هم‌گام با خیزش‌های مردمی؛ گروه‌های مسلح محلی برای حفظ سنگر در برابر طالبان ایستاده اند

اسدلله جعفری (پژمان)
هم‌گام با خیزش‌های مردمی؛ گروه‌های مسلح محلی برای حفظ سنگر در برابر طالبان ایستاده اند

مترجم: اسدالله جعفری‌پژمان

مجله‌ی فارین‌پالیسی: ۱ جولای، ۲۰۲۱

چهارکنت، افغانستان: در دشت‌های طلایی و سرسبز ولایت بلخ در شمال افغانستان، روزها آرام به نظر می‌رسد؛ اما شب‌ها در آن‌جا هر چیزی به چشم می‌خود. به محض تاریک‌شدن هوا، افراد مسلح به سرعت از روستاهای اشغال‌شده به دست طالبان، مانند گروه‌های موتورسوار، به پوسته‌های‌بازرسی که توسط خیزش‌های ‌مردمی ایجاد شده و می‌خواهند که از حملات شورشیان بر مردم، پیش‌گیری کنند، آن‌ها با سروصدا و به شکل وحشیانه به این پوسته‌ها حمله می‌کنند.

محمد امیر، رییس کمیته‌ی خیزش‌های مردمی در ولسوالی چهارکنت که یک ساعت به سمت جنوبی تا مرکز شهر مزار شریف فاصله دارد، گفت: «درگیری‌ها گاهی می‌تواند چند ساعت و یا هم تمام شب را ادامه داشته باشد.» او افزود: «هدف آن‌ها این است که می‌خواهند ما را سرگرم کنند، آن‌ها می‌خواهند که ما را خواب‌بیداری بدهند و سرانجام آن‌ها می‌خواهند که ما را خسته کنند.» این امر باعث می‌شود که محمد امیر، مدیر اکمالاتی حدود ۳۵۰ نفر از مردم محل باشد که خود آن‌ها متعهد‌ شده اند تا جلو پیش‌روی طالبان را در گوشه‌گوشه‌ی از افغانستان بگیرند. در رأس آن‌ها، سلیمه مزاری، ولسوال ۴۰ساله و یکی از معدود زنانی است که تا اکنون در فضای سیاسی مردسالارانه‌ی افغانستان به این موقعیت رسیده است. سلیمه، گفت مدت سه‌ونیم سالی كه در این سمت بوده است، ۸۰ درصد از وقتش را صرف جنگ كرده است؛ زیرا، طالبان تلاش می‌كنند که ۳۲۰۰ نفر نفوس هزاره و اوزبیک را كه در این‌جا زندگی می‌كنند، بیرون كنند.

او هم‌چنین جاده‌ای را در این منطقه‌ی فقیر‌نشین ساخته که این موفقیت بزرگی در یکی از فقیرترین کشورهای جهان است. او، گفت، شورشیان سرسختانه دارند تلاش می‌کنند تا این جاده را تخریب کنند و برخی از جاهایش را ماین‌گذاری کرده اند. سلیمه مزاری، از طلوع تا غروب خورشید در حرارت و گرمای طاقت‌فرسای این روزها، در خطوط مقدم جنگ گزمه و گشت‌زنی می‌کند. ماشین‌ زرهی او غالباً برای محافظت در برابر مواد انفجاری است؛ اما سرود ملی را برای تشویق و روحیه‌دادن از افرادی که با او خدمت می‌کنند، به آن‌ها می‌گذارد. سلیمه از تپه‌های شیب‌دار بر فراز کوه‌ها بالا می‌رود تا با مردانی صحبت کند که شب‌های‌شان را در سنگرها و یا در آن خیمه‌های خاکی و فرسوده در تپه‌های مشرف به مواضع طالبان، سپری می‌کنند. او، می‌خواهد که مطمین شود آن‌ها غذای ‌کافی، مهمات ‌کافی و پشتیبانی اردوی ملی، پلیس ملی و امنیت ملی افغانستان را داشته باشند. این بخشی از سرویس مخفی افغانستان است که در حال تأمین بودجه و مسلح‌سازی خیزش‌های مردمی در سراسر کشور است.

از مهارت‌های رهبری خانم سلیمه واضح است که مردم برایش احترام می‌گذارند. او، روزهایش را با دیدوبازدید از فرماندهان محلی و مبارزانی که از مقام ولسوالی محافظت می‌کنند، می‌گذراند. یک نماینده‌ی محلی از مدیریت امنیت ملی، به او گفت که نمی‌تواند اخیراً گم‌شدن ۴۰ هزار مرمی را به افرادش جواب‌گو باشد. سلیمه یک کارمند برنامه‌ی جهانی غذا را به دلیل تهیه‌ی آرد به روستاهای تحت تصرف طالبان، محکوم کرد. تلفن هم‌راه خانم مزاری هرگز از وزوزکردن و زنگ‌خوردن نفس نمی‌کشد. طالبان طی چند هفته‌ی گذشته در سراسر ولایت‌های شمال افغانستان سرسختانه جنگیده اند و قلمرو نیروهای امنیتی افغانستان را به دست گرفته اند. شورشیان، پرچم‌های‌شان را بالای دهه‌ها روستا و ولسوالی به اهتزاز درآورده اند، به ادارات مرزی که فرصت درآمد غیرقانونی هنگفتی را برای آن‌ها فراهم می‌کند، حمله کرده اند و به روحیه‌ی ملی و محلی ضربه‌ی سختی وارد کرده اند. برخی از پیروزی‌ها مانند پینگ‌پنگ کنترلی بین شورشیان و جمهوری برعکس و وارونه شده است.

هدف و استراتژی آن‌ها به وضوح خسته‌کردن نیروهای افغانستان به خاطر تسلیم‌شدن در سنگرهای جنگ است؛ این یک هدف هشداردهنده از جانب آن‌ها است. این موضوع، مردم عادی را در کشور سراسیمه کرده؛ زیرا، مردم با خروج نیروهای امریکایی در سراسر کشور در هراس استند و تصور می‌کنند که نیروهای بین‌المللی به محض این که در این ماه بروند، نیروهای امنیتی افغانستان قادر به جلوگیری از تسخیر طالبان نخواهند بود. دولت اشرف غنی، رییس‌جمهور افغانستان، فاقد مدیریت و استراتژی منسجم است، از ظهور این قیام و خیزش ‌مردمی به اصطلاح ادغام نیروها، استقبال کرده است.  اساساً مردم عادی برای مبارزه با طالبان سلاح بر می‌دارند؛ اما این کار با چالش‌ها و خطرهایی نیز هم‌راه است. برخی از مقامات ارشد سکتور امنیتی، نگران استند که خیزش‌های مردمی، به نیروهای خصوصی از چهره‌های سیاسی محلی تبدیل شوند که به دنبال منافع و قدرت خود استند. دیگران این نیروها را «سپر انسانی» توصیف کرده اند که از نیروهای تحت ‌فشاری که به سرعت دارند اراده‌ی خود را برای جنگ از دست می‌دهند، محافظت می‌کنند.

شکریه بارکزی، دیپلمات و نماینده‌ی سابق در پارلمان افغانستان، به رادیو اروپای آزاد،  گفت: «مسلح‌سازی گروه‌های مردمی برای افغانستان چه در کوتاه‌مدت و چه در درازمدت خطرناک  است.» او، گفت: «اول این که، این روند به گسترش نیروهای مسلح غیرقانونی و غیرمسؤول تبدیل می‌شود و دوم این‌که به درگیری‌هایی که در حال حاضر بین فرماندهان محلی و گروه‌های مختلف قومی وجود دارد، می‌افزاید. این به آن معنا است که ناامنی را تشدید و بدتر می‌کند.» سلیمه ولسوال، افزود که این در واقع، در بسیاری از مناطق جنگی افغانستان به یک جنگ قومی می‌ماند؛ هزاره‌ها، اوزبیک‌ها و تاجیک‌ها برای دفع آن‌چه  آن‌ها یک حرکت ناسیونالیست پشتونیزم می‌دانند، مسلح می‌شوند. آن‌ها با استفاده از پرچم طالبان و با پوشیدن لباس دین، می‌خواهند که سرزمین و مال و اموال آن‌ها را تصرف کنند. سلیمه مزاری، ولسوال چهارکنت، گفت: «این جنگ۰ فقط بر سر قدرت و قدرت‌طلبی است.» سلیمه گفت که تهاجمات پشتون‌ها طی چهار دهه‌ی ‌گذشته در این ولسوالی، باعث شده است که جمعیت ولسوالی چهارکنت نزدیک به هشتاد درصد کاهش یابد. در دیگر نقاط ولایت بلخ، مردم اوزبیک و تاجیک نیز خیزش‌های ‌مردمی را برای مبارزه علیه تهاجم طالبان سازمان‌دهی می‌کنند.

عنایت نجفی‌زاده، بنیان‌گذار و مدیرعامل موسسۀ‌ی مطالعات صلح و جنگ در اندیش‌کده‌ی مستقر در کابل، گفت این نیاز جدی است که شبه‌نظامیان و خیزش‌های مردمی باید به خوبی توسط دولت اداره شوند تا استفاده از آن‌ها برای منافع‌ سیاسی و قومی جلوگیری شود. او در گفت‌وگو با مجله‌ی فارین‌پالیسی، گفت: «اگر تاریخ برای همه گواه است، لحظه‌ای که این نیروها طالبان را شکست دهند، با توجه به این که آن‌ها قبل از قبل در جبهات قومی تقسیم شده اند، به احتمال زیاد بر سر منافع سیاسی، نظامی و سایر منافع کشور با یک‌دیگر درگیر می‌شوند.» او گفت: «اگر این نیروها به خوبی مدیریت نشوند، شاهد اختلافات جدی در سطح منطقه‌ای خواهیم بود که زمینه را برای بی‌نظمی و هرج‌ومرج  بیش‌تر فراهم می‌کند.» کاخ سفید، هفته‌ی گذشته هنگامی که بایدن با اشرف غنی دیدار کرد و قول حمایت مالی و لوژستیکی از نیروهای افغانستان را داد، می‌تواند باعث ترقی دولت افغانستان شود. بر اساس گزارش‌های رسانه‌ای، قراردادهای امریکا که از نیروهای هوایی افغانستان حمایت می‌کرد، حداقل تا ماه سپتمبر تمدید خواهد شد و به افرادی مانند سلیمه مزاری که می‌گویند پشتیبانی هوایی تنها امید واقعی نیروهای افغانستان در برابر شورشیان است که به آن‌ها روحیه و آرامش می‌دهد.

سلیمه گفت که هواپیمای جنگنده‌ی «سوپر توکانویی»  نیروهای هوایی افغانستان اخیراً در ولسوالی چهارکنت علیه مواضع طالبان مستقر شده است که شب و روز بر فزار ابرهای آسمان چهارکنت غرش می‌کند. سلیمه، گفت که درگیری‌ها در ماه آگوست گذشته، به طور جدی آغاز شد، پس از این که مردم به او شکایت کردند که عوامل طالبان در روستاها حضور پیدا کردند و از مردم  «عشر» جمع‌آوری می‌کنند. سلیمه گفت: «مردم گوسفند و گندم خود را به طالبان عشر می‌دادند با وجودی که این تنها خرج و مایحتاج لازم برای گذراندن زمستان آن‌ها است.» سلیمه گفت: «بعد من این شکایت را با اداره‌ی پلیس در میان گذاشتم؛ اما آن‌ها به من گفتند که این وظیفه‌ی ما نیست و سپس مردم به دفتر من مراجعه کردند و آن‌ها گفتند که دولت ما برای چه است و ما برای چه دولت داریم؟» سلیمه افزود: «در نهایت من به پلیس و نیروهای امنیتی دستور دادم که بروید و به طالبان بگویید که از جمع‌آوری عشر از مردم دست بکشید و این امر باعث جنگ واقعی شد.» از اول ماه می، روزی که دونالد ترامپ، رییس‌جمهور پیشین ایالات متحده، متعهد شد که تمام نیروهای امریکایی را از افغانستان بیرون بکشد، این جنگ به طور چشم‌گیری افزایش یافته است؛ اما سپس تصمیم خروج نیروها توسط رییس‌جمهور جو بایدن تا ۱۱ سپتمبر تمدید شد.

تكتیك‌های طالبان را می‌توان به وضوح در ولسوالی چهارکنت ولایت بلخ مشاهده كرد؛ جایی که سلیمه مزاری معتقد است که او، واقعاً در حال جنگ قومی علیه یک جنبش ناسیونالیست پشتونیزم است که قصد دارند سرزمین سایر اقوام را تصرف کنند و مردم را آواره. او در باره‌ی طالبان، گفت: «وقتی که آن‌ها می‌آیند، هیچ قانون و مقرراتی ندارند.» سلیمه گفت: در روستای تندورک، نرسیده به مرکز ولسوالی چهارکنت که خانم سلیمه و شوهرش علی‌احمد در آن‌جا زندگی می‌کنند، طالبان در آن‌جا حمله کردند و سرسختانه جنگیدند تا کنترل ساحه را به دست گرفتند و سپس، طالبان اجساد افرادی را که در جنگ برای دفاع از این منطقه کشته شده بودند با ماین انفجار دادند. «این‌ها همه مردم عادی مانند کشاورزان، معلمان و کسبه‌کاران استند. وقتی که خانواده‌های‌شان آمدند تا اجساد آن‌ها را از میدان جنگ بیرون بیاورند؛ اما اجساد آن‌ها دیگر به دست طالبان افتاده بود. طالبان راه‌ها و جاده‌های منتهی به روستا و خارج از روستا را ماین‌گذاری کردند. این تنها قانون طالبان است که به مردم تقدیم می‌کند، نه چیز دیگری.»    ‌

بعد از غروب، سلیمه، احمد و چند مهمان دیگر، نان شب را که جگر سرخ‌شده با پیاز بود را باهم صرف کردند. هنگام صرف غذا، خانم سلیمه یک تماس تلفنی دریافت کرد و برایش هشدار داد كه حدود صد نفر موترسایکل‌سوار در روستای تندورک تجمع کرده اند و حداقل پانزده فرد مسلح پیاده به طرف خانه‌ی سلیمه در حرکت بودند که ترس، وحشت و جرقه از یک حمله‌ی بزرگ جنگی خبر می‌داد. او، گفت: «ما باید آرام و پنهان حرکت کنیم تا کسی به هیچ چیزی شک نکند.» او، کیف دستی‌اش را برداشت، کفش پاشنه‌بلند لاستیکی و لباس سفید با لکه‌های سفید خال‌خال بر تن داشت و به ملاقات تعدادی از افراد مسلح وفادارش رفت که او را از مسیرهای صخره‌ای از طریق مزارع گندم، بدرقه می‌کردند. در این هنگام در دل شب راهِ آن‌ها فقط با نور ستاره‌های آسمان چهارکنت روشن بود که از هیچ چراغی استفاده نمی‌کردند. در طول پیاده‌روی یک‌ساعته با دورشدن از خانه‌های امن منطقه، صداهای شلیک اتوماتیک و سنگین به ما نزدیک‌تر می‌شدند. در این میان، سلمیه فکر کرد که طالبان در مسیر راهِ او کمین زدند. هنگامی که در سنگر دومی در اعماق یک روستا به نام روستای شرشر رسیدیم، یک افسر پلیس آمد و آن چه که اتفاق افتاده بود را به خانم سلیمه شرح داد. آن همان صحنه و منطقه‌ا‌ی  بود که دو شب پیش از وجود طالبان پاک‌سازی شده بود.

افراد مسلح طالبان با وسایط و موترسایکل‌های‌شان ازمنطقه‌ی «تندورك» فرارکردند و با ایست‌های بازرسی برخوردند که بعضی از آن‌ها توسط یک شبه‌نظامی تحت کنترل رقیب سیاسی خانم سلیمه، رها شدند و دوباره به سرعت به طرف مرکز ولسوالی هجوم آوردند. خانم مزاری صبح روز بعد که به دفتر کارش بازگشت، امیر که مدیر اکمالاتی خیزش‌های مردمی در ولسوالی چهارکنت است، در آن‌جا منتظر گزارش‌دهی از نتیجه‌ی جنگ به خانم سلیمه نشسته بود. سپس، امیر گفت: «درگیری‌ها مدت چند ساعت ادامه داشت و سرانجام طالبان عقب‌نشینی کردند.» خانم مزاری یک شخصیت نادر در افغانستان است، یک زن هزاره‌تبار و شیعه در کشوری که تحت سلطه‌ی حاکمان سنی پشتون است. او هیچ اعتقادی به دولت غنی ندارد و گفت كه هیچ حمایتی از طرف مقامات ولایت بلخ در مزار شریف و یا از كابل دریافت نكرده است. دفتر سلیمه که خانه‌ی او نیز است، حتا آب و برق هم ندارد. پرده‌های تعمیر ولسوالی پاره‌پاره  و فرسوده شده، برق از آن توسط یک باتری و از یک دستگاه آفتابی تأمین می‌شود، توالت هم در زمین آزاد حفر شده است. ظروف آشپزخانه هم در آن‌جا است که توسط یک اجاق گاز‌دستی روی آن غذا می‌پزند.

سلیمه گفت که از وسیله‌ی نقلیه‌ی دولتی، تنها یک آمبولانس کهنه به او داده اند. او، گفت: «من این آمبولانس را پس به کابل فرستادم و خواستم که اگر سایر ولسوالان ولسوالی‌ها وسایط نقلیه‌ی ‌زرهی دارند، پس چرا من نداشته باشم. بنا بر این، آن‌ها برایم یک خودروی زرهی هم دادند.» با این حال، مردم چهارکنت که در اطراف این ولسوال زن گرد هم آمدند، از شجاعت و از کمک بی‌دریغ او برای مردم از او تحسین و تمجید کردند. مردم در بالای تپه و در بازار کهنه از او استقبال گردم کردند، خانم سلیمه هنگام بازگشت به مقام ولسوالی بر سر آرام‌گاه عبدالعلی مزاری که یکی از اقوام دورش است، دعا کرد. به گفته‌ی فرهنگیان بومی از آثار خانه‌ی عبدالعلی مزاری در کوه‌های لی، بسیار کم به جامانده است که آن هم حاوی از بقایای تمدن‌های باستانی است. عبدالعلی مزاری، شخصی که طرف‌دار دولت فدرالیزم در افغانستان بود. او معتقد بر این بود که چنین دولتی، می‌تواند از حقوق اقلیت‌های قومی و از قانون اساسی افغانستان حمایت و حفاظت کند. عبدالعلی مزاری در سال ۱۹۹۵ توسط طالبان شکنجه و کشته شد.

سلیمه مزاری هنگام ادای احترام به مردم و سربازانش، با صدای ‌بلندی گفت که تعجب کرده که نیروهای محلی و خیزش‌های مردمی او تا چه مدتی، می‌توانند علیه طالبان مقاومت کنند. او گفت: «این نیروها توسط مردم محلی نیز حمایت می‌شوند كه به آن‌ها غذا می‌دهند، برای آن‌ها آشپزی می‌کنند و هر آن چه که این مردم  توانایی داشته باشند، به این نیروها خدمت می‌کنند. اما خود آن‌ها هم باید تلاش کنند، باید خودشان را حمایت و تأمین مالی کنند، آن‌ها باید گندم‌بریان‌شده و نخود با خودشان بیاورند. ما تا چه مدت می‌توانیم از آن‌ها انتظار داشته باشیم که به این فداکاری‌های‌شان ادامه بدهند؛ در حالی که تعدادی این نیروهای در هر برگشت کم می‌شوند.»