حضور زنان در جامعه سیر توسعه را سریع‌تر می‌کند

صبح کابل
حضور زنان در جامعه سیر توسعه را سریع‌تر می‌کند

نویسنده: بشارت گلزاری

زنان، هم‌پای مردان نقش اساسی در تعیین سرنوشت سیاسی و توسعه‌ی کشور دارند؛ اما نادیده گرفتن زنان در امور مهم کشوری، فلج سازی سازمان‌دهی ‎شده جامعه از سوی تفکر مردانه‌ای است که تحت تأثیر ایدیولوژی موجود شکل گرفته است.
چرا باید زنان تحت تأثیر هژمونی مردانه قرار بگیرند و جایگاهی در اجتماع نداشته باشند؟ واقعیت امر این است که عدم مشارکت زنان با اعمال قدرت و تحت تأثیر ایدیولوژی‌ها و باورهای موجود از سوی مردان، جامعه را آسیب‌پذیر کرده است. با این حساب، بخش عظیمی از نیروی کاری با تعصب و هژمونی مردانه فلج و سیر توسعه در جامعه دچار اختلال شده است.
در عقب‌ماندگی افغانستان عوامل مختلفی نقش دارند؛ ولی یکی از علت‌های اساسی این عقب‌ماندگی، نادیده گرفتن جایگاه زنان در جامعه بوده است. آنان نه‌تنها در قدرت سهیم نبوده‌اند، بلکه از کلیه حقوق اساسی‌شان نیز محروم شده‌اند.
فرض را بر این بگیرید که جامعه‌ی انسانی دو دست است، دست‎هایی که زن و مرد نام ‌می‌گذاریم. اکنون با هژمونی مردانه یکی از این دست‌ها قطع است و جامعه‌ی افغانستان از بابت این دست آسیب‌های بی‌شماری را متحمل شده است که غیرقابل تصور است.

زنان چه نقشی در حکومت فعلی افغانستان دارند؟
در حکومت فعلی تلاش شده است که زنان سهم بیشتری داشته باشند؛ اما واقعیت امر این‌طور نیست. اگر نیم‌نگاهی به جایگاه زنان در سطح بالای حکومت بیاندازیم، روشن می‌شود که زنان کمتر در سمت‌های بالای دولتی گماشته شده‌اند. فقط وزیر زنان، وزیر معارف و وزیر مخابرات از میان زنان معرفی شده است، آن‌هم دلیل نظارت بین‌المللی بر حکومت است، در غیر آن، حکومت مردانه‌ی افغانستان باور به کارکرد زنان در بدنه‌ی خود ندارد.
اگر نقش زنان در درون حکومت بررسی شود، احساس می‌شود زنان، بیشتر نقش تشریفاتی دارند تا نقش کلیدی و این امر از تصمیم‌گیری‌های بزرگ حکومت هویدا است که زنان در آن سهیم نیستند؛ وضعی که برای جامعه زنان نگران‌کننده است.
بیشتر زنان، به‌عنوان مشاور و معاون در وزارتخانه‌ها و ریاست‌ها مقرر می‌شوند و صلاحیت اجرایی کمتری دارند، حتا وزیرهای زن، آن‌چنان‌که ‌باید نقش اساسی در تصمیم‌گیری‌های وزارتخانه‌هایی ندارند که خود مسئول آن هستند.
با وجود قدرت و توانایی بالای زنان، کمتر به آنان فرصت داده شده است. این امر باعث شده تا خیلی‌ها تصور کنند زنان توانایی کار کردن در پست‌های کلیدی را ندارند؛ ولی حقیقت امر این است که اگر فرصتی برای زنان فراهم شده، نشان داده‌اند که مدیران قدرتمند و توانایی هستند. نمونه‌ی این امر را از کارکرد مستقل حقوق بشر افغانستان می‌شود دریافت که همواره زنان در رأس آن بوده است.
فراهم‌سازی زمینه‌ی مشارکت زنان در عرصه‎های گوناگون جزو مسئولیت‌های حکومت افغانستان و از ضرورت‌های این کشور است. حکومت افغانستان مکلف و مسئول در قبال زنان است و باید صلاحیت‌های بیشتری در حکومت‌داری به آنان بدهد. درست است که حکومت افغانستان با چالش‌های زیادی مواجه است؛ اما این مشکلات و درگیر بودن در جبهه جنگ با تروریزم نباید اراده آنان را برای حکومت‌داری بر مبنای شایسته‌سالاری بدون در نظرداشت مسئله جنسیتی تضعیف کند.
در روند گفت‌وگوهای صلح افغانستان، تنها حبیبه سرابی به نمایندگی از زنان افغانستان در مسکو شرکت کرد که این خود نشان‌دهنده‌ی نگاه تبعیض‌گرایانه حکومت در برابر زنان است و اگر قرار باشد با طالبان صلح صورت گیرد، با این وضع همین جایگاه تشریفاتی برای زنان باقی خواهد ماند.
راه‌حل چیست؟
اگر موضوع جنسیتی را رعایت کنیم، آیا شایسته‌سالاری زیر سوال می‌رود؟ باورها در ادارات بر این است که زنان کادر و تحصیل‌کرده در جامعه کم است و آن‌هایی که هستند فاقد تجربه کاری‌اند و باید کمتر در پست‌های کلیدی گماشته شوند. اگر چنین شود، شعار شایسته‌سالاری زیر پا می‌شود؛ اما این دید از تفکر مرد سالارانه می‌آید و جز این بنیادی ندارد.
تحقیقات بی‌شماری نشان داده است که زنان در راستای مدیریت نهادها و منابع موفق‌تر از مردان بوده‌اند، اما نگاه مردانه نسبت به زنان در افغانستان توجه از این مهم را از نظرها انداخته است.
اگر نگاهی اجمالی به اداره و دولت افغانستان بیاندازیم، هویدا می‌شود که زنان نسبت به مردان در امر مدیریت و دولت‌داری موفق‌تر بوده‌اند؛ اما هژمونی مردانه و تفکر عام نسبت به زنان باعث شده است که کارکرد زنان افغانستان در بدنه‌ی دولت دیده نشود.
افغانستان توسعه‌یافته و باثبات، نیازمند حضور پر رنگ زنان در تمام سطوح است و برای این مهم قبل از همه برای تغییر بنیادی تفکر عام در رابطه به زنان پرداخته شود و در رابطه به موفقیت‌ها و عملکرد مؤثر زنان تحقیق‌های جمعی صورت گیرد و نتیجه‌ی آن از سوی رسانه‌ها نشر شود.