیغات خود که با زنان کاری ندارند، زنان تحصیل‌کرده و کسانی را که در جامعه فعال هستند را هدف ترورها قرار داده‌اند. قتل فرشته کوهستانی که ازجمله زنانی که دیدگاهش نیز معتدل‌تر بود و هم‌چنان قتل دو دادستان زن و دو قاضی زن، قتل خبرنگاران زن که با وجود مشکلات فراوان در افغانستان، توانسته بودند به جایگاهی در اجتماع دست یابند، زنگ خطری برای زنان افغانستان است.
از آتش‌بس دایمی و فراگیری که قرار بود بخشی از آجندای گفت‌وگوهای صلح افغانستان به‌حساب بیاید با هر دور گفت‌وگو به‌وقت بعد موکول شد و اکنون که اصل گفت‌وگو با اما و اگر مواجه شده، هنوز خبری از آتش‌بس نیست. همه‌روزه زنان افغان با از دست دادن عزیزان‌شان و سایه شوم احتمال روی کار آمدن طالبان زندگی خود را می‌گذرانند و از آینده نامعلوم خود بیم دارند.