وضعیت دختران افغان از لنز دوربین لینزی ادریو

صبح کابل
وضعیت دختران افغان از لنز دوربین لینزی ادریو

منبع: سیف د چلدرین

لینزی ادریو، عکاس جنگ، اوایل ماه جاری میلادی، به منظور مستندسازی داستان‌های دختران نوجوان و زنانی که در جنگ زندگی می‌کنند، به افغانستان سفر کرد.

بانو ادریو، که برای دومین بار وارد افغانستان شده، شاهد تلفات زیاد کودکان در این کشور بوده است. بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، در سال ۲۰۱۹ میلادی، بیش از ۲۴۰۰ کودک در افغانستان کشته و زخمی شده‌ اند. افغانستان، مرگ‌بارترین کشور برای کودکان به شمار می‌رود.

بانو ادریو، با دخترانی دیدار کرده که در جنگ، عزیزان خود را از دست داده‌ اند و یا به خاطر رفتن به مکتب، از سوی گروه‌های مسلح، مورد ضرب و شتم قرار گرفته و مجبور به ترک خانه‌های خود شده ‌اند.

اولین سفر لینزی ادریو، ۲۰ روز پیش به افغانستان صورت گرفته بود. او در سفر اول خود، از وضعیت زنانی که زیر سایه‌ی حکومت طالبان زندگی می‌کردند، گزارش می‌داد. ادریو، این بار به کابل و کندهار سفر کرده و با دانش‌آموزان مکتب‌های ساخته شده توسط دفتر حمایت از کودکان، دیدار و گفت‌وگو کرده است.

گل‌مینه دوازده ساله که سه سال قبل به دلیل جنگ از ولایت کندز به کابل آمده است.

حمیده، دختر ۱۱ساله‌ای است که برای زنده ماندن، ۱۴ روز را در محاصره، با خوردن ماست و نان خشک سپری کرده بود. پدرش در برابر چشمانش کشته شده و او فقط کتاب‌های دینی خوانده بود و هیچ وقت به مکتب نرفته بود.

حمیده، حالا در کابل مصروف آموزش است. او برای اولین بار خواندن و نوشتن را فرا گرفته است. «گروه‌های مسلح، یک شب به خانه‌ی ما آمدند و پدر و پدرکلانم را کشتند. بعد از کشتن پدرم، ما را به محلی که حیوانات نگه‌داری می‌شد، بردند و برای مدتی در آن جا نگه داشتند. غذایی که برای ما می‌دادند، ماست ترش و نان خشک بود. هیچ چیز دیگری برای خوردن نبود. من فقط کتاب‌های دینی را می‌خواندم؛ هیچ مضمون دیگری موجود نبود. حالا خوش‌حال استم که مکتب می‌روم و کتاب‌های مختلف را می‌خوانم و می‌نویسم.»

گل‌مینه‌ ۱۲ساله، به خاطر جنگ از ولایت کندز به کابل فرار کرد. او فقط ۸ سال عمر داشت که گروه‌های مسلح به شهر شان یورش برده و منطقه‌ی شان را بمبارد کردند. گروه‌های مسلح، به مکتب‌ شان هجوم برده و دختران را به جرم رفتن به مکتب، لت‌وکوب کردند و خانواده‌ی شان را به خاطر فرستادن آن‌ها به مکتب، تهدید به مرگ کردند.

خانه‌ی جدید گل‌مینه در کابل

او می‌گوید: «مکاتب از طرف گروه‌های مسلح مسدود شد، به خانواده‌های ما می‌گفتند چرا به دختران تان اجازه می‌دهید به مکتب بروند. آن ها پدرم را لت‌وکوب کردند. من برای دو سال از مکتب بازماندم. آن ها مکتب ما را بستند و ما مجبور شدیم به کابل مهاجر شویم.»

با این حال، یاسمین جمهوری، معاون دفتر بین‌المللی حمایت از کودکان، می‌گوید که این داستان‌ها، نشان‌دهنده‌ی میزان رنجی است که میلیون‌ها زن جوان و دختر آن را متقبل شده اند. «صدای آن‌ها با چندین دهه جنگ، خاموش مانده و تحمل ظلم غیرقابل تصور و محروم شدن آن‌ها از حقوق اساسی، ویران‌کننده بوده است.»

شعری که گل‌مینه در مورد جنگ و صلح سروده است.

شبانه‌ی چهارده ساله، مجبور است هر قبل از رفتن آب مورد نیاز خانواده‌ی خود را تهیه کند.

شبانه چهارده ساله هر روز قبل از رفتن به مکتب، با بردارانش شعر می سراید.