در زیرزمینی فروشگاه بهار سراب، قدم میزنم، جایی که دکانهای صنایع دستی زیادی را در خود جا داده است؛ اما به گفتهی فروشندگان این بازار، در این اواخر، به دلیل وضعیت بد امنیتی و قرنتین، دکانداران فروش خوبی ندارند. این فروشندگان، میگویند که این روزها خریداران اندکی به بازار صنایع دستی سر میزنند؛ آن هم، بیشترشان نمیتوانند چیزی بخرند و با دستهای خالی بر میگردند.
اسرا -باشندهی کابل- که در کنار درسهایش، سالهاست یخنهای مردانه خامکدوزی میکند، کارش را دشوار توصیف میکند؛ چون، او، مجبور است نخنخ تیکه را بشمارد تا نتیجهی کارش درست از آب دربیاید. او اگر از صبح تا شام را سوزن بزند، در یک ماه و نمی، تنها میتواند یک یخن را خامک بدوزد و پول ناچیزی را در برار کارش دریافت کند. «از کار یک ماه و گاهی دو ماه فقط ۳ هزار افغانی میگیرم که نظر به زحمتم، او هیچ است.»
فروشندگان صنایع دستی، میپذیرند که آنها به بانوانی که با زحمت زیاد مصروف تولید صنایع دستی استند، دستمزد کمی میدهند؛ اما میگویندکه خود آنها نیز سود آنچنانیای از فروش آن به دست نمیآورند.
عبدالله، فروشندهی دیگر صنایع دستی که در بازار بهار سراب، فروشگاه کوچکی دارد، میگوید که گاهی روزها و هفتهها هم حتا یک یخن را نمیفروشد.
هر چند آن شمار از صنایع دستی بانوان که در این بازار برای فروش است، نسبت به زحمتی تولید آن دارد، با بهای کمی به فروش میرسد؛ اما با آن هم، این روزها شهروندان کمی برای خریدن این جنسها علاقه نشان میدهند.
داوود، دکاندار دیگری در فروشگاه بهار سراب، میگوید: «این روزها، گاهی از صبح تا شام حتا یک یخن هم نمیفروشم.» بازار کار او این روزها خراب است. بعضی روزها، او هیچ فروشی ندارد. سه سال قبل او روزانه ۵ تا ۶ یخن دستدوزی میفروخت، به ۱۰۰ تا ۲۰۰ نفر جنس برای کار توزیع میکرد؛ ولی حالا، او به ۵۹ تا ۷۰ نفر جنس برای کارکردن توزیع میکند.
صنایع دستی در افغانستان از جمله گنجینههای فرهنگی کشور است که پرداختن به تولید آن از دیر زمان به اینسو، به شکل میراثی از نسلی به نسلی منتقل شده است؛ اما در این مسیر، مطابق به نیاز جامعه در آن تغییرهایی به وجود آمده؛ اما همچنان اصلیت خود را حفظ کرده.
تنوع قومی در کشور، باعث شده که صنایع دستی متنوعی نیز داشته باشیم؛ زیرا هر قوم بنا به محیط جغرافیایی و فرهنگیای که در آن زندگی میکند، پوشاک و نشانههای دیگر فرهنگی ویژهی خودش را دارد که در صنایع دستی نیز بازتاب یافته و آن را پربار کرده است. در ولایتهای مرکزی، قالین، گلیم، خورجین، برگ، نمد، سوزندوزی، خامکدوزی و فرشهای سنتی جزو مهم صنایع دستی زنان به ویژه زنان بامیانی به شمار میرود.
تهیهی کلاه با پوست «قرهقل»، «پوشاک ابریشمی»، «خامکدوزی» و «سراجی» نیز از جمله صنایع دستی ولایت هرات است.
زنان ولایتهای بلخ، سمنگان، سرپل و جوزجان را انواع قالین، گلیم، قرصدوزی، گلدوزی، چرمهدوزی، سوزندوزی، شالبافی، یقهدوزی زنانه و مردانه، خیاطی و دوخت دهها مدل پوشاک افغانستانی تشکیل میدهد.
در بخش صنایع دستی، فعالیت مردان و زنان در کنار هم، باعث پربارشدن بیشتر آن شده؛ اما از آنجایی که بیشتر بانوان در افغانستان بیسواد استند و یا هم بنابر سنتهای حاکم در جامعه، نمیتوانند در بیرون از منزل کار کنند، در تولید صنایع دستی مصروف استند. شمار زیادی از بانوان در پیشرفت و رونق صنایع دستی کشور، نقش مؤثر داشته اند؛ بهگونهی مثال: قالین که در ولایتهای مرکزی و شمالی توسط بانوان بافته میشود، مهمترین تولیدات صنایع دستی افغانستان و بخش مهمی از صادرات کشور است.
قالین افغانستان، در بازارهای جهان، در چندین نمایشگاه مقام اول را گرفته. با تمام این دستآوردهها اما؛ عاید کمی از این زحمت، دستمزد بانوان است؛ طوری که در بدل بافتن هر مترمربع قالین، تنها یک هزار و پنجصد افغانی دریافت میکنند.
آقای فرزام که یکی از تولیدکنندگان قالین در کابل است، به روزنامهی صبح کابل، میگوید که ۷۵ درصد از قالینهایی که در افغانستان تولید میشود، بدون طی مراحل قانونی آن، به پاکستان انتقال مییابد و از آنجا به نام قالینهای پاکستانی به کشورهای جهان عرضه میشود. «هیچ قالین ما به طور رسمی به پاکستان نمیرود. اگر ما در قالین ساخت افغانستان نوشته کنیم، به پاکستان برده نمیتوانیم، مگر این که محصول بسیار گزافی را پرداخت کنیم.
اگر ما قیمت هر متر قالین را ۱۰۰ دالر نوشته کنیم، ۱۵۰ دالر باید محصول گمرگی به پاکستان پرداخت کنیم. حکومت افغانستان هم در این قسمت همکاری نکرده.»
با این حال، شماری از تاجران کشور، از نبود امنیت در شاهراههای کشور، توقف موترهایشان گاهی تا ماهها در گمرکها و اخاذی گروههای غیرمسؤول در راههای تجارتی، شکایت دارند.
اینها در حالی است که رفیع تابع، سخنگوی وزارت مالیه، میگوید: «حکومت افغانستان به خاطر تشویق سرمایهگذاری در افغانستان و به خاطرد رشد تولیدات داخلی، حمایت از آنها و همچنان افزایش صادارات در افغانستان، تعرفهی گمرگی بر صادراتی که در افغانستان تولید میشود، معاف است و صنایع دستی جزو تولیدات داخلی افغانستان است. بدون مواد مدنی بالای هیچ نوع تولیدات که به خارج صادر میشود، محصول گمرکی وضع نمیشود.»
در کنار مشکلهای دیگر، افزایش ناامنی در کشور نیز چالش دیگر سر راه رشد صنایع دستی قرار دارد؛ حملههای تروریستی اخیر در کشور که آرامش روانی و رشد بازار کار را به هم زده، باعث شده که بازار فروش تولیدات صنایع دستی نیز، با افت روبهرو شود.
حبیبالله رضایی، فروشندهی صنایع دستی بانوان در فروشگاه برچیستیسنتر که تجربهی هفت سال کار در بازار صنایع دستی را دارد، از رکود بازار صنایع دستی به دلیل وضعیت بد امنیتی شکایت میکند. «هر حادثهای که میشه کاروبار ما خراب شده میر، در یک انتحاری اگر یک نفر شهید شوه، صد خانواده عزادار میشه. اگر صد خانواده عزادار شوه؛ صدتا خریدار کم میشه.»
صنایع دستی که از گذشتههای دور تا حال بخشی از اقتصاد کشور را تشکیل میدهد، به دلیل مشکلهایی که فراراه این صنعت قرار دارد، باعث شده که صنعتکاران و کارگزاران این بخش، به کارشان کمعلاقه شوند.
صنایع دستی در افغانستان با وجود تنوعی که دارد؛ اما به دلیلهای مختلف، رشدی که باید را نداشته است. در کنار مشکلهای امنیتی، واردکردن بیرویهی کالاهای بدیل با بهای ارزان از کشورهای بیرونی، نبود بازارهای خوب برای تولیدات صنایع دستی در درون کشور و نبود زمینههای مناسب برای صادرکردن آن به بیرون از کشور، قاچاق صنایع دستی و فروش آن به نام کشورهای دیگر، عاملهایی است که مانع رشد تولیدات صنایع دستی در کشور شده است.