نویسنده: داکتر خالد صدیقیان
جواهرلعل نهرو: «اگر مردی را آموزش دهید، فردی را آموزش داده اید؛ اگر یک زن را آموزش دهید، یک خانواده را آموزش داده اید.»
سوامی ویویکندا: «کشورهایی که به زنان احترام نمیگذارند، هرگز بزرگ نمیشوند و در آینده هم هرگز نخواهند شد.»
آموزش و پرورش به عنوان یک ملزوم و حق اساسی برای شهروندان هر ملتی در نظر گرفته شده است که ابزارِ قدرتمندی برای کاهش نابرابریها در یک جامعه میباشد؛ به خصوص برای زنان که در بسیاری از حوزهها با تبعیض مواجهه اند و نیاز خاصی به این امر دارند. آموزش و پرورش به عنوان یک نقطهی عطف در توانمندسازی زنان در نظر گرفته شده است؛ زیرا آنها را قادر میکند تا با چالشها مقابله و در زندگی خود تغییر ایجاد کنند. هنوز کتلهی بزرگی از زنان کشور ما، بیسواد، عقبمانده، ضعیف و در استثمار قرار دارند که میتوان با آموزش و پرورش درست، موقیعت آنها را دگرگون کرد. آموزش و پرورش یکی از راههای انتشار پیام توانمندسازی زنان است. هیچ هدف و آرزوی شهروندان یک کشور بدون آموزش و پرورش مؤثر حاصل نمیشود. آموزش نه تنها به فرد تعلیم میدهد، بلکه به او کمک میکند تا درک کند که او یک بخش اساسی از جامعه است. دستآورد شغلی، خودآگاهی و رضایت از موارد بسیاری است، که با استفادهی مؤثر از آموزش تضمین میشود. راهنمایی و مشاوره نیز از طریق آموزش ارائه و به زنان کمک میکند تا شغل خود را انتخاب کرده و مسیرهای شغلی را درست طی کنند. آموزش و پرورش به زنان کمک میکند که از طریق علم و فنآوری توانمند شوند و با چالشهای عصر فنآوری امروز روبهرو شوند. آموزش و پرورش نه تنها به زنان آموزش میدهد، بل به آنها این امکان را میدهد که در خانه و دنیای بیرونی خود تصمیم بگیرند و مسؤولیتهای خود را بپذیرند. آموزش به خودی خود یک هدف است و همچنین وسیلهای برای تحقق اهداف مطلوب دیگر. توانمندسازی یک فرایند چندبعدی است که به افراد امکان میدهد هویت و قدرت کامل خود را در همه حوزههای زندگی تحقق بخشند.
توانمندسازی زنان
توانمندسازی زنان شامل احترام، افتخار و شناخت همهجانبهی زنان در یک جامعه میباشد. توانمندسازی را میتوان به روشهای مختلفی تعریف کرد؛ توانمندسازی زنان فرایندی است که به زنان امکان دسترسی میدهد تا در بخشهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در یک جامعه مشارکت داشته باشند. توانمندسازی زنان را قادر میکند تا به طور کلی هویت و قدرتهای خود را درک کنند؛ این امر شامل دسترسی بیشتر به دانش، منابع و استقلال بیشتر در تصمیمگیریها و یا رهایی از بندهایی است که با عرف، اعتقادات وعنعنات نادرست در جامعه شامل شده است.
نیاز به توانمندسازی زنان
وضعیت زنان هر جامعه نشاندهندهی میزان پیشرفت آن جامعه است. به طور کلی، زنان مجبور شده اند که نسبت با مردان جایگاه ثانویه را به خود اختصاص دهند. با وجود این که نیمی از پیکر جامعه را زنان تشکیل میدهند و در عمل ۳۲ درصد از فعالیتهای روزانه را به دوش میکشند، تنها کمتر از یک درصد از داراییهای دنیا متعلق به آنها میباشد، و بیشتر شان به حاشیه رانده شده اند؛ این امر موجب شده است كه زنان نتوانند از جایگاه عزت انسانی به عنوان موجودات آزاد و مستقل در ارتباط با مردان در طول موج برابر فكری و حرفهای برخوردار شوند. میتوان تغییراتی را از طریق قانون اساسی و قوانین حمایتکننده ایجاد کرد. توانمندسازی زنان از طریق آموزش و پرورش یک امر اساسی برای همهی کشورها دانسته میشود. توانمندسازی، زنان را قادر میکند دانش، مهارت و تکنیک کسب کنند و به آنها در رشد شخصیتی، اجتماعی و همچنین در شناسایی مشکلات جامعه کمک کنند. همین طور توانمندسازی اقتصادی برای بهبود وضیعت زنان نیاز مهمی است. باید خاطرنشان کرد که توانمندسازی اقتصادی فقط در صورت آموزش آنها امکانپذیرخواهد بود. فقدان آموزش عامل اصلی بهرهبرداری و خشونت علیه زنان است. سواد و آموزش میتواند به زنان در درک قانون اساسی و لوایح قانونیای که برای تقویت آنها ساخته شده است، کمک کند. وقتی زنان آموزش ببینند، میتوانند در ملتسازی مشارکت کنند؛ بنا براین، ارتقای آموزش در بین زنان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. توانمندسازی آنها را در رسیدن به اهداف شان در حوزههای مختلف زندگی کمک میکند.
موانع سد راه توانمندسازی زنان
باور خود زنان از خویشتن و تواناییهای خود باید تغییر کند. آنان همچنین باید تلاش کنند تا چهرهی خود را به عنوان یک شخص ضعیف، وابسته و منفعل تغییر داده و به انسانی مستقل، فعال، نیرومند و مصمم بدل شوند. موانع زیادی در کشور ما وجود دارد که سدی شده برای توانمندسازی زنان؛ از آن جمله موارد زیر را میتوان نام برد:
۱٫ خشونت: خشونت عامل اصلی مخالف توانمندسازی زنان است. خشونتهای جسمی، عاطفی، شکنجهی روانی و عذاب، ریشه در جامعه دارد. یکی از موانع توانمندسازی زنان، مردانی استند که همیشه از خشونت در مقابل زنان کار گرفته اند.
۲٫ نابرابری جنسیتی: نابرابری جنسیتی و موجودیت دیدگاه تبعیضآمیز نسبت به زنان، یکی از عواملی است که مانع توانمندسازی زنان شده است.
۳٫ محدودیتهای خانوادگی: سرپرستان بیسوادی که مایل نیستند فرزندان و زنان خانهی خود را به مؤسسات آموزشی بفرستند.
۴٫ ازدواجهای اولیه: ازدواجهای اولیه منجر به ترک تحصیل میشود. نداشتن آگاهی و آموزش لازم زنان، نیز یکی از دلایل آن است.
پیشنهادها
برای هر جامعهای، تساوی زن و مرد شکوفایی پیششرط لازم برای دموکراسی است. این امر به ویژه در جوامع اسلامی صادق است؛ جایی که عدم تساوی زن و مرد قرنها به عنوان دستآویزی برای ارتقای فرمانبرداری سیاسی و استیلا مورد استفاده قرار گرفته است. عدم تساوی رشد اجتماعی و امکانات را با شکست مواجه میکند. جوامعی که در آن زن و مرد مساوی استند، بدون استثنا، کثراتگرا، اهل مدارا، از نظر اقتصادی خودکفا و از نظر دموکراتیک پایدار استند.
۱٫ آگاهی و آموزش زنان امری ضروری است. گفته میشود: «مادران تحصیلکرده، خانوادهی تحصیلکرده، جمعیت تحصیلکرده، نتیجه ملتی است که قدرتمند میشود.»
۲٫ در مورد ضرورت آموزش زنان باید آگاهی لازم ایجاد شود تا آنها برای مشارکت مؤثر در پیشرفت اقتصادی و اجتماعی ملت تشویق شوند.
۳٫ به منظور تغییر نگرش به آموزش و پرورش زنان، یک تغییر استراتژیک، آگاهانه در رسانههای ملی و تلاشهای ارتباطی مورد نیاز است.
۴٫ از بین بردن کلیهی انواع تبعیض در اشتغال به ویژه از بین بردن تفاوت دستمزد بین مرد و زن.
۵٫ تشویق و تضمین مشارکت اجتماعی اقتصادی زنان در مجامع محلی و بینالمللی.
و کلام آخر شرارت، فقر، بیکاری و نابرابری را تنها توسط مردان نمیتوان از بین برد. امروزه توجه به زنان به عنوان یک گروه متشخص در خانواده و جامعه نه به عنوان یک لازمه، بلکه به عنوان یک نیاز، ضروری است. قبول این امر که زنان افرادی پویا و با انگیزههای زیاد استند، میتواند با مشارکت آنان در تصمیمگیریها و سرنوشت شان مؤثر واقع شود. دیگر این که زنان از انگیزهی پیشرفت کمتر نسبت به مردان برخوردارند، دستآویز درستی برای در حاشیه راندن زنان نیست و باید پذیرفت جامعهای که به توانمندیهای نیمی از پیکر جامعهی خود بیتوجه است، علاوه بر این که زمینههای لازم برای رشد معنوی و فرهنگی ندارد، بل به یکی از موارد اساسی در زمینهی پیشرفت و تعالی خود پشت کرده است. لذا جامعه باید ضمن حذف عنعنههای منفی، زمینهی جبران تفاوتها را فراهم آورد؛ چرا که آموزش و توانمندسازی زنان و اولویتبخشی به زنان و فعالیتهای مؤثر و کارای آنان در واقع سرمایهگذاری برای نسلهای آینده محسوب میشود.